۴ - فروردین - ۱۴۰۰
نوشتۀ : احسان هوشمند


کمتر از یک هفته به پایان سال ۱۳۹۹ باقی است. در سال ۱۳۹۹ کشور همزمان با برخی اقدامات توسعه‌ای همچنان با مسائل بزرگی روبه‌رو بود که زندگی روزمرۀ شهروندان ایرانی را تحت تأثیر خود قرار داده است. افزون‌ بر بحران کرونا که ابعاد جهانی داشت و ضربات خردکننده‌ای بر ساختار کم‌رمق اقتصادی کشور وارد آورد و موجب تضعیف بیش از پیش واحدهای صنعتی و صادراتی و بازرگانی و خدماتی شد، استمرار تورم دورقمی هم فشار به اقشار کم‌درآمد را دوچندان کرد و سفره‌های این گروه پرکار از ایرانیان را به‌شدت تحت تأثیر خود قرار داد و سفره‌ها کوچک‌تر و کوچک‌تر شد. اگر این وضعیت را همراه با رشد بی‌کاری، به‌ویژه بی‌کاری تحصیل‌کرده‌ها و کاهش ارزش پول ملی بررسی کنیم، اثرات آن بر افزایش شمار فقرا و اقشار کم‌درآمد و در نتیجه فشارهای وارده بر جامعۀ ایرانی بیشتر ملموس و نگران‌کننده می‌شود ! همزمان سودجویی و رانت‌خواری و فساد گروهی دیگر از شرایط نابسامان کنونی هم موجب تشدید شکاف‌های درآمدی و در نتیجه توزیع ناعادلانۀ ثروت شد.

متوسط نرخ تورم ایران در سه دهۀ گذشته

افزایش شمار فقرا و اقشار کم‌درآمد پیامدهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی خاص خود را درپی دارد؛ وضعیتی که نباید از چشم مسئولان طراز اول کشور و تحلیلگران این حوزه دور مانده باشد ! پیش از این، اعتراضات آبان ۱۳۹۸ به افزایش قیمت بنزین، کاهش چشمگیر تاب‌آوری اجتماعی در کشور را نمایان کرده بود. این اعتراضات را نمی‌توان صرفا به موضوع افزایش قیمت بنزین ارجاع داد بلکه مجموعه عوامل متنوع و متعدد ساختاری است که جرقۀ بنزینی موجب شعله‌ورشدن آن شد و متأسفانه غمی بزرگ بر دل ایرانیان افکند. فرسایش سرمایۀ اجتماعی و کاهش شدید اعتماد اجتماعی یکی از پیامدهای استمرار شرایط سخت اقتصادی در کشور است که روزبه‌روز ابعاد آن نگران‌کننده‌تر می‌شود. استمرار این شرایط به نوبۀ خود تاب‌آوری اجتماعی را تحت تأثیر خود قرار داده و بدین وسیله چرخۀ معیوبی از پیامدهای بعدی هویدا می‌شود.

از منظر منطقه‌ای و بین‌المللی نیز شرایط کشور نیازمند ارزیابی انتقادی جدی است. بن‌بست روابط میان ایران و آمریکا و اثرات تحریم‌های ظالمانه بر زندگی روزمرۀ ملت ایران، بدون آنکه از درون کشور ابتکار عمل دیپلماتیک و مؤثر و جدی برای لغو تحریم‌ها صورت گیرد، یکی از مهم‌ترین مسائل ایران در سطوح بین‌المللی است.

تشدید شکاف‌های میان عربستان و هم‌پیمانان منطقه‌ای عربستان هم بر سیاهۀ مسائل کشور در حوزۀ روابط بین‌المللی افزوده است. این وضعیت پیامدهای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی قابل توجهی درپی داشته است. از سویی این گروه از کشورهای منطقه با اعمال فشار بر دولت آمریکا و کشورهای اروپایی به مانعی در برابر بازگشت آمریکا به برجام مبدل شده‌اند و از دیگر سوی در دنیای اسلام موجب دورشدن دیگر کشورها از ایران شده‌اند!

بمباران گستردۀ یمن از سوی عربستان

همچنین افزایش رقابت‌های منطقه‌ای میان ایران و ترکیه و تلاش ترکیه برای افزایش روابط با پاکستان و افغانستان و جمهوری آذربایجان نشان داده، در این شرایط سخت ایران با مشکلات بغرنجی در میان همسایگان خود دست‌وپنجه نرم می‌کند. حاصل‌جمع جبری این وضعیت در سیاست خارجی نشان می‌دهد، روابط بین‌المللی و منطقه‌ای کشور پرمسئله و با گره‌های متعددی روبه‌رو است و گشوده‌شدن این گره‌ها نیازمند ابتکار عمل دیپلماتیک چندجانبه و هماهنگ‌سازی ساختار نهادهای ذی‌مدخل در سیاست خارجی کشور است. استمرار این شرایط هزینه‌های اقتصادی، سیاسی و … بر کشور تحمیل می‌کند.

در حوزۀ سیاست داخلی نیز کشور در سال ۱۳۹۹ با مسائل پیچیده‌ای دست‌به‌گریبان بود. عدم توجه جدی دولتمردان به این دسته از مسائل موجب افزایش شکاف میان دولت و ملت شده و نارضایتی‌های گسترده بیش از هر زمان دیگری موجب شده تا افق پیش‌رو، چشم‌انداز با ثبات و امیدبخش و اطمینان‌بخشی را به نمایش نگذارد. حل‌نشدن قطعی موضوع حصر، ضعف و ناکارآمدی در سیستم حزبی به دلیل محدودیت‌های ساختاری و موانع متعدد پیش ‌روی فعالیت احزاب سیاسی، دخالت‌های روزافزون دستگاه‌های مختلف در حوزۀ فرهنگی و هنری و مسائلی از این دست موجب شده تا فضای سیاسی داخلی با شور و نشاط آمادۀ استقبال از مهم‌ترین اتفاق سیاسی پیش‌روی یعنی انتخابات ریاست‌جمهوری در بهار ۱۴۰۰ نباشد. اگر تغییر محسوسی در فضای روانی و سیاسی کشور بروز نکند، با توجه به برگزاری کم‌رونق انتخابات مجلس در اسفندماه ۱۳۹۸، احتمالا انتخابات پیش‌روی ریاست‌جمهوری هم با استقبال گستردۀ شهروندان ایرانی روبه‌رو نشود. مجموعه شرایط پیش‌روی کشور نشان می‌دهد تجربۀ کشور در سال ۱۳۹۹ با ناملایمات و سختی‌ها‌یی دست‌به‌گریبان خواهد بود. مروری بر موضع‌گیری‌های نامزدهای شناخته‌شده و اعلامی فعلی ریاست‌جمهوری نیز نشان می‌دهد، شوربختانه توان کارشناسی قابل توجهی در پشت ‌سر این نامزدها قرار نداشته و برنامۀ مشخص و مطالعه‌شده و کارشناسی‌شده‌ای برای مواجهه با شرایط سخت کشور در حوزه‌های مختلف سیاسی، دیپلماتیک اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طراحی و تعریف نشده است.

موضع‌گیری‌های این گروه تاکنون نشان می‌دهد، هیچ ابتکار عملی یا نوآوری عالمانه و کارشناسی‌شده‌ای در مواضع این افراد برای مقابله با بحران‌های بزرگ پیش‌روی کشور وجود ندارد. در چنین شرایطی کشور به استقبال سال نو و بهار ۱۴۰۰ می‌رود؛ بهاری که می‌تواند نویدبخش شور و نشاط در جامعۀ ایران باشد، مشروط بر آنکه ظرفیت‌های داخلی و ابتکار عمل نیروها و جریان‌های سیاسی داخلی معطوف به فهم دقیق از مسائل کشور و ارائۀ برنامه‌های کارشناسی‌شده برای مواجهه با مسائل ساختاری و تودرتوی کشور باشد. آیا بهار ۱۴۰۰ نویدبخش افقی تازه برای ایران فردا در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی است؟

برگرفته از : روزنامۀ شرق، یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹، ص ۱ .

نظر شما