نوشتۀ : احسان هوشمند
بازی فوتبال تیمهای تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس پس از حواشی و جنجال فراوان با اعلام داور در دقیقۀ ۷۳ ناتمام ماند. در هفتۀ گذشته نیز در رویدادی مشابه در ارومیه شعارهای نژادپرستانه و قومگرایانۀ تعداد محدودی در بازی تیم نود ارومیه حاشیههایی ایجاد کرد. پیش از آن هم در جریان مسابقۀ فوتسال در مرحلۀ نهایی جام رمضان میان تیم میلان و شیخ نوایی در شهر خوی اتفاقات ناخوشایندی کام اهالی شهرستان خوی و دیگر هموطنان را تلخ کرد. پیشازاین در سالهای گذشته و دست کم از سال ۱۳۸۸ شاهد شکستهشدن حریمهای اخلاقی و حرفهای و ملی در جریان بازیهایی از این دست بودهایم. با وجود بروز چنین رویدادهای ناخوشایند و مغایر اهداف حرفهای ورزشی و حتی انسجام اجتماعی و مصالح ملی، همچنان بروز این دست از رفتارها بازتابی در فضای عمومی دارد؛ بیآنکه برای بررسی و ریشهیابی آن اقدامات درخوری صورت گیرد:
۱. از سال ۱۳۸۸ بروز حواشی قومگرایانه دربارۀ تیم تراکتورسازی بازتاب زیادی پیدا کرد. این وضعیت در دورههای بعدی نیز استمرار داشت. متأسفانه تلقی بخشی از افکار عمومی در تبریز این بود که این اتفاقات ناشی از ارادۀ بخشی از دستگاههای کشوری است و مبنایی اجتماعی ندارد. راقم این سطور در گفتوگو با شمار درخورتوجهی از شهروندان تبریزی در مکانهای عمومی ازجمله بازار تبریز این مسئله را، بارها و بارها، از شهروندان تبریزی شنیده و به مسئولان استانی و کشوری نیز منتقل کردهام. اگر این تلقی نادرست است، آیا مسئولان برای تنویر افکار عمومی اطلاعرسانی درستی پیشه کرده و دربارۀ چرایی بروز این پدیده و ابعاد آن و روشهای مبنایی و علمی مدیریت این پدیده و اقدامات صورت گرفته، مطلبی منتشر کردهاند؟ و اگر نظر آن بخش از افکار عمومی درست است که بروز این پدیدهها بیارتباط با بخشی از دستگاه و مدیران نیست، ضروری است مسئولان مربوطه در سطوح عالی کشوری برای ریشهیابی و مقابله با این پدیدۀ نامبارک اقدام فوری و شایستهای انجام دهند، و افکار عمومی را از نتایج مطلع کنند. دراین باره ضروری است، در صورت صحت شایعات در میان اهالی که ریشۀ این موضوعات را در بخشی از سیستم اداری میبیند، با چنین عوامل احتمالی برخورد جدی و قاطعی صورت گیرد تا در برابر اقدامات احتمالی تفرقهافکنانه خود در برابر قانون پاسخگو باشند.
۲. در جریان مسابقات در خوی گروهی درخورتوجه با نماد و پرچم کشورمان در ورزشگاه حاضر و گروه بسیار کمشماری با گرایشهای پانترکی اقداماتی ترتیب داده بودند که مقام قضائی در خوی اعلام کرد با موضوع برخورد جدی صورت میگیرد. از نتیجۀ این اقدمات تاکنون خبری منتشر نشده است.
۳. بخشی از حاشیههای مسابقات در ورزشگاه یادگار امام تبریز ناشی از مسائل اجرائی است. دریافت نکردن بلیت مسابقات با کارت ملی و شمارۀ صندلی، تعبیه نکردن دوربینهای چهرهزن در ورزشگاه، ورودیهای ورزشگاه، محل پارک خودرو و پارکینگ اطراف ورزشگاه، آموزش ندادن به لیدرهای تیم بر مبنای اخلاق حرفهای، بیتوجهی به تولید محتواهای مناسب برای شعارها و برنامههای جذاب هواداران در جریان مسابقه، فعالیت چند فرد با گرایشهای سیاسی واگرایانه و حواشی مالی و پولی سایتها و کانالهای مرتبط با نام باشگاه به صورت غیرقانونی، بیتوجهی مدیران باشگاه به مسائل حاشیهای، کمتوجهی مسئولان محلی دراین باره و نبود اقدمات جدی و کارشناسیشده، از جمله زمینههای اجرائی بروز این پدیدههاست. البته ابعاد اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی و منطقهای بروز این رفتارها و ارتباط این اتفاقات با برخی پدیدههای مرتبط با قومگرایی با ابعاد داخلی و خارجی را نیز باید در این فهرست در نظر داشت.
۴. نقش صدا وسیمای محلی در آذربایجان شرقی را نیز باید بر این سیاهه افزود. گزارشگری جهتدار و تحریکآمیز تلویزیون محلی تبریز از جریان مسابقات و به ویژه مسابقۀ اخیر میان تراکتورسازی و پرسپولیس، لزوم بازبینی سیاستهای صدا و سیمای استانی را دوچندان میکند. درحالی که در روزهای گذشته اخباری دربارۀ وریا غفوری منتشر شد که به دلیل موضعگیری دربارۀ گرانیها و فشار اقتصادی به هموطنان گویا رسانۀ ملی نسبت به او کم مهری پیشه کرده است؛ اما بیتوجهی به امنیت و انسجام ملی در این دست از رویدادها مانند حواشی بازی تراکتور و پرسپولیس میتواند روی دیگر سیاستهای رسانهای کشور را برجسته کند.
ف۵. استمرار بروز اتفاقاتی مانند رویدادهای پنجشنبۀ گذشتۀ ورزشگاه یادگار امام میتواند هزینههای بیشتری در پی داشته باشد. پس از ۱۳ سال از بروز نخستین زمزمههای افراطگری قومی در حاشیۀ مسابقات ورزشی، ضروری است مسئولان کشوری و استانی برای مدیریت این موضوع از طریق آسیبشناسی روال سابق و بهرهگیری از ظرفیتهای فکری و کارشناسی کشور برای ریشه یابی و مقابله با این جریان ضدورزشی که فرصتطلبانه به استفادۀ ابزاری از فضای هیجانی ورزشگاهها در شمال غرب، بهویژه در تبریز و ارومیه میپردازد، اقدام لازم صورت گیرد. شاید رسیدگی دقیق و جامع به ماجرای فساد در شهرداری ارومیه، و نیز چگونگی صرف درآمدهای حاصله از فروش سوخت در استان آذربایجان غربی در سالهای نیمۀ نخست دهۀ نود بتواند نوری بر ابعاد مالی پشتوانۀ چنین اقدامات ضدملی در حوزههای رسانهای و ورزشی بیفکند.
برگرفته از : روزنامۀ شرق، ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ (با ویرایش)
نظر شما