گزارشی از : وحیده کریمی
اشاره :
وحیده کریمی : کنگرۀ آذربایجانیهای جهان که هر پنج سال یک بار برگزار میشود، امسال با حضور الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، به همراه معاون او و مسئولان دولتی جمهوری بادکوبه در شوشی قراباغ برپا شد. یکی از مهمترین حواشی این کنگره، دعوت جمهوری آذربایجان از تجزیهطلبهای ایرانی مستقر در ترکیه برای حضور در این مراسم بود که تصاویر خوش و بش معاون رئیسجمهور با این افراد در شبکههای اجتماعی با نقد چرایی حمایت کشور کوچک همسایه از پانترکهای در پناه اردوغان همراه شده است. کنگرهای که سابقۀ صدور بیانیۀ ضدایرانی و دعوت از مخالفان تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران کم نداشته و بارها با واکنش ایران مواجه شده، اما این واکنشها به میزانی نبوده که درس عبرتی شود.
حال حضور تجزیهطلبها در کنگرۀ شوشی و روی خوش دولتمردان باکو، نشان از هشدارهای امنیتی از ماحصل آغوش گرم اردوغان و سایۀ الهام علیاف برای پانترکهای تجزیهطلب خارج از مرزهای ایران بزرگ دارد؛ هشداری که اگر جدی گرفته نشود و پاسخ درخوری به آن داده نشود، ممکن است تکرار شود؛ همانگونه که برخورد تند دولت ایران با کنگرۀ ۲۰۰۸ سبب شد تا در جلسات سالهای بعد شاهد دعوت تجزیهطلبها در این مراسم نباشیم. اینکه چگونه جمهوری آذربایجان به خود اجازه داده امسال چنین رفتاری از خود نشان دهد، جای بسی تأمل دارد؛ بهخصوص که ایران به رسم همجواری، رفتار حسنهای با همسایگان خود از جمله این تکه جداشده از وطن داشته و دارد. کم نیستند حمایتهایی که اگر نبود، امروز جمهوری آذربایجان و حتی اردوغان که حامی اعضای موسسۀ «مطالعات تبریز» است، اکنون معلوم نبود چه سرنوشتی داشتند. روزنامۀ شرق در گفتوگو با کارشناسان و محققان مسائل قومی، به بررسی ابعاد امنیتی این کنگره که هنوز بهجز تصاویرش، جزئیاتی از محتوای آن منتشر نشده، پرداخته است:
احسان هوشمند، پژوهشگر مسائل قومی ایران، در گفتوگو با روزنامۀ شرق در توضیح آنچه در شوشی قراباغ رخ داده، به پیشینۀ ماجرا و نقش ترکیه اشاره کرد و گفت: «برخلاف حسن همجواری بین دو کشور و سابقۀ روابطی که در دوران جدید ترکیه شکل گرفته، نهتنها به گروهی از تجزیهطلبهای ایرانی پناه داده است؛ بلکه حتی امکاناتی را در اختیار آنها قرار داده که نمونۀ آن تأسیس «مؤسسۀ مطالعات تبریز» در ترکیه است. تعدادی افراد ناشناخته که نه نظریهپرداز هستند، نه شخصیت سیاسی، فقط در یک مسئله مشترک هستند و آن وابستگی به دولت ترکیه و نهادهای امنیتی آنجا است که در این مؤسسه گرد هم آمدهاند تا به خیال خام خود بتوانند برای آیندۀ ایران خاماندیشانه رؤیاپردازی کنند».
این پژوهشگر ادامه داد: «یکی از کارهای این افراد که در سالهای گذشته انجام شده، تدوین قانون اساسی برای ایران بعد از جمهوری اسلامی است که متأسفانه تاکنون دولت و دستگاه سیاست خارجه در برابر این اقدام وقیحانه که به واسطۀ حمایت دولت ترکیه صورت گرفته، هیچ اقدام درخوری انجام نداده است». هوشمند به عواقب رفتاری مشابه از سوی دولت تهران اشاره کرد و گفت: «حال تصور کنید، اگر در تهران مؤسسۀ مشابهی مثلا به نام «مرکز مطالعات دیاربکر» در جهت حمایت از جریانهای کُرد برای تجزیۀ ترکیه تأسیس میشد، واکنش ترکیه چه بود».
او ادامه داد: «در این فضای بیتوجهی و بیمبالاتی دستگاههای مسئول، جمهوری بادکوبه در شوشی اقدام به برگزاری یک کنگرۀ ضدایرانی موهن کرده است که همسو با حمایتهای دولت ترکیه از تجزیهطلبان ایرانی بوده است. پیش از این دولت باکو از شخصیت ضدایرانی و اهل اسرائیل مانند خانم برندا شافر (Brenda Shaffer) دعوت کرده بود که این نویسنده پانترکسیت و ضدایرانی در آن سوی ارس عکسی از خود گرفته و منتشر کرد که به عمد بخشی از ایران در این سوی ارس به نمایش درآید. او بارها به متهمکردن ایران به اتهامات مختلف پرداخته که نشان از انگیزههای خود برای رویارویی با ایران با حمایت جمهوری آذربایجان را نمایان کرده است. حال نیز جمهوری آذربایجان با برپایی این کنگره به صورت گستاخانهای بیشازپیش در حال آزمودن صبر تهران است».
هوشمند به ضرورت واکنش ایران نیز اشاره کرد و گفت: «به نظر میرسد، واکنش جدی و لایق منافع ملی و عمومی به این گستاخی ضروری است؛ اما شوربختانه گرفتارشدن مسئولان کشور در مجادلههای جهانی و سایر مسائل منطقه، توجه به مسائل مهمی مانند فعالیت تجزیهطلبان را به حاشیه رانده است. استمرار این وضعیت منطبق با منافع ملی و امنیت کشور نیست. ضروری است دولت با همراهی دستگاههای ذیربط با اتخاذ سیاستهای روشن و جدی و حتی مقابله به مثل عزم و توان ایران برای رویارویی با این نوع گستاخیها را پاسخ دهد».
ایران به سهولت اقتدار نظامی خود را به رخ دشمنانش خواهد کشید.
داود دشتبانی، محقق و مدیر نشریۀ وطن یولی، نیز در گفتوگو با روزنامۀ شرق دربارۀ پیامدهای امنیتی و هشدارهای کنگرۀ شوشی گفت: «نکتۀ اصلی و مهمی که نباید فراموش شود، این است که پیوند و همبستگی ایرانیان چنان مستحکم و عمیق است که برپایی چنین کنگرهای الزاما تهدیدی برای تمامیت ارضی ما قلمداد نمیشود؛ اما آنچه از این کنگره میتوان برداشت کرد، پیام دشمنی و سوءنیت کشور کوچک در همسایگی ایران بزرگ است. علاقه و محبت ایرانیان به این تکه جداافتاده از وطن در طول تاریخ، بارها، ثابت شده و حسن نیت ایرانیان برای مردمان سرزمین همجوار قابل چشمپوشی نیست».
این محقق در ادامه خاطرنشان کرد: «با این حال مدتی است که شاهد شیطنتهایی در جمهوری بادکوبه هستیم و قدرنشناسی جواب محبتهای ایرانیان بوده است؛ اما اگر بخواهیم وارد بررسی تأثیر این کنگره شویم، باید تأکید کنم هرگز این تجمعات که حمایت دولت و نهادهای امنیتی کشور میزبان و اسرائیل و ترکیه را دارد، نمیتواند خدشهای به تمامیت ارضی ایران و امنیت کشور ما وارد کند».
دشتبانی به روابط تهران و باکو نیز اشاره کرده و گفت: «وابستگی شدید جمهوری باکو و نیاز این کشور به ایران قابل چشمپوشی نیست و دولت مستقر باید به عواقب دشمنی با ایران بسیار بیندیشد. نباید الهام علیاف حمایتهای ایران را، چه در زمان پدرش چه اکنون، از یاد ببرد و حتی اردوغان «که نقش مهمی در حمایت از جداییطلبهایی که میهمان این کنگره بودند، دارد»، اگر در شب کودتای چند سال پیش به ایران پناه نمیآورد، اکنون معلوم نبود کجا باشد».
او همچنین به توان نظامی ایران در منطقه نیز اشاره کرد و گفت: «ایران به رسم همسایگی همیشه کنار همسایگان خود بوده و اگر هم نیاز ببیند مانند رزمایش فاتحان خیبر به سهولت اقتدار نظامی خود را به رخ دشمنانش خواهد کشید؛ بنابراین رژیم باکو باید تلاش کند روابط حسنۀ خود با ایران را حفظ کند که در غیراینصورت با فشار اقتصادی و سیاسی و اجتماعی مواجه خواهد شد که همپیمانانش در برگزاری این کنگره قادر به حل آن مشکلات نخواهند بود و مجددا باید به دامان ایران بازگردد».
خط و نشان جمهوری بادکوبه برای تهران
سالار سیفالدینی، تحلیلگر مسائل جمهوری آذربایجان نیز در گفتوگو با روزنامۀ شرق به انتقاد از برپایی کنگرۀ آذربایجانیهای جهان با حضور تجزیهطلبهای ایرانی پرداخت و گفت: «اولین نکته دربارۀ این کنگره محل برگزاری آن بود. شوشی در قراباغ در چندکیلومتری مرزهای ایران محل حضور بدخواهان و تجزیهطلبان ایران بود که پیام خوشایندی از جمهوری بادکوبه به ایران نیست».
این محقق ادامه داد: «قبل از غائلۀ قراباغ بسیار هشدار داده شده بود که اگر این سرزمین به کنترل حکومت باکو دربیاید به کانون ایرانستیزی تبدیل خواهد شد و اکنون شاهد حضور اسرائیلیها، تکفیریها، انگلستان و ناتو و همچنین تجزیهطلبهای ایران در این منطقه هستیم. اگرچه شاید تا چندی پیش دشمنی با ایران مخفی بود؛ اما با برگزاری این کنگره و حضور مقامات رسمی جمهوری آذربایجان همراه با دعوت از تجزیهطلبان مخالف تمامیت ارضی ایران، این دشمنی علنی شده است و نباید بدون واکنش ایران باقی بماند»
او افزود: «البته این بار نخست نیست که جمهوری آذربایجان چنین اقدامی انجام داده و پیش از این هم یک بار شاهد دعوت از تجزیهطلبها بودیم که با واکنش سریع و تند مقامات ایرانی سالها بود دیگر شاهد تکرار آن نبودیم؛ اما اکنون مجددا جمهوری آذربایجان با دعوت از تجزیهطلبها، مرتکب اشتباهی نابخشودنی شده که مستلزم پاسخ ایران است».
سیفالدینی با بیان اینکه «این کنگره دارای سه حاشیۀ مهم بود» توضیح داد: «اول لوگوی همایش بحثبرانگیز بود؛ زیرا که شامل استان سیونیک در ارمنستان (برای ایران دارای اهمیت ویژه است) هم بود، اینگونه به وضوح برای ایران خط و نشان کشیده شده است. دومین عامل سوءنیت جمهوری بادکوبه را باید انتخاب قراباغ خالی از سکنه بهعنوان میزبان دید؛ شهری امنیتی که اگر ساکنانی هم داشته باشد یا نظامیها هستند یا نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان که حتی از لحاظ نقل و انتقال فرودگاهی و میزبانی و اسکان میهمانان امکان میزبانی نداشت؛ اما به دلیل موقعیت خاص قراباغ و نگاه ویژه ایران به منطقه انتخاب شد. سومین عامل که نشانگر سوءنیت جمهوری بادکوبه است، دعوت از تجزیهطلبان ایرانی مستقر در ترکیه بود که حتی عکس آنها با معاون رئیسجمهور و خوشوبش آنها با مسئولان دولتی جمهوری آذربایجان منتشر شده است».
او ادامه داد: «پیام این کنگره بسیار شبیه پیام رفتارهای مشابه صدام حسین قبل از آغاز جنگ تحمیلی هشتساله با ایران است. همان خط و نشان کشیدنها و همان حمایتها از تجزیهطلبها که باید برای ما جدی گرفته شود. گویی الهام علیاف قصد دارد همان مسیری را برود که صدام رفت و مطمئنا اگر چنین قصدی داشته باشد، پاسخ محکم و مقتدرانهای از ایران دریافت خواهد کرد». این محقق به روابط حسنۀ دو کشور هم اشاره کرد و گفت: «ایران روابط حسنهای با همسایگان خود دارد که نباید موجب توهم و زیادهخواهی دشمنان ما شود. ایران در زمان لازم اقتدار کافی برای مقابله با هر نوع تهدیدی را دارد و جمهوری آذربایجان شدیدا به حمایت ایران برای ادامۀ حیات خود نیاز دارد».
برگرفته از : شبکه شرق، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ (با ویرایش)
نظر شما