۲۲ - تیر - ۱۳۹۶
ميرمهرداد ميرسنجري


چندی است تحرکات مشکوکی بر ضد هویت ملی ایران‌زمین مشاهده می‌شود که بسیار ضروری است خاستگاه این تحرکات از سوی نهاد‌های امنیتی کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. در برنامه ی دوشنبه‌شب (١٩ تیر ١٣٩۶) «خندوانه» ، خنداننده‌شو، با دستاویز خنداندن مخاطب، فردی به نام … با ادبیاتی بسیار رکیک و کاربرد واژگانی زشت، در برابر‌ میلیون‌ها بیننده ی تلویزیونی به تمسخر علنی نماد‌های هویت ایرانی از جمله رستم و سهراب «شاهنامه ی فردوسی» پرداخت و آشکارا به نژاد آریایی ناسزا گفت که با ریشخند و تشویق مکرر رامبد جوان ، مجری برنامه ی « خندوانه » و حاضران ناآگاه در صحنه همراه شد؛ اقدامی که واکنش‌های توأم با خشم و ناراحتی شدید اقشار مختلف ملت را به همراه داشت. از شورای سیاست‌گذاری صداوسیما و مسئولان شبکه ی نسیم باید پرسید، تکرار چندین‌باره ی توهین و تحقیر فرهنگ ایرانی و «شاهنامه ی فردوسی» در برنامه‌های پربیننده ی اجتماعی این شبکه به‌ویژه «خندوانه» ، انجام وظیفه در برابر واقعیت هویت مادر «ایران» است یا خدمت به همسایگان آزمندی که حتی بر اسطوره ی ایرانی «سیمرغ» نیز چنگ انداخته‌اند و مدعی مالکیتش شده‌اند و پیش‌تر «تار ایرانی»، «چوگان ایرانی» و حتی «ورزش زورخانه‌ای ایرانی» را هم از آنِ خود اعلام کرده‌اند و حتی به نیمی از خاک ایران هم چشم دارند و آن را هم متعلق به خود می‌دانند؟ آیا در سخن مجری برنامه ی « خندوانه » که تأکید دارد از کاربرد واژه ی «ملت» ایران، خود‌داری کند و در عوض برای میهمانان، بر واژه‌های مشکوک «ملت…»، «ملت…» تأکید می‌کند، سهوی موجود است؟ درحالی‌که، شوربختانه هیچ نهاد رسمی متولی حراست از هویت ملی ایرانی وجود ندارد، هر روز ابعاد مختلفی از توهین‌های آشکار و پنهان ضد هویت ملی ایرانی را شاهد هستیم ، از جمله :

١- فحاشی و تمسخر علنی به کوروش ذوالقرنین سوره ی کهف قرآن مجید

٢- تمسخر تاریخ ایران باستان و نژاد ایرانیان

٣- بسترسازی تجزیه ی زبانی- قومی و تشکیک در واژه ی «ملت» ایران و ملت خطاب‌کردن هر یک از اقوام ایران

۴- توهین و تحقیر مداوم زبان ملی فارسی و تمسخر اثر جهانی «شاهنامه» و فردوسی بزرگ از جمله تیتر تمسخر‌آمیز چند روز پیش روزنامه ی معروف برای فردوسی بزرگ

۵- توهین و انگ نژادپرستی و تحقیر میهن‌پرستی (البته صرفا برای ایرانیان و نه مردم دیگر کشورهای جهان)

۶- نام‌گذاری یک سگ به نام «ک… ش» از سوی امیرمهدی ژوله و مهران مدیری در سریال «عطسه»

٧- پیشنهاد بی‌شرمانه ی جایزه‌گذاری برای کسی که بر روی تخت‌جمشید یادگاری بنویسد در برنامه ی با بیننده‌ ی میلیونی «دورهمی»

٨- راه‌اندازی کارخانه ی خیارشور و کارخانه ی رب گوجه‌ فرنگی در حریم درجه‌ ی یک پاسارگاد و آرامگاه کوروش بزرگ

٩- سردادن شعار جعلی خلیج ع… از سوی عده‌ای تماشاگرنمای تجزیه‌طلب در قلب ورزشگاه آزادی .

رستم و سهراب در یک نقاشی قهوه خانه ای

رستم و سهراب  در  یک  نقاشی  قهوه خانه ای

به‌راستی چرا هر کسی هر مشکل و انتقادی به جامعه ی امروز ایرانی دارد، یا ژست خودروشنفکرپنداری یا جهان‌وطنی به خود می‌گیرد، فقط از نژاد آریا یا تمدن پیش از اسلام ایران و هویت ملی مایه می‌گذارد ؟ بی‌شک در ایران مظلومی که هیچ آموزش رسمی برای هویت ملی و تاریخ و فرهنگ ایرانی در رسانه‌ها و کتاب‌های رسمی آموزشی آن مرسوم نیست، توهین و تمسخر و تحقیر فرهنگ ایرانی در پوشش خنداندن عوام چیزی جز خیانت به کشور و میهن یادگار نیاکانمان نیست. آیا قابل تأمل نیست که چرا در برابر موج اعلام انزجار اقشار مختلف مردم ایران به سخنان پلشت یک فرد در تلویزیون، تنها برخی شبکه‌های ماهواره‌ای و چهره‌های لندن‌نشین و جریان‌های قوم‌گرای تجزیه‌طلب خود غیرایرانی‌پندار و عده‌ای خودروشنفکرپندار جهان وطن از تکرار تمسخر هویت ملی «شاهنامه» حمایت کرده‌اند؟ اگر خود هنرمندپنداری جرئت کوچک‌ترین تمسخری به سایر باورهای مردم ندارد، نه حق دارد و نه باید اجازه یابد درباره ی علائق هویت ملی و شناسنامه ملی تک‌تک ایرانیان از جمله «شاهنامه» نیز این‌گونه ژاژخایی کند .

برگرفته از : روزنامه ی شرق ، ۲۲ تیر ۱۳۹۶ ، شماره ی ۲۹۱۰ ، صفحه ی ۶ .(با ویرایش)

نظر شما