( گفتگوی اسدالله افلاکی با دکتر اصغر محمدی فاضل )
اشاره :
«طرح تنفس جنگل » یا «طرح استراحت جنگل» در اوایل دهه ی ۸۰ خورشیدی طرح شد و در ماههای پایانی سال گذشته (۱۳۹۱) در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. این طرح که از مدتها پیش به یکی از بحثهای داغ محافل زیستمحیطی و منابع طبیعی تبدیل شده است ، مخالفان و موافقان جدی دارد. از یک سو، اغلب دانشآموختگان جنگلداری و منابع طبیعی معتقدند که اجرای « طرح استراحت جنگل » مغایر با مصالح رویشگاههای جنگلی است. از سوی دیگر، شماری از فارغالتحصیلان محیط زیست ، اجرای این طرح را ضرورتی اجتنابناپذیر در راستای حفاظت از عرصههای جنگلی میدانند.
دکتر اصغر محمدی فاضل، معاون پیشین محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست هم یکی از طرفداران جدی اجرای «طرح تنفس جنگل» است. او میگوید: « اجرای این طرح برای احیای جنگلها ضرورتی اجتنابناپذیر است.» گروه محیطزیست روزنامه ی همشهری ، همانگونه که پیش از این هم اعلام کرده است ، بدون جانبداری و بیآنکه نظرات موافقان یا مخالفان را تأیید کند ، صرفا دیدگاههای موافق و مخالف را منعکس میکند – با این رویکرد که این دیدگاهها در تصمیمگیری برای اجرا شدن یا نشدن «طرح استراحت جنگل» کارساز باشد. یادآور میشود ، دکترفاضل پنج روز پس از انجام این مصاحبه و همزمان با انتشار بخشی از آن – که تحت عنوان «حیات وحش ایران در تیررس یک میلیون اسلحه شکاری» در تاریخ ۲۶ اسفندماه ۱۳۹۱ در « روزنامه ی همشهری منتشر شد » – جای خود را به دکتر احمدعلی کیخا داد .
«سازمان حفاظت محیط زیست از اجرای «طرح تنفس جنگل » به مدت ۱۰ سال به صورت جدی حمایت میکند. این اقدام یک ضرورت است ؛ به همین دلیل باید در اسرع وقت اجرایی شود تا از خسارات و آسیبهای بعدی جلوگیری شود.» دکتر محمدیفاضل با این مقدمه کوتاه افزود: « تجربه نشان میدهد که عملکرد ۴۰ سال گذشته ی ما در جنگلداری مبتنی بر دخالت در طبیعت برای برداشت صنعتی چوب، غلط بوده است و پذیرش این اشتباه شجاعت و جسارت توأم با تواضع در مقابل مردم را میطلبد. ما معتقدیم که باید بهرهبرداری صنعتی از جنگلهای کشور به طور کامل متوقف شود و حتی فراتر از آن، قطع هرگونه درخت تحت هر عنوانی که باشد، ممنوع شود. به عبارت دیگر، «نهضت ممنوعیت قطع درخت» در سراسر کشور اجرایی شود؛ تفاوتی هم ندارد که این درخت در جنگل باشد یا در شهر یا روستا. البته قطع کنترلشده ی درختان میوه و مزارع چوب از این امر مستثنا هستند. »
مخالفت با احداث جاده در جنگل ابر
این استاد دانشگاه درباره ی عبور جاده از رویشگاه جنگلی ابر هم خاطرنشان کرد: «بدیهی است که عدماجرای این جاده منطقیتر از اجرای آن است و به همین دلیل این موضوع حتی درون سازمان حفاظت محیطزیست هم مخالفان جدی دارد. در نظر داشته باشید که این رویشگاه جنگلی جزو مناطق حفاظت شده نیست و درنتیجه مسئولیت اصلی حفاظت جنگل ابر بر عهده ی سازمان جنگلها و مراتع کشور است ؛ اما با وجود این، سازمان حفاظت محیط زیست بهعنوان یک سازمان مسئول در قبال تنوع زیستی، معتقد به انتخاب روشهای جایگزین و صیانت از عرصههای جنگلی کشور است.»
وی در ادامه ، روند تخریب رویشگاههای جنگلی را نگرانکننده دانست و افزود: «بنا به اعلام سازمان خواربار جهانی (فائو)، ایران در بین ۵۶ کشور دارای جنگل در رده ی پنجاهم قرار دارد. آنطور که در آمارهای منتشرشده ی فائو آمده است ، سطح جنگلهای کشور از ۱۸ میلیون هکتار در سالهای نخست انقلاب به ۱۱ میلیون هکتار در سالهای اخیر کاهش یافته و مساحت جنگلهای خزری(هیرکانی) از حدود سه میلیون و ۴۰۰هزار هکتار به یک میلیون و ۹۰۰هزار هکتار تقلیل یافته است. این درحالی است که از رقم یک میلیون و ۹۰۰ هزار هکتار جنگلهای شمال حدود ۹۰۰ هزار هکتار به معنی واقعی کلمه به صورت جنگل باقیمانده و این میزان هم به سرعت در حال تخریب است و به سوی نابودی پیش میرود. »
فاضل افزود: «مطالعات صورتگرفته در سال ۱۳۸۶ حاکی از آن است که سهم هر ایرانی از رویشگاههای جنگلی کمتر از ۲/۰ هکتار بوده در حالیکه این میزان بر اساس استاندارد جهانی باید ۸/۰ هکتار باشد.»
آنطور که این دانشآموخته محیط زیست گفت: «بر اساس گزارش سال ۲۰۰۵ میلادی بانک جهانی، میانگین نابودی جنگلهای خزری در هر سال ۴۵ هزار هکتار است که این میزان معادل ۴/۲ درصد از کل مساحت جنگلهای این ناحیه و ۳/۰ درصد از کل جنگلهای کشور است. این گزارش خسارات ناشی از قطع سالانه درختان جنگلی بهویژه جنگلهای هیرکانی را بیش از یک میلیارد دلار اعلام کرده است. با وجود چنین وضعیتی چرا باید همچنان به رویه ی غلط جنگلداری برای برداشت صنعتی چوب ادامه بدهیم؟ »
زمینخواری، جنگلها را تهدید میکند !
معاون پیشین محیط طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست، زمینخواری و میل شدید به تغییر کاربری اراضی متاثر از عوامل اقتصادی و اجتماعی را یکی از تهدیدات اصلی جنگلهای کشور عنوان کرد و گفت: «نبود برنامه ی آمایش سرزمین به تغییر کاربریها دامن زده است. علاوه بر این، ۱۰ برابرشدن جمعیت شمال کشور طی نیم قرن اخیر ، در کنار روند سریع شهرنشینی در سایر مناطق کشور، فشارهای طاقتفرسایی بر اکوسیستمهای شکننده ی کشور بهخصوص جنگلها وارد کرده و میکند. »
فاضل با اشاره به اینکه ضعف سازوکارهای نظارتی بر کیفیت عملکرد فعالان اقتصادی ، اعم از معدنکاران و مجریان طرحهای عمرانی نظیر راهسازی، سدسازی و مسکن درون یا حواشی عرصههای جنگلی ، از دیگر عوامل تهدیدکننده ی جنگلهاست، افزود: «متأسفانه در حال حاضر نظام مدیریت منابع جنگلی کشور از الگوی سعی و خطا پیروی میکند و از همین رو، در نبود برنامههای جامع و راهبردی ما شاهد اشتباهات فنی مکرر در قالب اجرای برنامههای مختلف در مدیریت منابع جنگلی هستیم که نتیجه ی آن ضربات مهلک بر عرصههای جنگلی است.»
وی در ادامه به سیاستهای نادرست اقتصادی در امر مدیریت جنگل اشاره کرد و گفت: «تلقی نادرست و غیرکارشناسی برخی مدیران کشور از عرصههای جنگلی بهعنوان کارخانههای تولید چوب و یا عرصههای پرورش دام از دیگر بلاهایی است که به تخریب جنگلها دامن زده است. علاوه براین، بیتوجهی به ابزارهای اقتصادی اثرگذار بر حفاظت جنگلها (تمرکز مفرط بر ابزارهای تشویقی به جای تبذیری) را هم باید به این موارد اضافه کرد.»
اصرار بر توسعه ی ناپایدار
فاضل واقع شدن کشور روی کمربند خشک کره ی زمین و به تبع آن شرایط خاص طبیعت و اقلیم کشور را یادآور شد و تصریح کرد: «در هر عرصهای با هزینه کردن، امکان توسعه وجود دارد ؛ اما در هر منطقهای ولو با صرف هزینههای سنگین امکان ایجاد جنگل وجود ندارد. آنچه مسلم است پیروی از الگوی توسعه ی بدقواره و نامناسب باعث خسارات جبرانناپذیری بر طبیعت میشود و متأسفانه در حال حاضر در کشور ما بیتوجه به تبعات توسعه ی ناپایدار، همچنان بر طبل توسعه ی ناپدار میکوبیم بیآنکه مسئولیت ناشی از بیتوجهی به ملاحظات زیست محیطی و محدودیتهای طبیعی را بپذیریم، این درحالی است که هزینههای بیتوجهی به توسعه ی پایدار و عدم رعایت معیارهای زیستمحیطی در طبیعت کشور بهخوبی نمایان شده و هرازگاهی در قالب خشکسالی، گردوغبار، سیل، زمین لغزش و نظایر آن بروز میکند.»
وی در ادامه گفت: «همفکری همه ی دستگاهها، نهادهای دولتی و غیردولتی ذیربط توأم با حمایت از سازمان جنگلها برای آمادهسازی سریع و ضربتی برنامههای آمایش برای مناطق و استانهای دارای پوشش جنگلی، اولویتی اجتنابناپذیر است که میتواند در ساماندهی وضعیت نابسامان رویشگاههای جنگلی بسیار مؤثر واقع شود.»
این مدرس محیط زیست در پایان با تأکید بر ممنوعیت قطع درخت طی یک دوره ۱۰ ساله به عنوان یک ضرورت یادآور شد: «امروز در جهان، جنگلداری نزدیک به طبیعت مطرح است ، اما درکشور ما هنوز با توجیه اینکه درختان کهنسال، موجب گسترش آفات میشوند، دخالت در جنگل را توجیهپذیر میکنیم درحالیکه تا قبل از دخالتهای انسان در مدیریت جنگلهای کشور که عمری کمتر از ۱۰۰سال دارد ، جنگلها با کمترین تهدید و تخریب مواجه بودند.»
فاضل در پایان گفت: «البته همزمان با اجرایی شدن «طرح تنفس جنگل» ، ضروری است از یک سو، ابزارهای اقتصادی نظیر حذف تعرفه ی واردات چوب و کاغذ در دستور کار قرار بگیرد و این تعرفهها به صفر برسد و از سوی دیگر، صادرات هرگونه چوب و مصنوعات چوبی با منشأ داخلی ممنوع شود. راهاندازی و تقویت جنبش فراگیر درختکاری با استفاده از ابزارهای اقتصادی، ظرفیتهای دینی، اجتماعی و فرهنگی برای تقویت حفاظت از طبیعت و تنوع زیستی از دیگر مواردی است که باید در دستور کار قرار بگیرد ، بهنحوی که کاشت حداقل یک درخت در سال توسط هر ایرانی به یک وظیفه ی ملی مبدل شود.»
برگرفته از : روزنامه ی همشهری ، چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۲ ، شماره ی ۵۹۴۱ ، ص ۱۲ . ( با ویرایش )
نظر شما