۶ - آذر - ۱۳۹۸
نوشتۀ : دکتر میرجلال‌الدین کزازی


ایران عزیز ما همواره در درازنای تاریخ گرانسنگ و نازشخیز خویش، به همان سان در پهنۀ فرهنگ و منش ایرانی، سرزمین سپندِ امید و نوید بوده است. ایرانیان همواره امیدوار به آینده، می‌کوشیده‌اند که زمینه‌های زندگانی بهتر و به آیین‌تر را فراهم بیاورند.این امیدواری، روشن رأیی و خوش بینی آنچنان در ایران ریشه دار بوده که به جهان افسانه و اسطوره هایمان نیز راه برده است و کاربردی نمادین یافته است.

ایرانیان همواره چشم به راه رهاننده‌ای نویده داده بوده‌اند و هستند که فراز خواهد آمد و جهان را از رنج، آزار، تیرگی و تباهی خواهد رهانید. باور دیگر که ایرانیان به این نوید داده رهاننده داشته‌اند که آینده‌ای بهین و به آیین را برای جهانیان در ارمغان خواهد آورد در این کرانۀ دلپذیر شگفت‌انگیز از باباطاهر، پیر گرانمایه الوند بازتاب یافته است:

« مو آن بحرم که در ظرف آمدستم

چو نقطه بر سر حرف آمدستم

به هر الفی الف قدی برآیو

الف قدم که در الف آمدستم ».

 بی‌گمان مردمی اینچنین روشن اندیش، امیدوار و خوش بین هرگز نمی‌توانند به افسردگی، به تلخکامی، به واماندگی از تلاش و تکاپو  برای رسیدن به زندگی بهین و به آیین بازمانند.

اگر ایرانیان با فرهنگ ایرانی، با سروده‌ها و نوشته‌های فرزانگان و سخنوران این سرزمین که همواره سرزمین امید و نوید بوده است آشنا باشند، آینده‌ای بهتر و برازنده‌تر را پیش چشم خواهند داشت و امید خواهند برد. فرهیختگان، هنرمندان، پیشوایان در هر زمینه‌ای، می‌باید بدان سان که گفتم، ایرانیان را با فرهنگ و منش ایرانی به بسندگی آشنایی بدهند.

از شاهکارهای سخن پارسی از اندیشه‌های بلند، نویدبخش و نویدآفرین که اندیشه‌وران، زبان آوران ایرانی در سروده‌ها و نوشته هایشان از آنها سخن گفته‌اند، بهره بجویند تا ایرانیان بتوانند خود را با فرهنگ و منش ایرانی و نیاکانی خویش بیش از پیش همساز و دمساز بگردانند.

برگرفته از : روزنامۀ ایران ، سه شنبه پنجم آذرماه ۱۳۹۸ ، شماره ۷۲۱۳ ، ص ۱۶

نظر شما