در فروردین و اردیبهشت ۱۳۵۹ ، با افزایش تنشها در دانشگاههای کشور، شورای انقلاب مهلتی دوروزه به گروههای سیاسی داد تا از دانشگاهها خارج شوند. پس از آن با حضور رئیسجمهوری وقت، ابوالحسن بنیصدر و اعضای شورای انقلاب، تجمع بزرگی مقابل دانشگاه تهران صورت گرفت. به دنبال این تجمع، انقلاب فرهنگی اعلام و پس از پایان امتحانات، دانشگاههای کشور بسته شد.
در تاریخ ۲۳ خردادماه ۱۳۵۹، رهبر انقلاب در حکمی اعضای ستاد انقلاب فرهنگی را معین کرد. در ابتدای حکم آمده است: «مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است و خواست ملت مسلمان است، اعلام شده است و تاکنون اقدام مؤثر اساسی انجام نشده است و ملت اسلامی و خصوصا دانشجویان باایمان متعهد، نگران آن هستند و نیز نگران اخلال توطئهگران که هماکنون گاهگاه آثارش نمایان میشود» و در ادامه حکم اعضای ستاد انقلاب فرهنگی یعنی «محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آلاحمد، جلالالدین فارسی و علی شریعتمداری» را صادر و پس از آن ستاد انقلاب فرهنگی کار خود را آغاز کرد.
مقاومت در برابر ادامۀ فعالیت رشتههای علوم انسانی، اصلاح منابع و سرفصلهای درسی و ایجاد نهادهایی مانند گزینش دانشجو و استاد از جمله تحولاتی است که در این دوره بروز کرد. با وجود اهمیت انقلاب فرهنگی در سرنوشت دانشگاههای کشور تاکنون آثار تاریخی و مستند کمی دربارۀ این تحول مهم تاریخی منتشر شده است. اگرچه مصوبات ستاد انقلاب فرهنگی در دسترس است، اما اسناد تاریخی مربوط به ستاد انقلاب فرهنگی با وجود گذشت بیش از ۴۰ سال از فعالیت ستاد منتشر نشده است. همچنان مشخص نیست در جلسات ستاد انقلاب فرهنگی چه گذشته است؟ موضوعات کار این ستاد چگونه تعریف میشد؟ نقش هر یک از اعضای ستاد در ساماندادن به وظایف ستاد چگونه تعریف شده بود؟ و موافقان و مخالفان روندها و تصمیمهای اخذشده در ستاد انقلاب فرهنگی چه کسانی بودند؟ آیا در ستاد انقلاب فرهنگی صفبندی میان افراد صورت گرفته بود؟ آیا همۀ افراد در جلسات ستاد به صورت منظم شرکت داشتند؟ چگونه تفکیک وظایف و اختیارات میان وزارت علوم وقت و ستاد انقلاب فرهنگی صورت میگرفت؟ آیا صورتجلسات دقیقی از جلسات ستاد انقلاب فرهنگی ثبت شده است؟ آیا کل جلسات ثبت و ضبط شده است؟ فرایند تشکیل کمیتههای کاری و انتخاب همکاران برای همکاری به چه صورتی بود؟
درحالیکه در سالهای گذشته اسناد زیادی از تحولات سالهای آغاز انقلاب و اتفاقات بعدی به صورت قانونی در اختیار علاقهمندان و پژوهشگران قرار گرفته یا اینکه حتی برخی از این اسناد و مدارک در رسانههای خارجی منتشر شده است، همچون جلسات انتخاب رهبری پس از درگذشت آیتالله خمینی ، اما تاکنون دربارۀ ستاد انقلاب فرهنگی اسناد و مدارک تاریخی مربوطه به صورت منسجم منتشر نشده است ! گو اینکه ممکن است این نوع مدارک و اسناد ابتدا در رسانههای خارجی منتشر شوند ! مشخص نیست چرا مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکنون نسبت به انتشار یا در دسترس قراردادن این نوع مدارک تاریخی تعلل کردهاند؟ آیا آگاهی شهروندان کشور، بهویژه پژوهشگران و محققان این حوزه از ابعاد تحول بااهمیتی چون انقلاب فرهنگی و فعالیتهای ستاد انقلاب فرهنگی، خواستهای مخالف قوانین کشور است؟ در سال گذشته از طریق شورای انقلاب فرهنگی درخواستی برای مطالعۀ این مدارک ارائه شد، اما بخش خاصی از این نهاد در پاسخ درخواست راقم این یادداشت، مخالفت خود را برای دسترسی و مطالعۀ این مدارک به صورت تلفنی به اینجانب اعلام کرد، بیآنکه دلیل متقنی در این باره بیان شود. این در حالی است که این مدارک پیش از آن در کتابخانه قرار داشت و احتمالا افراد زیادی بدان دسترسی داشتهاند، اما مشخص نیست بر اساس چه توجیهی امروز از دسترس مطالعۀ محققان و علاقهمندان خارج شده است؟
اطلاعات مکمل از طریق دریافت خاطرات اعضای ستاد یا کارکنان ستاد انقلاب فرهنگی قابل حصول است، اما از هفت نفر از اعضای منصوب ستاد انقلاب فرهنگی پنج نفر فوت کردهاند و تنها دکتر عبدالکریم سروش و جلالالدین فارسی در قید حیات هستند. پیش از این تلاشهای راقم این یادداشت برای دریافت خاطرات و تاریخ شفاهی ستاد انقلاب فرهنگی چندان قرین موفقیت نبوده است. دو دهه پیش مراجعه به علی شریعتمداری برای دریافت خاطرات وی دربارۀ ابعاد فعالیت او و رویدادهای مرتبط با فعالیت ستاد انقلاب فرهنگی ره به جایی نبرد و دکتر شریعتمداری حاضر نشد در گفتوگویی با اینجانب خاطرات خود دربارۀ ستاد انقلاب فرهنگی را بیان کند. همچنین در مورد جلالالدین فارسی و عبدالکریم سروش نیز وضعیت مشابه است؛ چراکه پیگیریهای اینجانب برای دریافت خاطرات این دو دربارۀ ستاد انقلاب فرهنگی و اقدامات صورتگرفته و رویدادهای مرتبط با ستاد انقلاب فرهنگی از طریق این دو نفر کامیاب نبوده و با وجود پیگیریهایی که داشتهام، همچنان موفق نشدهام خاطرات هر دو بهویژه دکتر سروش را دریافت کنم. امید است پس از گذشت ۴۰ سال از اعلام انقلاب فرهنگی، ابعاد ناگفتۀ این رویداد بهویژه دربارۀ ستاد انقلاب فرهنگی بیش از گذشته در دسترس قرار گیرد. لازم به ذکر است، سال گذشته با همراهی آقای مهندس میثمی و همکاران شان در مجلۀ چشمانداز ایران ابعادی از زمینههای بروز انقلاب فرهنگی در ویژهنامهای به نام «دانشگاه در تعلیق» توسط اینجانب منتشر شد، اما همچنان ابعاد ناگفته و نادانستۀ فراوانی دربارۀ انقلاب فرهنگی و ستاد انقلاب فرهنگی وجود دارد.
برگرفته از: روزنامۀ شرق، ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ (با ویرایش)
نظر شما