نوشتۀ : دکتر میلاد عظیمی
دربارۀ پیشینه چهارشنبهسوری نمیتوان سخن قطعی گفت. فرضیه های فراوانی دربارۀ منشأ این جشن گفته شده است. برخی آن را جشنی در پیوند با نوروز و آیینهای نوروزی میدانند و عدهای در ایرانی بودن آن تردید کردهاند و آن را به قیام مختار و قتل متوکل عباسی ربط دادهاند – که البته نادرست است. این قدر هست که عقاید سامی و اسلامی در بخشهایی از جریان بزرگ و کهن چهارشنبهسوری وارد شده است. برخی اعراب باور داشتند که چهارشنبه روزی نحس است و باید با شادی و شادخواری، بدیمنی آن را از سر گذراند. در بعضی باورهای کهن ایرانی، چهارشنبه نه فقط نحس نبود که مبارک هم بود؛ بهویژه چهارشنبههای ماه اسفند خجسته بود و آن را جشن میگرفتند. با اینهمه اعتقاد به نحسی چهارشنبه در شمار معتقدات ایرانی درآمد. ایرانیان به آخرین چهارشنبۀ ماه صفر هم چهارشنبهسوری میگفتند و آن را نحس میدانستند و برای رفع شومی آن مراسمی شبیه مراسم چهارشنبهسوری برگزار میکردند. همچنین وقتی نوروز به چهارشنبه میافتاد، نزد برخی مردم نحس شمرده میشد.
دربارۀ مناسک و رسوم و آداب چهارشنبهسوری نیز حرف و سخن فراوان است. جای آن داشت که محقق کاردانی که بر موضوع اشراف علمی دارد، این مطالب پراکنده متناقض را منظم و مدوّن کند و از صافی نقد و تحلیل بگذراند و گزارشی روشن عرضه کند. خوشبختانه این کار میسّر شد و این کام برآمد و کتابی محققانه، شستهرفته ، مستند و روشمند دربارۀ جشن دیرینهروز چهارشنبهسوری و پیشینه و مناسک آن منتشر شد. مؤلفش علی بلوکباشی است؛ محقق استاد و مردمشناس نامور که پیش از این مقالات مفصل و متقنی دربارۀ چهارشنبهسوری نوشته بود. اما انگار استاد کارآزموده همۀ تجربه و کاربلدی و اشرافش بر منابع تحقیق را در کتاب خواندنی چهارشنبه سوری؛ جشن عروج مردگان به عالم ارواح (گل آذین، ۱۳۹۷) به کار برده است و به لفظ اندک و معنی بسیار و روشی پاکیزه آنچه را که بایست دربارۀ چهارشنبهسوری دانست، گفته است. این کتاب نشان میدهد که چهارشنبهسوری ، چه عمق و وسعت پیچیدهای در ژرفنای سنن ایرانی دارد؛ نشان میدهد که از دیرگاه با باورهای مذهبی مردم تنیده شده بود.
در این کتاب موجز دویست صفحهای همۀ نظریات دربارۀ منشأ چهارشنبهسوری بررسی و ارزیابی و نقد شده است. آداب و مناسک چهارشنبهسوری در گسترۀ ایران و مناطقی که در حوزۀ فرهنگ و تمدن ایران بزرگ قرار دارند، معرفی شده است؛ و با اعتدال و احتیاط علمی بایسته ، معانی باطنی و نمادین این مناسک و آیینها مطرح شده است. باز میخواهم بر تدوین و تبویب راهگشا و سودمند کتاب تأکید کنم. باز باید بر ایجاز هوشمندانه کتاب تأکید کنم. استاد بلوکباشی چون محققی راستین است، به پژوهشهایی که در این موضوع انجام شده مراجعه کرده است تا جایی که چهارشنبه سوری؛ جشن عروج مردگان به عالم ارواح به یک معنا کتابشناسی آثار مربوط به چهارشنبهسوری هم تواند بود و محققان از آن استفادهها خواهند کرد.
🔥🔥
چهارشنبهسوری جشنی کهن است. با نوروز پیوند دارد. مردم دستدردست چهارشنبهسوری به استقبال نوروز میروند. آتشش در شمار آتشهای نمادینی است که در زمستان افروخته میشد. بازماندۀ آن آتشهای دیرین است. خود را از بوران زمانه گذرانده است. آتشش دهنکجی به زمستان است. سیلی سرد زمستان را با شادی و پایکوبی و امید و انتظار روزِ بهی پاسخ میدهد. مردم ایران چهارشنبهسوری را دوست دارند و به هر شکلی که شده آن را گرامی میدارند. این جشن یک سنّت ملی است. ذاتش با شادی و آشتی و امید و همدلی و همگامی توأمان است. مغتنم است این جشن دیرینهسال. باید حفظ شود این جشن دیرینهسال. تکهای از هویت ملی ماست. باید دربارۀ آن بیشتر بدانیم. باید خود را به روح آن که امید و عشق و گرمی است، مسلّح کنیم تا تیرگی و تباهی و دمسردی زمستان را تاب بیاوریم و به آستانۀ نوروز و بهار و آفتاب برسیم. تا چشمهها بجوشد و زمین زنده شود و درخت شکوفه بیاورد. مهم نیست یک سال شب چهارشنبهسوری در خانه بمانیم که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست…
28 اسفندماه ۱۳۹۸
برگرفته از : کانال نور سیاه ( یادداشت های ایران شناسی دکتر میلاد عظیمی)
نظر شما