محمد حیدری

روز گذشته مجلس سنای برزیل پس از نشستی چندساعته ، خانم دیلما روسف را از سمت ریاست جمهوری برزیل برکنار کرد . مستند سنای برزیل برای برکناری خانم روسف چنین اعلام شده است : « پرونده‌ای که زمینه ساز برکناری خانم روسف شد بر این اتهام استوار بود که او با جابجایی بودجه ی دولت تلاش در پنهان کردن کسری بودجه ی کشور داشته و تلاش کرده بوده از طریق توازن بخشیدن به بودجه اوضاع را خوب نشان دهد ……»

آیا به راستی دلیل مجلس سنای برزیل برای برکناری خانم روسف خنده آور نیست ؟

واقعیت این است که مجلس سنای برزیل تنها خانم روسف را برکنار نکرد ، بلکه دست به یک کودتای پارلمانی علیه جریانی زد که منافع سرمایه سالاری محلی و جهانی را به خطر انداخته بود . در واقع سنای برزیل با این کار خود ، به نیروهای مخالف سرمایه سالاری محلی و جهانی ضربه ای کاری زد .

در عکسی که به مناسبت تاسیس «سازمان بریکس» منتشر شده است ، رئیسان جمهور کشورهای تشکیل دهنده (شامل روسیه ، چین ، برزیل ، هند و آفریقای جنوبی) به نشانه ی همبستگی دست های یکدیگر را گرفته اند . اگر سازمان بریکس موفق می شد ( که شاید هم بشود ) برنامه های خود را اجرا کند ، چیرگی (هژمونی ) سرمایه سالاری جهانی که در قدرت اقتصادی بی رقیب آمریکا و اروپای غربی و اختیارات صندوق بین المللی پول و بانک جهانی تبلور یافته است ، به مخاطره ای جدی می افتد . بنا براین می باید از جایی برای فروپاشی بریکس ضربه ای وارد می شد و به دلایلی که شرح آن در این مختصر نمی گنجد ، برزیل برای این آغاز ، انتخاب شد .

بسیاری از قدرت عظیم اقتصادی برزیل آگاهی کمی دارند و از همین رو آن را « سرزمین قهوه » می نامند ؛ در حالی که این کشور صنعتی ( با یک کشاورزی پیشرفته و پرتنوع ) نهمین قدرت اقتصادی جهان است ! ( که البته به دلیل یکه تازی سرمایه سالاران ، فقر نیز در آن بی داد می کند . )

با کودتای پارلمانی ننگین مجلس سنای برزیل علیه خانم روسف ، در واقع به سازمان کشورهای عضو بریکس ، که امیدی را در زمینه ی تغییر معادلات جهان به سود کشورهای فقیر و اسیر استعمار نوین ایجاد کرده بود ، ضربه ای کاری وارد شد .

برای آن که تاثیر برکناری خانم روسف بر تضعیف قدرت بریکس را نشان دهم ، فشرده ای از امکانات اقتصادی ( صنعتی ، کشاورزی ، خدمات و…. ) برزیل را به نقل از « فرهنگنامه ی ویکی پدیا » در زیر می آورم :

« برزیل با در اختیار داشتن بخش‌های گسترده و توسعه‌یافته ی کشاورزی، معدن، تولید، خدمات و نیز نیروی کار، دارای تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) بیش از دیگر کشورهای آمریکای لاتین است و این امر برزیل را تبدیل به قدرت اقتصادی منطقه کرده ‌است. برزیل در حال گسترش حضور خود در بازارهای جهانی است. مهم‌ترین صادرات برزیل را هواپیمای دارای بال ثابت، قهوه، وسایط نقلیه، سویا، سنگ معدن آهن، آب پرتقال، فولاد، منسوجات، کفش، گوشت و تجهیزات برقی تشکیل داده‌ است.

بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، برزیل نهمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر برابری قدرت خرید و یازدهمین قدرت اقتصادی جهان از نظر نرخ دادوستد بازار است. برزیل دارای اقتصاد متنوع درآمد متوسط است و نیز دارای تنوع از نظر سطح توسعه ‌است. بیشتر بخش صنعتی این کشور در بخش‌های جنوب و جنوب شرقی این کشور تجمع یافته ‌است. منطقه شمال شرقی فقیرترین منطقه برزیل است، اما این منطقه نیز در حال جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید است.

برزیل دارای پیشرفته‌ترین بخش صنعتی در آمریکای لاتین است. صنایع برزیل که یک سوم تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص داده ‌است، از صنایع خودروسازی تا صنایع فولاد، پتروشیمی، رایانه، هواپیما، و نیز کالاهای مصرفی بادوام را شامل می‌شود. با توجه به افزایش ثبات اقتصادی که ماحصل اجرای «طرح رئال» است، بخش‌های تجاری برزیل و نیز واحدهای تجاری چندملیتی سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در تجهیزات و فناوری جدید کرده‌اند، که بخش عمده آن از شرکت‌های آمریکای شمالی خریداری شده‌است. پتروبراس بزرگترین شرکت نفتی برزیل است.»

                                                                                                                                  ۱۲  شهریور ۱۳۹۵