۲۸ - خرداد - ۱۳۹۵
نوشته ی : محمد  حیدری


محمد  حیدری

محمد  حیدری

در آغاز این نوشته ، برای آن که بر این نوشته انگ عرب ستیزی و عربی ستیزی زده نشود ، نخست خاطره ای را نقل می کنم  :

در دهه ی پنجاه خورشیدی ، دکترمنوچهر گنجی که تازه وزیر فرهنگ ( آموزش و پرورش ) شده بود ، برای آشناسازی مطبوعات با برنامه هایش ، روزی سردبیران و روزنامه نگاران مطرح آن زمان را به خوردن ناهار در وزارت خانه  که در خیابان اکباتان ( منشعب از میدان بهارستان ) قرار داشت ، دعوت کرد . من همیشه از شرکت در چنین جلساتی و نشستن و دل دادن و قلوه گرفتن با اصحاب قدرت ، گریزان بوده ام ؛ اما به دو دلیلی که ذکر می کنم ، آن دعوت را پذیرفتم و رفتم :

در فضای باز ناهار را خوردیم و به سخنان وزیر تازه در مورد برنامه هایش گوش فرا دادیم . سپس نوبت به آن رسید که بادمجان دور قاب چین ها در راستای تحکیم جایگاهشان نزد وزیر جدید مدیحه سرایی کنند و سخنان تملق آمیز و پرمداهنه بگویند . پس از این بخش از برنامه ، مراسم به پایان رسید و دعوت شدگان یکی یکی محل را ترک کردند . همه رفتند جز من و آقای مسعود بهنود که با از این پا آن پاکردنش معلومم شد قصد دارد با دکتر گنجی گفت و گوی خصوصی داشته باشد . از این رو کمی از آنها فاصله گرفتم و وانمود کردم سرگرم تماشا و وارسی بنای زیبا و تاریخی وزارت فرهنگ و فضای سبز آن هستم  .

بدین ترتیب آقای بهنود حرف هایش را ( که نفهمیدم در چه موردی بود ) با وزیر زد و سپس خدا حافظی کرد و رفت .

وزیر مرا به نشستن پشت میزی دونفره دعوت کرد و خیلی رک گفت : « با آنچه از خصلت های شما شنیده بودم ، باور نمی کردم در این ناهار شرکت کنید ، بنا براین لازم است ابتدا از پذیرش دعوتم از شما تشکر کنم» .

در جواب گفتم : « جناب گنجی ….. برای جایگاه علمی شما ارزش قائلم و اگر وزیر نمی شدید ، از همه بابت مخلص شما هم بودم . اما دلیل این که امروز خدمت رسیدم ، بیان دو مطلب مهم در ارتباط با زبان ، ادب و فرهنگ ایران و نیز آینده ی نسل کنونی و نسل های بعدی است .

ابتدا از مورد دوم شروع می کنم : می دانید که وزیر قبلی زیر نام « تحول در آموزش و پرورش » ، « طرح کاد » را به اجرا گذاشته است . این کار مصداق واقعی جابه جا کردن منار پیش از کندن چاه است . آخر با کدام امکانات و تجهیزات می خواهند میلیون ها دانش آموز را به کارآموزی عملی در رشته های گوناگون ( کشاورزی ، صنعت ، خدمات و…. ) بفرستید ؟  این برنامه ، مادام که زیر بناهای حداقلی فراهم نشود ، محکوم به شکست است و بازدهی جز هدررفتن میلیون ها ساعت وقت دانش آموزان نخواهد داشت . در دهه های بعد ، به مرور زمان ، درستی پیش بینی من روشن شد .

مورد دیگر حذف تدریس زبان عربی در دوره ی دبیرستان است که سبب خواهد شد نسل های بعدی ( یعنی از همین دانش آموزان دبیرستانی کنونی به بعد ) حتی قادر به فهم شعر حافظ ، سعدی ، فردوسی و….. نباشند تا چه رسد به خوانش و درک گنجینه ی عظیم فرهنگی ، ادبی ، فلسفی ، عرفانی و علمی ایران . زیرا می دانید گرچه قانون صرف و نحو عربی را یک ایرانی نوشته ( سیبویه فارسی ، دستوردان و فارسیدان بزرگ ) ، اما به دلیل وجود تعداد زیادی واژه ی عربی در زبان پارسی و برخی پیوستگی ها میان دستور زبان فارسی با صرف و نحو عربی ، نا آشنایی مطلق ایرانی ها با این واژه ها نتیجه ای را به بار خواهد آورد که گفتم . »

دکتر گنجی هر دو دیدگاه مرا تایید کرد و قول داد وضع را عوض کند . او توانست به قولش در زمینه ی آغاز تدریس دوباره ی زبان عربی در دوره ی دبیرستان عمل کند ، اما گویا زورش به طراحان برنامه ی « طرح کاد » نرسید .

اکنون وقت آن است که بروم سر اصل مطلب که همان گفتگوی آقای حداد عادل با تلویزیون کویت است . ایشان در این گفتگو گفته است  :

« همان‌طور که بینندگان عزیز تلویزیون کویت می‌دانند ، در زبان فارسی بیش از پنجاه درصد لغات ، لغات عربی است و ما قصد بیرون راندن این لغات را از زبان فارسی نداریم . ما معتقدیم لغات عربی در زبان فارسی جزیی از زبان فارسی است . زبان فارسی را همین آمیخته لغات فارسی و عربی می‌دانیم و…. »

ابتدا باید شگفتی خودم را از گفتگوی مقامی در حد آقای حداد عادل با تلویزیون دولتی که عضو یک ائتلاف عربی است که دشمنی با ایران ، مردم و فرهنگش را روزبه روز غلیظ تر، خطرناک تر و آشکارتر می کند، ابراز کنم ؛ زیرا آقای حداد عادل علاوه بر ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، دارای جایگاه سیاسی ویژه ای هم در حاکمیت ایران است .

سپس روشن و بی رودر بایستی می نویسم :

جناب حداد عادل ! یا از حقیقت میزان وجود لغات عربی با کاربرد غیرقابل اجتناب در زبان فارسی بی خبرید ، یا با خبرید و بنا به مصلحت و منفعتی ، چنان وانمود می کنید که ما ایرانی های کنونی هم ناچاریم در نوشتارها و گفتارهای روزانه مان در برابر هر واژه ی فارسی یک واژه ی عربی به کار بریم .

شاید در مجموعه ی متن ها و نوشته های پیش از احیای زبان فارسی از دوره ی صفاریان ، و نیز مستعرب نویسان دوره های گوناگونی که مستعرب بودن شرط رسیدن به مال ومقام و تقرب نزد حکمرانان بوده ، پنجاه در صد لغات عربی بوده باشد ، اما در دوران کنونی ( از مشروطیت به بعد ) که کوشش همه جانبه ای برای به کارگیری معادل های فارسی لغات عربی زورچپان شده به زبان فارسی آغاز شده ، دیگر نمی توان گفت پنجاه در صد لغات کاربردی ایرانیان و فارسی زبانان ، عربی است .

جناب حداد عادل ! …. کاری را که شما باید در دستگاه گسترده و پرهزینه ی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در جایگزین سازی واژگان فارسی یا ساخت برابرنهادهای فارسی برای واژگان بیگانه ( از جمله عربی ) انجام دهید ، جوانان و دانشوران کشور  هم بی داشتن کمترین امکانات در راه انجام و تحقق آن می کوشند . شاهد هم وجود ستون های ثابتی در نشریات غیردولتی با عناوینی چون « فارسی را پاس بداریم » ، « برابرهای فارسی واژگان بیگانه » و…… است . حتی در کشورهای فارسی زبان شاهد چنان کوششی از سوی دانشوران و جوانان در پیرایش زبان فارسی هستیم که به راستی شگفت انگیز است . به عنوان نمونه فقط به یک مورد اشاره می کنم :

آقای نثار آریان فر ( از باشندگان افغانستان ) در فیس بوک صفحه ای دارند که هر روز به طور میانگین سی واژه ی فارسی ناب معادل واژگان عربی را در آن می گذارند و با پذیرش گسترده ی مخاطبانشان مواجه می شود .

نمی توانم این نوشته را به پایان برسانم بی آن که به گفته ی دردآور چندی پیش آقای علی لاریجانی اشاره نکنم . وی گفته بود : « مردم ایران تا پیش از اسلام تمدن نداشتند و وحشی بودند  !»

آقای لاریجانی !…..بی پرواترین دشمنان ایران هم چنین سخن ضدایرانی ، بی پایه و غیرعلمی ای را بر زبان نمی آورند؛ زیرا می دانند با وجود هزاران کتاب ، مقاله و رساله از دوران یونان باستان گرفته تا همین دوران خودمان در زمینه های گوناگون فرهنگ و تمدن ایران کهن ، بر زبان آوردن چنین سخنی آنان را در معرض ریشخند اهل خرد قرار می دهد . آیا شما حتی از این پیشینه ی روشن نا آگاهید که این دانشوران و دبیران ایرانی بودند که در آغاز خلافت اسلامی به خلفای عرب راه و رسم کشورداری ، جمع آوری مالیات ، ساماندهی کارهای اجتماعی و…. را آموزاندند ؟

راستی را ….. مستعرب بودن مرز ندارد ؟ و پرسش بنیادین این است که این ایرانی ستیزی از سوی کسانی چون شما را چگونه باید ارزیابی کرد و به کنه آن پی برد ؟

                                                                                                                                                ۲۳ خرداد  ۱۳۹۵

۱ نظر

  1. سیاوش می‌گوید،

    متاسفم!
    آقای حدادعادل ! شما نگاهی به کتابی که دکترجهینه النصر عربستانی نوشته و در آن سه هزار واژه ی پارسی موجود در زبان عربی را فهرست کرده است ، بیندازید… البته دانشمندان و زبان شناسان عرب چندین کتاب دیگر در همین زمینه نوشته اند و قطعن اسناد و نشانه های بسیاری از تاثیر زبان فارسی بر عربی هم در دست است . نکته ی مهم دیگر وجود بیش از ۵۰۰۰ هزار واژه ی پارسی « معرب » در زبان عربی بر اساس پژوهش های دانشمندان و زبانشناسان عرب است که نشان دهنده ی ارتباط ژرف دو زبان فارسی و عربی است .

    ارسال شده در تاریخ خرداد ۳۱ام, ۱۳۹۵ در ساعت ۱۰:۰۱ ق.ظ

نظر شما