۲۸ - آذر - ۱۳۹۹
نوشتۀ : احسان هوشمند


در جریان رژۀ نظامی موسوم به «پیروزی» در باکو در روز پنجشنبه ۲۰ آذر، دو اتفاق تأمل‌برانگیز موجب بروز ابهاماتی نزد بسیاری از تحلیلگران و وطن‌دوستان در ایران شد. نخست در جریان رژۀ نظامی از بلندگوی مراسم، نام بخش‌هایی از سرزمین و کشورمان ایران بر زبان بوقچی‌های باکویی جاری شد و دوم رئیس‌جمهوری ترکیه در این محفل نمایشی با سخنرانی خود نمادی از الحاقگرایی پان‌آذربایجانی را به کار برد. این نخستین‌بار نیست که نغمه‌های حمایت آشکار از تجزیه‌طلبی در باکو یا در رویکرد مقامات ترکیه نمایان می‌شود :

رژۀ مشترک نیروهای ارتش ترکیه و جمهوری اران (خودخواندۀ آذربایجان) ، با پرچم های رنگارنگ

۱. دولت ترکیه در دور جدید حاکمیت حزب عدالت و توسعه، برخلاف دور نخست فعالیت این حزب و نیز برخلاف سیاست‌های دولت ترکیه در هفت دهۀ گذشته، با هیجان و رویکرد تهاجمی و بازی نسنجیده به دخالت در امور داخلی دیگر کشورها روی آورده است. دخالت در امور داخلی تونس، لیبی، مصر، سومالی، افغانستان، لبنان و هندوستان نمونه‌ای از سیاست‌های تازۀ دولت ترکیه است. ترکیه بعد از آمریکا و بیش از تمام کشور‌های جهان نیروی نظامی خود را در دیگر نقاط جهان مستقر کرده است. آخرین نوع از این دست از فعالیت‌ها نیز در قطر و عمان است. دخالت ترکیه در عراق و سوریه نتایج فاجعه‌باری نیز در پی داشت و موجب بروز جنگ و درگیری‌های خونین بیشتری در این کشورها شد. ضمن آنکه هزینه‌های سنگینی نیز بر ترکیه تحمیل کرد.

۲. هم‌زمان دخالت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، تهدیدات امنیتی از ناحیۀ مسائل قومی بیش از هر زمان دیگری علیه ترکیه وسعت و شدت یافته است. توسعه‌طلبی دولت ترکیه در منطقه و فراتر از آن نه‌تنها موجب کاهش تهدیدات علیه امنیت ملی ترکیه نشده بلکه ابعاد آن را وارد مقیاسی تازه کرده است. شکل‌گیری کانتون‌های کردی در سوریه یا تشدید تنش ترکیه با پ.ک.ک در عراق و در داخل ترکیه نمونه‌هایی از این دست تهدیدها علیه ترکیه است. هرچند فعالیت‌های گستردۀ نظامی ترکیه در منطقۀ خاورمیانه و فراتر از آن هزینه‌های اقتصادی کمرشکنی نیز برای ترکیه در پی داشته است.

۳. در این دوره رقابت‌های ترکیه با دو قدرت منطقه‌ای یعنی ایران و عربستان نیز تشدید شده است. حمایت ترکیه از قطر بیش از پیش بر رقابت میان ترکیه و عربستان افزود. کشته‌شدن جمال خاشقچی در کنسولگری عربستان در استانبول و پیامدهای آن موجب تشدید رقابت‌های عربستان و ترکیه در آسیای غربی شد.

تحولات عراق در دورۀ نوری مالکی و سپس ظهور داعش در منطقه و بروز ناآرامی‌های سوریه نیز بیش از هر زمان دیگری در چند دهۀ گذشته موجب تشدید رقابت‌های منطقه‌ای ترکیه با ایران شد. البته این رقابت‌های هیچ‌گاه موجب نشد ایران از برگ گروه‌های مسلح کُرد از جمله پ.ک.ک علیه ترکیه استفاده ابزاری کند.

۴. شرایط حساس منطقه و افزایش تحرکات تجزیه‌طلبی پدیده‌ای است که بیش از ایران، ترکیه را تهدید می‌کند. حسن همجواری و عدم دخالت در امور داخلی همسایگان ایجاب می‌کند، دولت‌های همسایه از هر نوع دخالتی که موجب واکنش طرف‌های مقابل شود، خودداری کنند. شکاف‌های عمیق در ترکیه امروز پدیده‌ای نیست که از دید تحلیلگران و راهبردسازان مغفول باشد؛ اما سوءاستفاده از این شرایط نافی سیاست حسن همجواری است.‌ این در حالی است که دولت ترکیه در سال‌های گذشته به دور از رعایت حسن همجواری و برخلاف مصالح دو کشور ایران و ترکیه اقدام به حمایت مالی و لجستیک و رسانه‌ای و سیاسی از گروه‌های تجزیه‌طلب ایرانی کرده است. استفاده از طیف قابل توجهی از تجزیه‌طلبان ایرانی در رسانه‌های ترکیه که وابسته به دولت هستند، از جمله آناتولی و تی. ‌آر. ‌تی و دیگر رسانه‌ها حتی مؤسسۀ مطالعات ایران یعنی مؤسسۀ ایرام، تأسیس و حمایت مالی و تدارکاتی از مؤسسه‌ای به نام تبریز در این کشور، انتشار مطالب ضدایرانی در رسانه‌های ترکیه و حتی شنیده‌شدن صداهای ضدایرانی در محافل حاکمیتی مانند پارلمان ترکیه نمونه‌هایی از این سیاست‌هاست. طرف ایرانی نظر به رعایت حسن همجواری تاکنون از اقدام متقابل خودداری کرده است.‌ در ایران و رسانه‌های دولتی و غیردولتی هیچ‌یک از اعضای اپوزیسیون تجزیه‌طلب ترکیه‌ای فعالیت نمی‌کنند. مؤسسه‌های ایرانی از این گروه‌های تجزیه‌طلب برای همکاری استقبال نمی‌کنند و مرکزی برای فعالیت‌های آنان در ایران تأسیس نشده است ! هیچ عضوی از حزب تجزیه‌طلب کارگران کردستان ترکیه یعنی «پ.ک.ک» نه‌تنها در رسانه‌های ایران فعالیت نمی‌کنند، بلکه در ایران فعالیت ندارند. آیا به‌کارگیری این جریان در ایران کار دشواری است؟

۵. در باکو نیز وضعیت مشابه است. در این کشور بخشی از محتوای کتاب‌های درسی در دورۀ عمومی و از پایه‌های ابتدایی تا دوره‌های عالی و دانشگاهی، محتوای الحاق‌گرایانه و بر مبنای تجربۀ کمونیستی ادبیات ناتاریخی به‌اصطلاح حسرت دارد. ضدیت با ایران و تمامیت ارضی ایران، تحریف تاریخ، روایت نادرست از نخبگان ایرانی چون شهریار و ستارخان و مواردی از این دست را می‌توان نمونه‌هایی از سیاست‌های نادرست دولت باکو در برابر ایران تعریف کرد. فعالیت مؤسسات سیاسی با نام‌های جعلی «جنوبی» یا حضور برنامه‌سازان و تولید برنامه‌های شبکه‌های ضدایرانی تجزیه‌طلب در باکو، از جمله دیگر رویدادهای این حوزه است.

این در حالی است که در صورت استمرار این فعالیت‌ها ابزارهای ایران در این حوزه کارآمدتر و اثربخش‌تر می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. اینکه قفقاز جنوبی میراث‌دار تاریخ و فرهنگ و تمدن ایرانی است، به اندازۀ کافی ابزار و فرصت در اختیار سیاست‌گذاران ایرانی قرار می‌دهد تا به اقدامات متقابل متوسل شوند. متولیان سیاست در باکو باید در محاسبات خود دقت کنند که کشوری که عمر تأسیسش به صد سال نمی‌رسد و پیش از آن با جنگ و تهاجم روسیه تزاری از خاک ایران جدا شده، دارای چنان ظرفیتی نیست که بتواند پایه‌های یک تمدن چند‌هزار‌ساله به نام ایران را بلرزاند ! صبر ایران در دورۀ پس از استقلال در برابر قدرنشناسی‌ها و بی‌مهری‌ها را نباید نشانۀ ضعف تلقی کرد. بلکه نشانۀ رویکرد تمدنی ایران به حوزۀ قفقاز جنوبی و ایران فرهنگی است.

 پس بهتر است توسعۀ روابط با حذف این عوامل مخل در دستور کار دیپلمات‌های دو طرف قرار گیرد ! به مسئولان و سیاست‌گذاران ایرانی یادآوری می‌شود که بیش از این کم‌کاری قابل قبول نیست ! باید برای مدیریت این دست از موضوعات در باکو اقدامات اساسی در پیش گرفت !

۶. محاسبه‌ای ساده نشان می‌دهد آن که بازندۀ استفاده از ابزارهای قومی و زبانی جهت اعمال فشار به همسایگان است نه طرف ایرانی بلکه طرفی است که این بازی را آغاز کرده است. روابط ایران و ترکیه در صد سال گذشته و پس از ظهور ترکیۀ جدید بر ویرانه‌های عثمانی به‌تدریج بر بنیان‌هایی از منافع مشترک و حسن همجواری و دوستی استوار شد.

قرارداد تأمینیه و ودادیه سال ۱۳۱۱ و نیز پیمان تاریخی سعدآباد، امضا‌شده در سال ،۱۳۱۶ از جمله اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین نمونه‌های بازسازی روابط بر پایۀ اعتماد و حسن همجواری است که چند دهه بعد نیز مبنای مراودات دو کشور بود. همچنان می‌توان از چنین بنیان‌هایی برای توسعۀ روابط میان ایران و ترکیه نهایت سود و بهره را برد. عقلای دو کشور اجازه ندهند بر مبنای توهمات یا خطاهای محاسباتی، امنیت و ثبات منطقه‌ای بیش از این تحت تأثیر سخنان ناپخته سیاست‌مداران  قرار گیرد.

 روابط ایران و ترکیه می‌تواند بر مبنای افق‌هایی از همکاری دوجانبه و حسن همجواری سامان یابد نه رقابت‌های بی‌حاصل و بازی‌های بدفرجام با مسائل قومی و زبانی و مذهبی . برای ساختن افق‌های تازه‌ای از روابط پایدار و مستحکم باید تدابیر تازه‌ای اندیشید.

 برگرفته از : روزنامۀ شرق ، شمارۀ ۳۸۸۷ ، شنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۹ (با ویرایش)

نظر شما