نوشتۀ : بهرام روشن ضمیر

ماری فرانسوا سعدی کارنو که به شکل مخفف «سعدی کارنو» خوانده می شود، از سال ۱۸۸۷ به مدت هفت سال رییسجمهور فرانسه بود و در اواخر دوره به دست آنارشیست ها به قتل رسید. پدربزرگش لازار کارنو از رهبران معتدل انقلاب فرانسه (هیات مدیره در دورۀ ترمیدور و وزیر جنگ ناپلئون) بود و به دلیل علاقه به سعدی شاعر ایرانی، نام پسرش را نیکلا سعدی گذاشت. این پسر که نابغۀ علمی بود و اختراعات و اکتشافات فراوان داشت، در جوانی درگذشت و خانواده برای گرامیداشتش نام «سعدی» را به نام خانوادگی افزود. سعدی کارنو رییسجمهور برادرزادۀ نیکلا سعدی کارنو و نوۀ لازار کارنو بود که در دورۀ حساس اوایل جمهوری سوم به ریاست جمهوری رسید. زمانی که شاید برای اولین بار فرانسه به تعادل و سنتز نهایی رسید و عصر انقلاب ها را پشت سر گذاشت. در این دوره جشن صدمین سالگرد انقلاب فرانسه به عنوان نمایشگاه جهانی برگزار شد که البته توسط کشورهای پادشاهی اروپا تحریم شد. برج ایفل علیرغم مخالفت جریانات محافظهکار فرانسه که سازهای مدرن و فلزی و بلندتر از نوتردام پاریس را خوش نداشتند البته به عنوان بنایی موقت صرفا برای به رخ کشیدن قدرت فرانسه برپا شد. البته جریان محافظهکار نیز اندکی بعد دست به کار ساختن کلیسای پرشکوه قلب مقدس شد که واپسین اثر برجستۀ مذهبی فرانسه است. سعدی کارنو فرانسه را در شرایطی تحویل گرفت که رادیکالهای چپ و جمهوریخواه کاخهای پادشاهی را آتش زده و جواهرات شاهانه را فروختند و رادیکالهای سلطنتطلب همچنان رویای بازگشت به قرون وسطا را در سر میپروراندند. حال آنکه فرانسه بعد از سعدی کارنو آموخت به تاریخ و بزرگان تاریخی فرانسه و فرهنگ سنتی آن احترام بگذارد ، حتی اگر مدل جمهوری را برای حکومت خود برگزیده است. این البته از سر اتفاق است که سعدی شیرازی هم شاعری بود که چندان دل در افراط و ایدئولوژی نداشت. نه در مسلمانبودنش کسی تردید کرده و نه در دنیاطلبی و کامجوییاش. هم به فرهنگ بومی خود عشق میورزید و هم جهانگردی جهانگرا بود. باید دید که ایران به کدام سو میرود.
سعدی کارنو همچون دیگر اعضای خاندان برجستۀ کارنو در گورستان پانتئون پاریس در کنار ولتر، روسو، هوگو و کوری آرمیده است.
برگرفته از : صفحۀ فیس بوک بهرام روشن ضمیر
نظر شما