( گفتگوی سیدعلی کرمانی با دکتر مهدی ذاکریان )
اشاره:
در پنجشنبه گذشته پارلمان اروپا طرحی درخصوص توقف مذاکره با ترکیه در خصوص پیوستن این کشور به اتحادیه ی اروپا را تصویب کرد؛ مصوبهای که خشم مقامات ترکیه را به همراه داشت و اردوغان اروپا را تهدید کرد که مرزهایش را به سوی پناهجویانی که قصد ورود به کشورهای اروپایی را دارند، خواهد گشود. به نظر میرسد ، این مصوبه روابط ترکیه و اتحادیه ی اروپا را سردتر می کند. در همین ارتباط گفتوگویی با دکتر مهدی ذاکریان، استاد دانشگاه، رییس «انجمن ایرانی روابط بینالملل» از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹ ، مدیر مسئول «فصل نامه ی پارسی- انگلیسی مطالعات بینالملل» isj و کارشناس مسائل خاورمیانه و اروپا انجام دادهایم که در پی نقطه نظرات ایشان را میخوانید:
پرسش : «پارلمان اروپا مصوبهای برای قطع روند مذاکرات اتحادیه ی اروپا و ترکیه با رأی بالا به تصویب رساند . تبعات این مصوبه را چگونه ارزیابی میکنید ؟ »
دکتر ذاکریان : « ابتدا باید عرض کنم که طرح و تصویب این مصوبه برای اصلاح و تغییر رفتار دولت ترکیه صورت گرفته است و نه جلوگیری از پیوستن ترکیه به اتحادیه ی اروپا. در سیاست خارجی و امنیتی اتحادیه ی اروپا دو اصل در روابط اتحادیه ی اروپا با سایر کشورها وجود دارد: یک اصل پاداش و دیگری تنبیه . اتحادیه ی اروپا روابط و تعاملات خود را با کشورهایی که مطابق با منشور سازمان ملل متحد و مطابق با اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، سیاستهای اتحادیه ی اروپا در قاره ی اروپا و نظام بینالملل را – که عبارتاند از لیبرالیسم، دموکراسی، لیبرال دموکراسی، اقتصاد آزاد و حقوق بشر- دنبال نکنند، کاهش میدهد. در ترکیه با توجه به رخدادهای چند سال گذشته و بالاخص مسئله ی کودتای ۱۵ ژوئن ۲۰۱۶، پارلمان اروپا سعی بر این دارد تا با طرح و تصویب اینگونه مصوبهها و فشارهای سیاسی، رفتار ترکیه را اصلاح کند. این مصوبه الزامآور نبوده و به لحاظ جنبههای سیاسی، ترکیه را تحتفشار قرار می دهد و اتحادیه ی اروپا در انتظار این است که ترکیه با چنین فشارهایی رفتار خود را اصلاح و در راستای سیاستها و گفتمان حقوق بشری حرکت کند . »
پرسش : «فکر میکنید چه مسئلهای باعث شده تا برداشتی منفی درباره ی ترکیه در اتحادیه ی اروپا شکل بگیرد؟ »
دکتر ذاکریان : «این نگاه منفی ابتدا به ساکن یک ریشه ی تاریخی دارد . از گذشته به دلیل جنایات عثمانیها در طی جنگهای متعدد با اروپاییان و قتلعامها و کشتارهای جنگهای صلیبی که در زمان عثمانیها شدت پیدا کرد، نگرش منفی در اذهان اروپاییها شکل گرفت. یکی از شاهدهای مثال نگرش منفی اروپاییان به ترکها انعقاد پیمان «ماستریخت» در کنار رودخانه ی ماستریخت است که بهعنوان «قانون اساسی اتحادیه ی اروپا » محسوب میشود. گفته میشود در منطقه ی ماستریخت نزدیک به ۳۰۰هزار مسیحی از سوی مسلمانان ترک کشته شدند. این نگاه منفی به لحاظ تاریخی در اروپا وجود داشته و ترکیه هنوز نتوانسته به گونهای عمل کند که نشان دهد نگرش فرهنگی و سیاسیاش تغییر کرده است. اگر به کودتایی که چند ماه پیش در ترکیه رخ داد توجه کنیم -رخدادی که مورد تأیید هیچ کشوری در دنیا قرار نگرفت- نوع برخورد دولت ترکیه شگفتی همگان را برانگیخت و حجم بالای بازداشتها و ضربوشتمهای علنی باعث شد تا نگرشها به دولت ترکیه همچنان منفی باقی بماند و به سوی ارزیابیهای مثبت حرکت نکند. برخوردهای خشن و تند دولت ترکیه نشان میدهد که گویی این کودتا انقلاب مردمی بوده است. زمانی که تعداد بی شماری بازداشت میشوند، این پرسش پیش میآید که پس کدام بخش از جامعه حامی دولت ترکیه است؟ حکومتی که تعداد مخالفانش زیاد باشد، مشروعیت ندارد. این رخدادها در کنار نگرش منفی تاریخیِ اروپاییان به ترکها گرد هم جمع شده و به تیرگی روابط اروپا و ترکیه دامن میزند. به لحاظ فرهنگی اروپاییها خودشان را از جنس ترکها نمیبینند. بر خلاف ایران و ایرانیان که با مدارا و تساهل با ترکها برخورد میکنند و معاشرت دارند، اروپاییان چنین نگاهی به ترکها ندارند. برای نمونه در آلمان، ترکها تافته ی جدابافته ای هستند که در محلههای خاص خود زندگی میکنند. مسائل دیگری هم وجود دارد که هنوز ترکها و دولت ترکیه نتوانستهاند آنها را حل کنند و حتی حاضر به پذیرش رخدادهای تاریخی هم نیستند : نسلکشی ارامنه، نسلکشی حلبیها و نسلکشی خاموشی که در ۳۰ سال اخیر در حق کردهای ترکیه روا داشتهاند که حتی از داشتن نشریات و سخنگفتن به زبان مادری محروم بودهاند. در کنار اینها اخراج نمایندگان از پارلمان، بازداشت روزنامهنگاران و… وجود دارد. تبعیض قائلشدن برای کردهای ترکیه به حدی است که حتی برای نامبردن از کردهای ترکیه از عنوان «ترکهای کوهی» استفاده میکنند! این درحالی است که در ایران هموطنانِ کردِ ما به زبان خود نشریه و شبکههای استانی دارند و منع و محدودیت فرهنگی بر آنها اعمال نمیشود. این تساهل و مدارا مایه ی افتخار ما ایرانیان است. »
پرسش : « با توجه به اینکه بزرگترین نیروی زمینی ناتو متعلق به ترکیه است ، اگر مخالفت کشورهای اروپایی و اتحادیه ی اروپا مداومت داشته باشد، آیا تبعاتی متوجه اروپا خواهد بود؟ »
دکتر ذاکریان : «ناتو یک سازمان متعلق به اتحادیه ی اروپا نیست و نهاد نیرویی است که آمریکاییها به وجود آوردهاند. حضور ترکیه در ناتو به دلیل خواست آمریکا بوده و کشورهای اروپایی اهمیت چندانی برای حضور ترکیه در ناتو قائل نیستند، منتها در دوران جنگ سرد به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک ترکیه، آمریکاییها علاقهمند به حفظ ترکیه بودند و حتی بعد از جنگ سرد نیز آمریکا علاقهمند است که ترکیه همچنان به حضور خود در این معادلات ادامه دهد. حضور نظامی ترکیه در ناتو امتیازی برای برقراری حفظ منافع غرب در خاورمیانه و مهرهای کلیدی و حساس برای غربیهاست. به عقیده ی من و بنابر موارد پیشگفته، چنین نیست که ترکیه توانایی ایجاد چالش برای اتحادیه ی اروپا را داشته باشد. ترکها حتی اگر به اتحادیه ی اروپا هم راه نیابند، بازهم اصرار خواهند داشت تا در ناتو حضور داشته باشند. از سوی دیگر اتحادیه ی اروپا هم نیازی به حذف ترکیه از ناتو نمیبیند و هزینهای که خود اروپاییان قرار است برای تأمین امنیت مرزهای خودشان کنند، امروز بخشی مهم از آن را کشوری به نام ترکیه متقبل میشود. نباید فراموش کنیم ترکیه در این زمینه تخلفی نداشته و اقدامی نکرده است که در ناتو مورد تهدید قرار بگیرد و کنار گذاشته شود. دولت ترکیه همواره از متحدان خوب و قابلاعتماد غربیان بوده و با رژیم اشغالگر قدس و کشورهای مرتجع منطقه که از متحدان آمریکا هستند، مشکلی نداشته و روابط نزدیک و صمیمانهای با این کشورها داشته است. مسئله ای که برای ترکیه وجود دارد، این است که از لحاظ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به اروپاییها نزدیک نیست و اتحادیه ی اروپا ترکیه را از جنس خود نمیداند. »
پرسش : «اردوغان در سخنان اخیر خود اعلام کرد اگر مخالفت های اتحادیه ی اروپا برای پیوستن ترکیه به این اتحادیه ادامه یابد ، اقدام به بازگشایی مرزهای ترکیه خواهد کرد تا پناهجویان به سمت اروپا بروند. نظرتان درباره ی این تهدید چیست ؟ »
دکتر ذاکریان : «اردوغان در گذشته هم چنین تهدیدی کرده بود تا امتیاز مالی بگیرد، البته اروپا نه به دلیل تهدید ترکیه، بلکه به دلیل انسانی بودن موضوع مهاجرین اقدام به دادن امتیاز به ترکیه کرده بود. چند نکته ی مهم در این زمینه برای اتحادیه ی اروپا مدنظر بوده است. مساله ی حقوق بشر، بسط و توسعه ی دموکراسی و کمک به مهاجرین از جمله نکاتی است که باعث می شود تا اتحادیه ی اروپا توجه زیادی به اینگونه مسائل نشان دهد و تلاش کند تا حیثیتش زیر سوال نرود. لازم به ذکر است موجی از پناهجویان که به سمت اروپا حرکت کردند ،تا زمانی که تقاضای پناهندگی خودشان را مطابق با کنوانسیون های حقوق پناهندگان ثبت نکنند ، پناهجو محسوب نشده، بلکه آواره محسوب میشوند. »
برگرفته از : روزنامه ی ستاره ی صبح ، سال هشتم ، یکشنبه ۷ آدرماه ۱۳۹۵ ، صفحه ی ۶ .
نظر شما