نوشتۀ : احسان هوشمند
شادروان حسین خاله، کولبر اهل یکی از روستاهای سردشت در استان آذربایجان غربی، در حین کار و پرتشدن از کوهستان دچار حادثۀ منجر به مرگ مغزی شد و به کما رفت. پس از انتقال آن مرحوم به بیمارستانی در ارومیه، خانواده با اهدای سه عضو او به بیماران نیازمند موافقت کردند تا به سه نفر جانی تازه ببخشند. لازم به ذکر است که خانواده حسین خاله چند فرد معلول دارد. این نخستینباری نیست که کولبران دچار حادثه منجر به فوت میشوند. کولبری یکی از مشاغل مرزنشینان غرب کشور است که با انواع مخاطرات و دشواریها روبهرو است. بیکاری گسترده در سطح کشور، بهویژه استانهای مرزی، و نوسان قیمت ارز و تحریمهای کشور بر اثر چالشهای بینالمللی و برخی سیاستهای نادرست دولتی موجب شده است گروه زیادی از مرزنشینان به کولبری در غرب کشور و مبادلۀ سوخت در شرق کشور و مبادلات لنجی در جنوب کشور روی آورند.
۱. استانهای غربی کشور از جمله استان آذربایجان غربی و کردستان و کرمانشاه از نظر اقلیمی و شرایط آب وهوایی و شرایط جغرافیایی ظرفیتهای بزرگی برای توسعه دارند. فراوانی آب در حوضههای آبی نزدیک به مرز نسبت به سایر مناطق کشور و معدل بالای بارش، فرصتهای مناسبی برای توجه کارشناسیشده به توسعۀ این مناطق است. اگر آمایش سرزمین مبنای برنامههای توسعۀ کشور، بهویژه استانها و شهرستانهای مرزی، باشد بخشی از مسائل و مشکلات این مناطق مدیریت میشود و زمینۀ اشتغال گروه قابل توجهی از شهروندان بهویژه جوانان فراهم میشود؛ امری که تاکنون چندان مورد توجه نظام تدبیر کشور قرار نگرفته است. توسعۀ ایرانگردی و گردشگری طبیعی با توجه به مختصات جغرافیایی و اقلیمی و پوشش جنگلی و رودخانهها و سدهای موجود و بکربودن طبیعت منطقه و گردشگری تاریخی با توجه به فراوانی میراث تمدنی ایرانی در منطقه و گردشگری فرهنگی با توجه به میراث فرهنگی دیرپا و ماندگار یکی از فرصتهای جدی برای توسعۀ این مناطق بکر کشور است. اما به جای توجه به چنین ظرفیتهایی و ظرفیتهای دیگر توسعهای منطقهای، شوربختانه، سیاستهای نادرست دولتهای مختلف موجب رواج هرچه بیشتر کولبری با مخاطرات بسیار زیاد آن شد. آسیبشناسی سیاستهای نادرست گذشته همچنان به صورت جدی مورد توجه قرار نگرفته و به شکلی غمانگیز شاهد تکرار حوادث ناخوشایند برای کولبران هستیم که معمولا به قیمت جان و سلامتی کولبران تمام میشود. اگرچه به صورت رسمی تاکنون آمار دقیقی از میزان تلفات کولبری در کشور منتشر نشده است اما بررسی شواهد موجود وضعیت غمانگیز و نگرانکنندهای را نمایش میدهد.
۲. اگرچه در سدههای اخیر همواره مبادلات مرزی به صورت محدودی زمینۀ فعالیت و اشتغال گروهی کمشمار را فراهم میکرد، اما کولبری با شمار قابل توجه فعالیت چند ده هزار نفری در استانهای غربی محصول اقتصاد بیمار کشور و [سیاست های] دولت احمدینژاد است. چالشهای فراوان پیش روی سیاست خارجی کشور و اولویتبخشی به مسائل و اهداف دیگری در سیاست خارجی کشور موجب شده است تا فشارهای وارده بر کشور افزایش یابد. البته در نتیجۀ این سیاستها و اعمال فشار خارجی بر دولت و تحریمهای گسترده و البته فساد در ساختار اقتصادی کشور، بخش بزرگی از نتایج این وضعیت در شکل تورم و گرانی و کمیابی کالاهای اساسی و بیکاری و رکود اقتصادی و در نهایت، فشار اقتصادی کمرشکن خود را نمایان کند. در مناطق مرزی نیز این شرایط موجب بیکاری بیشتر و در نتیجه، گسترش مشاغل پرخطری مانند کولبری و سوختبری شده است. تمهیدات کارشناسیشدۀ لازم هم برای کاهش مصائب و مشکلات اهالی اندیشیده نشده و در نتیجه شمار قابل توجهی به کولبری روی آوردهاند.
۳. سردشت شهر مجروح جنگ تحمیلشدۀ هشتساله بر مردم ایران است. گذشته از هزینههای درگیریهای ابتدای انقلاب و سپس بمباران و توپبارانهای شهر توسط ارتش عراق، این شهر مورد حملۀ شیمیایی ارتش عراق قرار گرفت و هزاران مصدوم شیمیایی پیامد این بمباران غیرانسانی است. علیرغم این زخمها تاکنون برای رفع بنیادین و اساسی مشکلات این شهر ارجمند ایران عزیزمان اقدامات و تدابیر کارشناسیشدهای صورت نگرفته است. سوءتدبیرها و کمتوجهی هم بر بار مسائل این شهرستان افزوده است، به گونهای که در سالهای گذشته چند صد خانوار از این شهرستان برای فرار از مشکلات پیش روی مهاجرت به اروپا حتی مهاجرت قاچاقی را بر ماندن در این منطقه ترجیح دادهاند. در این شرایط طاقتفرسا، کار برای لقمه نانی به قیمت جانی عزیز چه سخت و دشوار است و شگفتتر اینکه با اهدای عضو فرزندی جوان و رشید و برومند چون مرحوم حسین خاله به سه نفر دیگر زندگانی اهدا کنی. یاد حسین خاله کولبری که با پرتشدن از کوهستان نمُرد بلکه با اهدای عضو به سه نفر دیگر زندگانی بخشید، جاودانه باد !
برگرفته از : روزنامۀ شرق، ۸ مرداد ۱۴۰۲ (با ویرایش)
نظر شما