نوشتۀ : احسان هوشمند
پیامدهای آتشبس مناقشۀ قرهباغ منافع ملی ایرانیان را نیز تحتتاثیر خود قرار داده است. حضور روسای جمهوری ترکیه و جمهوری آذربایجان در رژۀ نیروهای مسلح جمهوری آذربایجان، با مشارکت سه هزار تن از نیروهای ارتش ترکیه در باکو پیام روشنی به تهران ارسال کرد. اشارۀ صریح به نام مناطقی از تمامیت سرزمینی ایران در این رژه، آن هم به شکلی شعاری و نیز سخنان آقای رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه دربارۀ رودخانۀ ارس بازتاب بسیار گستردهای در ایران داشت و موجب واکنش گروهی از مسوولان کشوری، بسیاری از نخبگان و فعالین فضای مجازی شد. این اتفاقات بیش از هر چیز اهمیت فعالیتهای دستگاه دیپلماسی برای مدیریت روابط ایران با برخی کشورهای همسایه را نشان میدهد. گزارشهای تاریخی در گسترۀ چندهزارساله حاکی از روابط پرفراز و نشیب ایران با همسایۀ غربی است. دورهای طولانی یونان، بعدها روم و بیزانس و پس آن از عثمانیها روابط پرفراز و فرودی با ایران تجربه کردند. بیشترین تنشهای تاریخی ایرانیان در میان همسایگان در دورهای چندهزارساله در مرزهای غربی کشوری روی داده و جنگها و خونریزیها و صلح و ثبات به صورت مستمر بخشی از تاریخ سیاسی روابط با همسایۀ غربی را ثبت کرده است. در نهایت با فروپاشی عثمانی، دولت ترکیه جدید رویکرد تازهای در تعامل با ایران در پیش گرفت. این تغییر رویکرد در ادامۀ راهبرد دو کشور در تعامل با یکدیگر را، در قالب قرارداد تأمینیه و ودادیه سال ۱۳۱۱ و نیز پیمان تاریخی سعدآباد امضاشده در سال ۱۳۱۶ نمایان ساخت. پیمان سعدآباد اوج نزدیکی و عقلانیت در روابط میان ایران و ترکیه بود که بنیانی از اعتماد مبتنی بر حسن همجواری میان دو کشور را طراحی کرد؛ به شکلی که بیش از ۶ دهه روابط باثبات و کمتنش میان ایران و ترکیه را میتوان نتیجۀ معماری روابط در پیمان سعدآباد دانست. با شکلگیری دولت برآمده از حزب عدالت و توسعه به رهبری آقای رجب طیب اردوغان در سال ۲۰۰۳، سیاست اعلامی ترکیه بر راهبرد تنش صفر با همسایگان استوار شد و پس از آن گامهایی برای کاهش تنش با همسایگان از جمله یونان و ارمنستان برداشته شد. اما سیاست تنش صفر با همسایگان دیری نپایید. بهار عربی فرصتی بود تا ترکیه به دخالت در کشورهای منطقه ترغیب شود. دخالت تمامعیار در بحران لیبی، مصر، عراق و سپس سوریه موجب شد تا ترکیه بیش از هر دورۀ دیگری در تاریخ معاصر درگیر سیاست تهاجمی و دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه و منطقه شود. تاسیس دهها پایگاه نظامی در شمال عراق، اشغال بخشی از سرزمین سوریه، اعزام نیروی مسلح به قطر و لیبی و سومالی و در این اواخر به قفقاز جنوبی نشاندهندۀ رویکرد تهاجمیتر دولت ترکیه در منطقه در دورۀ اخیر است. حتی تنشهای اخیر با یونان و فرانسه نیز از این منظر قابل تحلیل است. در ارتباط با ایران نیز در سالهای گذشته دولت ترکیه سیاست متفاوتی در پیش گرفته است. برخی اقدامات مداخلهجویانۀ ترکیه، از جمله استقبال و حمایت از حضور برخی جریانهای تجزیهطلب و ارایۀ خدمات تدارکاتی و لجستیکی به آنان در استانبول و آنکارا مبین این سیاست جدید ترکیه دربارۀ ایران است. استفاده از این دسته از نیروهای ضدایرانی در فضای رسانهای ترکیه نیز بعد دیگری از سیاستهای ترکیه در این حوزه را نشان میدهد. همزمان با این رویکرد، دولت ترکیه در تلاش است تا روابط اقتصادی خود با ایران را، البته به نفع اقتصاد ترکیه، حفظ کند.
متاسفانه در هشت سال گذشته دستگاه سیاست خارجی نسبت به توسعۀ مراودات و رفع برخی موانع تعمیق مناسبات با کشورهای همسایه و منطقه نتوانسته اقدامات اساسی و درخوری را به فرجام برساند. در شرایط فعلی و تحتتاثیر سیاستهای منطقهای و نیز روابط ایران با آمریکا، روابط ایران با همسایگانی چون عربستان، بحرین، امارات و کویت به سردی نگرانکنندهای گراییده است، بیآنکه ابتکار عملی برای مدیریت این روابط صورت گیرد. دربارۀ ترکیه بهرغم بنیانهای تاریخی و سیاسی و سوابق روابط نیز تلاش چندانی برای رفع گلایهها و موانع پیش روی روابط برداشته نشده است و بدین سبب شاهد بروز رویدادهای ناخوشایندی چون اتفاقات روزهای اخیر هستیم. برقراری تعامل انتقادی با طرف ترکیهای، با هدف طراحی افقهای تازه در توسعۀ روابط با این همسایه با اهمیت، نیازمند استفاده از ظرفیتهای تاریخی، فرهنگی و مطالعات کارشناسی شده با مشارکت نخبگان و اندیشمندان و کارشناسان برجستۀ این حوزه با دیدگاههای مختلف، توسط دستگاه سیاست خارجی است. بیتردید هر دو کشور در شرایط بحرانزدۀ امروز منطقه و جهان بیش از هر زمان دیگری نیازمند توسعۀ مناسبات در حوزههای مختلف هستند. این هدف البته براساس حسن همجواری و تاکید بر تمامیت سرزمینی و عدم دخالت در مسائل داخلی دو طرف قابل پیگیری و تقویت است و البته این مهم جز با توسعۀ دیپلماسی مبتنی بر مطالعه و کارشناسی شده و صریح و انتقادی میسر نیست. شاید از رهگذر چنین رویکرد دیپلماتیکی بتوان امیدوار بود با استفاده از تجربۀ پیمان سعدآباد به طراحی افقی تازه در روابط و طراحی پیمان تازهای مطابق با شرایط جدید منطقه و جهان شد !
برگرفته از : روزنامۀ اعتماد، شمارۀ ۴۸۱۴ ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹
نظر شما