نوشتۀ : احسان هوشمند
ثبتنام شمار قابلتوجهی از مسئولان و مقامات فعلی و سابق جمهوری اسلامی بهعنوان نامزد ریاستجمهوری از مشخصات بارز این دوره از انتخابات است. سه رئیس قوه فعلی و سابق اجرائی، مقننه و قضائیه (احمدینژاد، رئیسی و لاریجانی) یک معاوناول رئیسجمهور، چند نایبرئیس فعلی و پیشین مجلس، تعدادی از وزرا، معاونین وزرا، نمایندگان مجلس و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام و گروهی از فرماندهان نظامی، خبر از گذر جمهوری اسلامی از دورانی میدهد که نیروهای سیاسی مؤثر در انقلاب و مدیریت حوادث پس از انقلاب سکاندار ادارۀ کشور بودند. این در حالی است که یخ افکار عمومی نسبت به حضور در انتخابات ریاستجمهوری نشکسته است. آنچه در سخنان و بیانیههای اکثر نامزدهای ثبتنامکرده مشهود بود، بیان نارضایتی ضمنی یا صریح این نامزدها از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور و بنیانهای ادارۀ کشور است. هرچند تقریبا همۀ نامزدهای مطرح و شناختهشده دارای سوابقی از کار در پست و مسئولیتهای اثرگذار در جمهوری اسلامی در دهههای گذشته هستند، اما این سوابق مانع از آن نمیشود که این چهرههای سیاسی نارضایتی خود را از وضعیت کشور، بهویژه شرایط اقتصادی و فرهنگی و سیاسیۀ بیان نکنند و حضور خود را برای ایجاد تحولی در ادارۀ کشور توجیه کردهاند. حضور مصطفی تاجزاده و محمود احمدینژاد در میان نامزدهای ریاستجمهوری موجب گرمشدن نسبی فضای رسانهای و گمانهزنیها دربارۀ سرنوشت صلاحیتهای نامزدها شده است. مصطفی تاجزاده بیان کرده که هدف وی از شرکت در انتخابات زنده نگهداشتن رؤیای آزادی و عدالت است.
احمدینژاد هم در زمان ثبتنام گفت: «حقیقتا با روالی که اکنون کشور اداره میشود، امکان اصلاح وجود ندارد. مشکل اصلی نوع نگاه کلان به کشور است.»
ابراهیم رئیسی نیز در بیانیه خود تأکید کرد:« تغییرات جزئی و پنهانکردن مسائل اصلی مردم در تعارفات سیاسی و زدوبندهای جناحی، دردی را دوا نمیکند. مردم از انتخابات به دنبال این نیستند که فرد یا گروهی از صندلی قدرت بلند شود و قبیلۀ دیگری با نشستن به جای آنها، امکانات کشور را بین خود تقسیم کنند. نتیجۀ انتخابات باید «تحول» واقعی یعنی بازگرداندن امید و نشاط به زندگی مردم باشد.»
لاریجانی، دیگر نامزد انتخاباتی نیز گفت:« به دلیل پیچیدگی موضوع و چندبعدیبودن آن، سادهلوحی است که فکر شود با چند اقدام نمایشیِ پوپولیستی، مسئله قابلحل است یا کلید جادویی برای آن وجود دارد یا با «سوپرمن»بازی یا داغ و درفش میتوان به راهحلی دست یافت. حوزۀ اقتصاد، نه پادگان است و نه دادگاه که با تشر و دستور اداره شود. سیاست روشن و ثبات در قواعد میخواهد و فعلوانفعالات طبیعی خود را میطلبد و با اقدامات نمایشی، مسائل پیچیدۀ کشاورزان، بازنشستگان، کارگران، بیکاران و… حل نمیشود. هرکسی وعدۀ بهشت در این شرایط پیچیدۀ کشور میدهد، خلاف میگوید. باید اول آتش جهنم اختلاف و لجبازی و افراطیگری و کارنابلدی را خاموش کرد. حل مشکلات کشور با هوسهای پوپولیستی و نردبانسازی از محرومیت ملت حل نمیشود، این نوع موضعگیریها از سوی نامزدهای انتخابات نشانگر درک نامزدها از شرایط کنونی کشور و نارضایتی گسترده است.»
نظرسنجیهای مختلف از جمله نظرسنجی اخیر ایسپا نشان میدهد هنوز بیش از نیمی از شهروندان واجد رأی تمایلی به شرکت در انتخابات ندارند و درصد قابلتوجهی از شهروندان اخبار انتخاباتی را دنبال نمیکنند. حتی بیش از نیمی از پرسششوندگان نظرسنجی ایسپا گفتهاند تحت هیچ شرایطی در انتخابات ریاستجمهوری شرکت نمیکنند. این نظرسنجیها مؤید پیشبینیهای مختلفی است که صاحبنظران و تحلیلگران در نوشتهها و سخنان خود از افکار عمومی ارائه دادهاند. آیا یخ مشارکت در انتخابات پیشرو آب میشود؟
۱. شرایط عینی زندگی شهروندان بهویژه شرایط اقتصادی، اعم از گرانی کالاهای مورد نیاز، گرانی مسکن و نیز گرانی کرایۀ منزل، بیکاری گسترده بهویژه بیکاری تحصیلکردهها، افزایش فقر و شکاف طبقاتی و مواردی از این دست مهمترین متغیرهای اثرگذار بر نارضایتی از وضعیت فعلی است. اما در کنار این عوامل عینی نباید از عوامل ذهنی و روانی چون تصور جامعه از حجم و میزان فساد و رانتخواری، نیاز جامعه و شهروندان به شادی و آزادیهای فرهنگی و اجتماعی، ناکارآمدی سیستم ادارۀ کشور غافل بود. این عوامل روانی و ذهنی نیز نقش بااهمیتی در میزان مشارکت دارد. شوربختانه در شرایط فعلی همافزایی قابلتوجهی میان عوامل عینی و ذهنی و روانی در نارضایتی و حتی استهلاک سرمایۀ اجتماعی ایفا میکند. یعنی همسویی عوامل عینی و عوامل ذهنی مؤثر بر رفتار انتخاباتی شهروندان بهگونهای مستقیم و مثبت است که بر نارضایتی بهصورت افزایشی دامن زده و موجب تعمیق نارضایتیها و در نتیجه تمایل به مشارکت دارد . از این منظر میتوان بروز رویدادهایی چون وقایع دردناک آبانماه ۱۳۹۸ را هم تحلیل کرد!
۲. سیستم سیاسی نقش مهمی در تعدیل یا حتی تشدید این وضعیت در هفتههای آتی خواهد داشت؛ یعنی شکلگیری امید و اطمینان نسبی نسبت به آینده وابسته به رویکردهای حاکمیت در این شرایط دشوار است. شواهد و مستندات فراوانی مؤید این نظریه است که رفتار و رویکرد حاکمیت اثر مشهودی در افزایش یا کاهش مشارکت ایفا خواهد کرد. تجربۀ انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶، خرداد ۱۳۸۸ و حتی انتخابات سال ۱۳۹۲ نمونههایی از ایجاد انگیزه برای مشارکت در انتخابات در شرایط حساس کشور است. اگر امید به یکباره جوانه زند، میتوان بر خلاف پیشبینیها باز مشارکتی بالا را شاهد بود؛ یعنی فضای روانی جامعه را برای تغییرات واقعی در آینده امیدوار کرد. تغییر رویکرد شورای نگهبان و تأیید صلاحیت چهرههای مؤثر بر افکار عمومی یکی از مهمترین متغیرهای مؤثر بر افزایش میل به مشارکت به میان شهروندان است. تأیید افرادی چون مصطفی تاجزاده، محمود احمدینژاد و دیگر چهرههای اثرگذار سهم مشهودی در افزایش شور و نشاط انتخاباتی خواهد داشت. بر همین مبنا تغییر رویکرد صداوسیمای جمهوری اسلامی و افزایش حضور سلایق مختلف و صداهای اصیل این سلایق بیشازپیش بر ایجاد مشارکت در انتخابات خواهد افزود.
۳. برخی گزارشهای غیررسمی حاکی است که انتخابات شوراها و تأیید صلاحیت حضور نامزدهای پرشمار برای عضویت در شوراها در شهرستانها، یکی از ابزارهای اثرگذار در افزایش مشارکت انتخاباتی است. این موضوع حتی در برخی نقاط و مراکز استانهای کشور با این حدس و گمانه همراه شده که تأیید صلاحیت برخی چهرهها برای حضور در انتخابات شوراهای شهر با همین هدف صورت گرفته است تا بر میزان مشارکت در انتخابات افزوده شود! اگر این فرض صحت داشته باشد. حتی برخی گمانهزنیها حاکی است که ممکن است در این دوره شعارهای قوم و قبیلهگرایانه در انتخابات بیشازپیش سرداده شود! این رویکرد اگر واقعیت داشته باشد، ضمن آنکه با وحدت و انسجام ملی و منافع ملی در تعارض است، همچنین نظری بر سوابق انتخابات پیشین شوراها به خصوص در دور دوم شوراها در سال ۱۳۸۱ نشان میدهد، حضور افراطیها اثر مشهودی در افزایش مشارکت در انتخابات نداشته و تنها بر مسائل و مشکلات حتی تنشهای آتی در مناطق خواهد افزود! تجربۀ مشارکتی و ارسال کمکهای شهروندان ایرانی در شرایط ویژهای چون زلزلۀ کرمانشاه، زلزلۀ آذربایجان شرقی، سیل خوزستان یا اهدای خون در شرایط ویژه یا ابراز شادی گستردۀ ملی پس از امضای برجام و مانند آن حاکی است که ملت ایران بیش از هر دورۀ دیگری میل و اشتیاقی شگرف برای ساختن ایران آباد و آزاد دارد و در هر شرایطی به شکلی میل خود را بروز داده و در روزهای سخت نیز یاری هموطنان را در اولویت قرار داده است. با این زمینهها، مسئولان کشور میتوانند با رویکردی کارشناسیشده و عقلایی و دوراندیشانه و مبتنی بر منافع ملی اثر مشهودی در بازکردن قفل پیشروی انتخابات داشته باشند؛ هرچند نشانههای کمی از ارادۀ نهادهای ناظر برای بازشدن این قفل مشاهده میشود! بازشدن یخ انتخاباتی با حضور سلیقههای مختلف و افزایش رقابتهای انتخاباتی، حافظ منافع ملی و استیفای حقوق ملت در این شرایط حساس داخلی و منطقهای است.
برگرفته از : روزنامۀ شرق ، شمارۀ ۴۰۰۲، یکشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
نظر شما