نوشته ی : دكتر هوشنگ طالع
ایرانیان به سنت دیرین کهن، در آغاز نوشدن سال، سفرهی نوروزی میگسترانند. سفره ی نوروزی، همهی نمادهای آفرینش مادی را در بر دارند. البته امروز، مفاهیم اصلی آن با گذشت هزارهها از یاد رفتهاند اما نمادها همچنان پا بر جا ماندهاند. بر اثر نا آگاهی پارهای از به اصطلاح پژوهندگان و روشنفکرنمایان، چندی است که بحث بر سر هفت سین یا هفت شین، در گرفته که به گفتهی حافظ :
چو ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند
به باور کهن ایرانیان، اهورامزدا، پس از بیهوش شدن اهریمن، دست به آفرینش مادی میزند. بدینسان، از زمان بیکران، زمان کرانمند میآفریند تا در هنگام مناسب آن را به جنبش درآورد. او در شش بار، نخستین نمونههای شش پدیدهی اصلی آفرینش، یعنی آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و انسان را میآفریند. البته میان این گاهان آفرینش، میلیونها یا میلیاردها سال فاصله بوده است.
سالگرد آفرینشهای ششگانه به جشنهای « گاهنبار» یا گهن بار، معروفاند. این جشنها عبارتند از :
- آفرینش آسمان ( مدیوم رزگاه ) که معنای آن میانه بهار است و مربوط به آفرینش آسمان میباشد که در ماه اردیبهشت قرار دارد.
- آفرینش آب ( مدیوشمگاه )، که معنای آن میانهی تابستان است و مربوط به آفرینش آب میباشد و در تیر ماه قرار دارد.
- آفرینش زمین ( پتیهشهیمگاه ) که معنای آن گردآوری غله و مربوط به آفرینش زمین در شهریور ماه است.
- آفرینش گیاهان ( ایاسیریمگاه ) که معنای بازگشت به خانه و مربوط به آفرینش گیاهان است و در مهر ماه قرار دارد.
- آفرینش جانوران ( مدیاریمگاه ) که معنای آن میانهی سال و مربوط به آفرینش جانوری و در دی ماه است.
- آفرینش مردمان ( هم سپه مدیمگاه ) که معنای آن حرکت همهی سپاه و مربوط به آفرینش انسان در روزهای پایانی سال است.
اهورامزدا ، آسمان را روشن و بیکران میآفریند.
نمونهی نخست آب : قطرهای است به پهنای همهی آبها
نمونهی نخست زمین : زمینی است گرد و هموار، بدون هر گونه پستی و بلندی
نمونهی نخست گیاه : یک شاخه است که در برگیرندهی همهی گیاهان است.
نمونهی نخست چارپایان سودمند : گاو « ایوداد» یا « ایوک داده» است که در کرانه ی راست رودخانهی داییتینیک در ایرانویچ آفریده شد.
نمونهی نخست انسان : گیومرث یا زندهی میرا بود. اهورامزدا، او را در کرانه ی چپ رودخانهی داییتینیک در ایران ویچ آفرید. آفریدگار، گیومرث را برای یاری به خود، آفرید.
همچنین، به باور کهن ایرانیان، اهورامزدا، امشاسپندان را که جلوههایی از ذات او هستند، میآفریند. امشاسپند، به معنای ورجاوند جاودانه است. تعداد امشاسپندان، شش تاست که عبارتند از : بهمن (منش خوب یا نهاد نیک)، اردیبهشت (بهترین اشه یا ارته «راستی») شهریور (شهریاری آرمانی یا توانایی مینوی آرمانی یا آرمان شهر) سپندارمذ یا اسفند (خردکامل)، خرداد (رسایی و کمال) امرداد (جاودانگی و نامیرایی). از میان امشاسپندان یا جلوههای ذات اهورامزدا، سه امشاسپند نرینه و سه امشاسپند، مادینه اند. سپندارمذ، همراه با خرداد و امرداد، سه امشاسپند مادینهاند.
بدین سان، در آیین ایرانیان کهن، عدد شش که نشان دهندهی شش گاه آفرینش و نیز شمار امشاسپندان بود، عدد مقدس دانسته میشد. اما با برپایی دین ـ دولت ساسانی و جایدادن اهورا مزدا یا ایزد سروش بر سر فهرست امشاسپندان،شمار آن را به هفت رسانیدند و رفتهرفته عدد هفت، جای عدد شش را گرفت و …
چنین بود که سفرهای که ایرانیان در سال نو میگسترانند و نمادهای آفرینش ۶ گانهی استومند (مادی) را بر آن مینهادند، رفتهرفته با جایگزین شدن عدد ۷ به جای عدد ۶، نام هفت به خود گرفت. بعدها که مفاهیم اصلی از دست رفت و به جای « مغز» در درازای هزارهها، «پوست» بر جای ماند، سفرهی نوروزی که دارای مفهوم ویژه و ژرفی بود، دچار دگرگونی شد و سرانجام با نام « هفتسین» به ما رسیده است.
بر سر این سفره، آسمان (در نماد آینه)، آب ( نماد رویش زندگی نباتی و جانوری )، خاک (به گونهی بستر رویش گیاه)، گیاه (در قالب سبزه)، جانور (به گونهی ماهی)، و انسانهای گردآمده بر کنار آن ،که نشان دهندهی شش گاه آفرینشاند، حضور دارند.
بی گمان ، دیگر اجزای این سفره که امروزه از اصل خود، دور افتاده و بدین گونه پس از گذر هزارهها به ما رسیده، دارای مفاهیم ویژه اند.
سیب، به عنوان نخستین میوهای است که مردم این فلات بدان دست یافتند و این میوه از سوی یهودانی که پس از آزادی از سوی کوروش بزرگ در ایران میزیستند، به یهودا برده شد، در آن جا میوهی خدایی شد، به تورات ( عهد عتیق ) راه یافت و از آنجا، به عهد جدید ( انجیل ) نیز راه یافت.
سرکه، نخستین فرآوردهی صنعتی ایرانیان در قالب تولید انبوه بود. البته میدانیم که سرکه، از فراگشت تولید انگور به شراب و سپس دگرگشت شراب به سرکه، به دست میآید.
سبزه (گندم ) که به گونهی سنتی، به عنوان نماد آفرینش گیاهی به کار میرود ،بی تردید، نخستین دانهای بود که ایرانیان توانستند آن را به گونهی سازمان یافته، بکارند و بدروند و …
سپند یا اسپند را میتوان به گونهی نخستین « گندزدا» دانست که ایرانیان آن را شناختند و برای گندزدایی و برطرف کردن بوهای ناخوش به کار گرفتند. ارزش آن برای زمانهایی که انسان و دام در کنار هم زندگی میکردند، بسیار زیاد و حتا در مواردی حیاتی بود.
تخم مرغ که آن را رنگ میکنیم و بر سر سفرهی هفتسین مینشانیم، نماد « حامل هستی » است به گفتهی دیگر، هستی پنهان است که در یک مدت معین و در دمای معین، به زندگی بدل میشود.
این نماد از راه آیین مهر به آیین مسیحیت راه یافتهو مسیحیان بی این که به رمز و راز آن آشنا باشند، در جشن عروج مسیح (عید پاک )، آن را همراه خرگوش، نماد این جشن ساختهاند …
سکه نیز ، بعدها که بازرگانی رونق گرفت و شهرنشینی افزونتر شد و رفتهرفته، پول در زندگی مردمان، جایگاه ویژهای یافت، بر سر این سفره راه پیدا کرد و…
از این رو، شایسته است در تزیین و چیدمان سفرهی هفتسین، به رمز و رازهای آن، بیشتر توجه کنیم و عوامل اصلی آن را در نظر گیریم .
برگرفته از : پایگاه ایران بوم
نظر شما