محمد اسماعیل حیدر علی ( محمد حیدری )
در سه مقطع تاریخی من به سه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ( آقایان خاتمی ، مهاجرانی و مسجد جامعی ) نامه نوشتم و با دلیل و برهان ، نسبت به آینده ی رسانه های کشور ( و به ویژه مطبوعات ) زینهار دادم . دو تن از اینان ( آقایان مهاجرانی و مسجد جامعی ) با بروزدادن واکنش هایی آشکار ، نشان دادند در درستی نظریات من شکی ندارند و آنها هم باورمندند رسانه های ایران از ناکجاآباد سر در خواهند آورد . سلسله مقالات آقای مهاجرانی با محوریت نامه ی من در روزنامه ی « اطلاعات » و مامورشدن آقای صحفی ، معاون مطبوعاتی آقای مسجد جامعی برای پیگیری مسائل مطرح شده در نامه ام ، دلیل روشنی است که آنها زینهاری مرا برحق دانسته بودند . گرچه آقای خاتمی واکنش آشکار نشان نداد ، اما آگاهم که ایشان نیز هشدارهای مرا روا دانسته و بنا داشته کارهایی انجام دهد .
من اما به آقای جنتی نامه نمی نویسم ، زیرا بی فایده است و رسانه های ما به آن نا کجاآباد رسیده اند . این هم دلیلش :
« آیت الله سبحانی : حجاب مهم تر از رباخواری است …..و : اکنون پرداختن به مسأله حجاب مهمتر از پرداختن به رباخواری است. و : بد حجابان به نظام دهن کجی میکنند در حالی که رباخواران کاری به نظام ندارند و برای کسب سود بیشتر در پستوها ربا میخورند؛ این بدحجابان هستند که به نظام دهن کجی میکنند و اعمال بد حجابان از رباخواران بدتر است . »
در همان نگاه اول و با وجود تکرار یکسان این نقل قول در رسانه های مختلف ، شک نکردم یک مرجع تقلید محال است چنین سخنانی را که مغایرت آشکار با اصول قرآنی دارد ، بر زبان آورده باشد .
یک روز بیشتر طول نکشید تا درستی داوری ام ثابت شود . این هم دلیلش :
« مسئولین محترم خبرگزاری ها !
با اهداء سلام
تصدیع می دهد، متن گفتار اینجانب در دیدار فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران به صورت صحیح درج نشده است. در حالی که روزنامه اطلاعات به صورت صحیح آورده است. آنچه که بنده گفته بودم این بود که رباخواری محاربه با خداست؛ چنانچه قرآن می فرماید: « فاذنوا به حرب من الله … » و جرم آن قابل قیاس با بی حجابی نیست، ولی حجاب در جمهوری اسلامی ایران به صورت نماد در آمده است. کسانی که حجاب را رعایت نمی کنند نوعی دهن کجی به نظام دارند .
بنابر این متن خبر درج شده در سایت را اصلاح فرمایید .
جعفر سبحانی »
به این دلیل نوشتن نامه و زینهاردهی به آقای علی جنتی را بی فایده می دانم .
رسانه ها به جایی رسیده اند که گروه مدعی اصول گرایی آنها نیز نه تنها سخنان یک مرجع تقلید را با تفسیر به رای و منطبق با منافع باندی و جناحی خود، تحریف و منتشر می کنند ، بلکه به خود اجازه می دهند یک آیه ی کلام الله مجید را نیز سانسور کنند .
اکنون یک پرسش : « آیا رسانه هایی که کلام خدا را هم سانسور می کنند ، به آن نظامی که خود را سینه چاکش نشان می دهند ، و یا منافع ملی در بزنگاه های سرنوشت ساز ، به اندازه ارزنی بها خواهند داد ؟ »
و آیا جا ندارد بگوییم : وای بر ملت ایران با این رسانه ها ؟!
من برای آقای علی جنتی نامه نمی نویسم ؛ ولی اگر کسی از خوانندگان این نوشته با ایشان تماس دارد ، این نظرم را به آگاهی وی برساند : « رسانه های ایران سرانجام به نا کجا آباد رسیدند .»
رسانه های دیگر ( حتی آنها که نماد روشنفکری شناخته می شوند ) به بخش دیگری از این نا کجا آباد رسیده اند : یک گروه فقط تجارت ( آن هم به هر بهایی ) می کنند و یک گروه دیگر ، افراد نا آشنا به زیر و بم کار رسانه ای را با ادا اصول های فریبنده سر کار گذاشته اند . نمونه اش آن روزنامه مدعی حرفه ای بودن و تابوشکنی است که با کپی پیست کردن یک خبر مربوط به رضا ضراب ، نشان داد حتی بلد نیست ادای یک رسانه امروزی را درآورد .
۲۶ خرداد ۱۳۹۴
نظر شما