نوشتۀ : احسان هوشمند
استاد محمدرضا ستاره یکی از دانشمندان برتر فیزیک نظری درگذشت. دکتر ستاره که یکی از شاخصترین استادان فیزیک کشور بود، درحالیکه دوران پختگی علمی خود را تجربه میکرد و مقالات علمی فراوانی در مهمترین مجلات علمی بینالمللی فیزیک منتشر کرده بود، بر اثر حادثۀ تصادف در جادۀ دیواندره به بیجار گروس مجروح، و به بیمارستانهای بیجار و سپس سنندج منتقل و در نهایت به بیمارستان امام خمینی تهران اعزام شد. حین تصادف سنگین با خودرویی که از مسیر خود منحرف شده بود، کیسه هوای خودروی دکتر ستاره باز شده و در نتیجه تنها پاها و سمت چپ بدن دکتر ستاره به شدت دچار شکستگی میشود و آسیبی به سر، مغز، قلب و دیگر اعضای حیاتی بدن وی وارد نمیشود. در دورۀ درمان ۹ عمل جراحی روی پاها و دست وی صورت میگیرد و پس از ۴۰ روز بستریبودن در نتیجۀ عفونت جان به جانآفرین تسلیم میکند.
۱. دربارۀ دکتر محمدرضا ستاره همین توصیف کافی است که استیون هاوکینگ، یکی از برجستهترین استادان کیهانشناس و دانشمندان نامدار سدۀ معاصر در حوزۀ فیزیک نظری و نظریهپرداز سیاهچالهها، چند نوبت به مقالات ستاره ارجاع داده بود. جالب آنکه در آخرین مقالاتی که چند ماه پس از مرگ هاوکینگ در دسامبر ۲۰۱۸ یعنی حدود ۹ ماه پس از مرگ وی منتشر شد، حاوی ارجاعی به دکتر ستاره بود. همین ارجاع کافی است تا بدانیم، جایگاه ستاره در میان دانشمندان فیزیک نظری جهانی جایگاه قابل احترام و برجستهای بود و در کشور ما، دکتر ستاره یکی از دانشمندان برجسته و کممانند به شمار میرفت. پیش از آن هاوکینگ در مقالات دیگری نیز به ستاره ارجاع داده بود. ستاره در سال ۱۳۵۲ در خانوادهای از اقشار زحمتکش ایرانی در محلۀ حاشیهای بیجار گروس یعنی محلۀ ریگ سیاه متولد شد. از دورۀ دبیرستان در بیجار علاقه و استعداد وی به فیزیک نمایان شد که نامهای را که در سال ۱۳۶۷ و در سال سوم دبیرستان به مجلۀ دانشمند در سال ۱۳۶۷ نوشته است، می توان نشانۀ آن دانست. وی پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه شریف با عشق و علاقۀ شگرفی که به گروس ، زادگاه خود و نیز علاقۀ شدیدی که به والدین به ویژه مادر زحمتکش خود داشت، به استان کردستان بازگشت و در دانشگاه کردستان به تدریس و تحقیق پرداخت. در دورۀ استادی در دانشگاههای استانهای مجاور نیز به تدریس پرداخت و سپس ریاست دانشکدۀ مهندسی در حال تأسیس بیجار گروس را پذیرفت. از افتخاراتی که دکتر محمدرضا ستاره بدان دست یافت ، می توان نفر اول جشنوارۀ جوان خوارزمی در سال ۱۳۸۰، نفر سوم جشنوارۀ بینالمللی خوارزمی در سال ۱۳۸۳ در پژوهشهای بنیادی، رتبۀ اول پژوهشگران برتر کشور در علوم پایه در سال ۱۳۸۸ ، نگارش مقاله با بیشترین ارجاع در مجلات علمی رشتۀ فیزیک در سال ۱۳۸۷، دریافت مدال نقرۀ اینشتین از طرف سازمان یونسکو ، دستیابی به عنوان «دانشمند برتر جهان اسلام» ودستیابی به شاخص هرش ۵۲ را نام برد..گفتنی است که مقالات وی بیش از ۱۱ هزار ارجاع دریافت کردهاند که از این نظر در بین فیزیکدانان ایرانی جایگاه رفیعی داشته و دارد. از جمله افتخارات دکتر ستاره انتخاب به عنوان دو درصد دانشمند برتر جهان طبق ارزیابی دانشگاه استنفورد، دانشمند برتر جهان اسلام، پژوهشگر برتر کشوری و عضو «فدراسیون سرآمدان علمی ایران» بود. همین افتخارات کافی است تا اهمیت چنین دانشمندی برای آموزش عالی و توسعۀ علم پایهای و زیربنایی فیزیک کشور روشن و مشخص شود. انتشار مقالات مشترک با مهمترین فیزیکدانان جهان و نیز انتشار مقالات در معتبرترین مجلات علمی فیزیک در سطح بینالمللی از شاخصههای مهم دکتر ستاره محسوب میشود.
۲. حفاظت از جان و مراقبت دائمی از چنین دانشمندی ضرورتی انکارناپذیر است. در حالی که متأسفانه در سالهای اخیر دکتر ستاره بدون رانندۀ مجرب و باتجربه و با خودروی غیرایمن شخصی و با خستگی ناشی از کار علمی و پژوهشی و تدریس و سپس جابهجایی بین سنندج و بیجار دائم در تردد بود.
آیا برای مسئولان دانشگاه کردستان میسر نبود، برای حفظ سلامتی و جان چنین دانشمندی راننده ای مجرب و خودرویی ایمن معین کنند؟ آیا خودروهای ایمن دستگاههای دولتی تنها برای استفادۀ رؤسای اداری است یا دانشمندان پرافتخار کشوری نیز باید از این مراقبتها و امکانات برخوردار شوند؟ دکتر ستاره افزون بر تدریس در دانشگاه کردستان در سنندج، به بیجار نیز تردد میکرد. حتی با فرض اصرار دکتر ستاره برای حضور در بیجار، آیا دانشگاه نمیتوانست در این باره تدبیری بیندیشید تا مراقبت بیشتری از جان ستاره به عمل آید؟
۳.جادههای استان کردستان و بالاخص شهرستان بیجار از استانداردهای لازم ایمنی برخوردار نیستند. کمترین میزان برخورداری از آزادراه و بزرگراه از جمله معرفهای استان کردستان است. در مسیر دیواندره به بیجار تاکنون فاجعههای زیادی بر اثر تصادف روی داده است. کشتهشدن تعدادی از متخصصان موشکی در سال پیش نیز نمونۀ دیگری از این دست از حوادث است ! افزون بر غیراستانداردبودن جاده، تعداد کم نیروی پلیس راه نیز بعدی دیگر از این وضعیت است. در سالهای گذشته، برای خروج از وضعیت ناایمن جادههای استان و بیجار تدابیری اندیشیده شده، اما وضعیت اقتصادی مانع از سرعت در عمل است. گروهی از شهروندان گروسی وضعیت بد جادههای این شهر را به بیتوجهی مسئولان استانی نسبت میدهند که در سدۀ گذشته به اندازۀ حق شهرستان به این منطقه توجه نکردهاند ! در این باره در گفتاری جداگانه سخن خواهیم گفت.
۴. دکتر ستاره پس از تصادف به سنندج و با نظر دانشگاه علوم پزشکی کردستان به بیمارستان امام خمینی تهران اعزام میشوند. آیا برای انتخاب بیمارستان در تهران هماهنگی لازم صورت گرفته بود؟ آیا مسئولان تدارک لازم برای مراقبت بیشتر از دکتر ستاره در تهران را فراهم کرده بودند؟ به روایت خانواده، دکتر ستاره پس از اعزام به تهران، ابتدا در اتاقی بستری میشود که در آن ۱۲ بیمار مستقر هستند. پس از حضور نمایندۀ شهرستان گروس و مشاهدۀ این وضعیت و پیگیری وی، دکتر ستاره به وی آی پی منتقل میشود که کمتر از چند روز در این اتاق بستری بوده و دچارشدن ایشان به عفونت، موجب جابهجایی شان به بخش مراقبتهای ویژه میشود. آیا اگر شرایط مراقبت بهتری برای دکتر ستاره مهیا بود، دچار عفونت در بیمارستان میشد؟ آیا مسئولان درمانی بیمارستان به سرعت متوجه عفونت ستاره شدند؟ آیا برای درمان عفونت اقدام فوری و دقیق و مؤثری به عمل آمد؟ پیشنهاد میشود دراینباره نهادهای ذیربط حقوقی با پیگیریهای خود ارزیابی دقیقی از روند اقدامات درمانی به عمل آورند تا مشخص شود آیا تعلل یا خطایی صورت گرفته یا خیر؟
۵. پیشنهاد میشود، در سطح دانشگاه کردستان بنیادی پژوهشی با نام «بنیاد دکتر ستاره» با تمرکز بر حوزۀ فعالیتهای این دانشمند تأسیس شود. همچنین شورای شهر و شهرداری سنندج و نیز مسئولان بیجار گروس یکی از خیابانهای اصلی این دو شهر را به نام این دانشمند فقید دکتر ستاره نامگذاری کنند. پیش از این در بیجار گروس با وجود درخواست دانشآموختگان، نخبگان و شهروندان برای نامگذاری خیابانی به نام دبیر خوشنام بیجاری، یعنی شادروان جمال عمورضایی که شاگردان نخبهای همچون دکتر ستاره را پرورش داده بود، اقدامی صورت نگرفت. امید است شوارای شهر و شهرداری با تغییر روش خود با نامگذاری خیابانی به نام دکتر ستاره این کمکاری را جبران کند.
برگرفته از : روزنامۀ شرق، ۲۶ تیر ۱۴۰۱ (با ویرایش)
نظر شما