نوشته ی : محمد حیدری
اشاره :
آقای حسن روحانی ، روز سهشنبه، ۳۱ فروردین ۱۳۹۵، گفته اند: « به آنان که میگویند « برجام برای ما چکار کرده است؟» باید گفت برجام افتخاری سیاسی و حقوقی برای تاریخ ایران ثبت کرده است و ۶ قطعنامه ی شورای امنیت و ۱۲ قطعنامه ی شورای حکام علیه ایران را به یکباره لغو کرده است. »
درست در همین روز به مطلبی که در اردی بهشت ۱۳۸۱ ( با سرخط بالا ) نوشته و در مجله ی اینترنتی « پارس پژواک » منتشر کرده بودم ، برخوردم .
آن سخنان آقای روحانی موجب شد تا کسانی در زمینه ی ابهامات موجود در زمینه ی مذاکرات آشکار و پنهانی که به « برجام » منتهی شد ، نظریاتی بدهند و پرسش هایی را مطرح کنند . از سویی ، جوان هایی که از دسترسی به منابع معتبر محرومند ، و نیز برخی افراد که حوصله ی رجوع به پیشینه ی هیچ ماجرای مهمی را ندارند ، ولی در باره ی آنها « حکم قطعی » صادر می کنند ، مبداء پرونده ی هسته ای ایران را در دوره ی آقای احمدی نژاد ( که در اشتباهات ایشان و هم دستانشان جای هیچ دودلی نیست ) می دانند و آگاه نیستند که ماجرا از دوره ی سازندگی و پیوستن دوباره ی ایران به پیمان .N. P. T (برخلاف قانون اساسی و بدون تصویب مجلس ) آغاز شده است .
این دو موضوع موجب شد تصمیم بگیرم آن مطلب را که در زمینه ی سابقه ی مذاکره با آمریکا است و دست کم بخشی از ماجراهای کلیدی از همان سال های اول دهه ی هشتاد ، و هم زمان با بازشدن پای ۱+۵ به پرونده ی هسته ای ایران را بازگو می کند ، روی صفحه بگذارم . اگر خواننده دقیق باشد و با ژرف نگری مطلب را بخواند ، درمی یابد برخلاف پندار جا افتاده ای که به خیلی ها باورانده است مذاکرات بین ایران و آمریکا از سه – چهار سال پیش و در عمان آغاز شده ، این مذاکرات پیشینه ی بیشتری دارد و حتی پیش از ماجرای موسوم « قبرس گیت » ارتباط ها و چانه زنی های پشت پرده ای در سطوح بالای مقامات ایران با آمریکا جریان داشته است .
*****
مدتها پس از آن که اخباری افواهی در مورد آغاز « نوعی مذاکره با آمریکا» در محافل سیاسی ایران مطرح بود، سرانجام « روزنامه ی بنیان » روز یکشنبه ۲۵ فروردین از قول یک نماینده ی مجلس شورای اسلامی، که خواسته نامش فاش نشود، نوشت : وی ضمن تایید خبر تشکیل گروه بررسی روشهای سیاست خارجی گفت : طبق مصوبه ی شورای عالی امنیت ملی ، گروهی به منظور «لابی کردن» با آمریکا انتخاب شدهاند…
فردای آن روز به این خبر سه واکنش معنادار نشان داده شده؛ به این شرح :
اول – روابط عمومی دبیرخانه ی شورای عالی امنیت ملی با انتشار اطلاعیهای، شایعه ی تعیین کمیته ی مذاکره با آمریکا را تکذیب کرد. (مفهوم: شورای عالی امنیت ملی کمیتهای تشکیل نداده و با مذاکره هم مخالف است. مفهوم مخالف: اما امکان آن که «لابی»های دیگر مشغول انجام کارهایی باشند، منتفی نیست . )
دوم – حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در دیدار با گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی گفت : «… در هیچ دورهای روابط افراد غیردولتی و مبادلات اقتصادی، فنی و علمی میان ایران و آمریکا از جانب دولت ایران ممنوع نشده است ، ولی اگر جناحهای سیاسی بخواهند از این موضوع به عنوان حربهای جناحی استفاده کنند، دشمن سو ء استفاده میکند. ( مفهوم: بعد از ماجرای مک فارلین و ایران کنترا، این تجربه حاصل شد که مقامات دولتی نباید مستقیما با آمریکاییها تماس بگیرند و مذاکره کنند؛ اما نمایندگان مجلس (که جزء دولت محسوب نمیشوند) و سایر افراد از این قاعده مستثنی هستند، ولی باید مواظب باشند از این قضیه ی حساس در منازعات جناحی استفاده نشود. )
تیتر روز بعد « روزنامه ی همبستگی » هم که «هاشمی رفسنجانی مذاکره ی نمایندگان ایران و آمریکا را تایید کرد» بود و بیشتر جنبه ی جلب مشتری داشت ، موید این واقعیت است. ( مفهوم مخالف: اگر سخن نماینده ی مجلسی که با « روزنامه ی بنیان » مصاحبه کرده است ، از بیخ و بن نادرست بود، آقای هاشمی رفسنجانی هم باید همان موضع شورای عالی امنیت ملی را میگرفت، نه این که فقط به نمایندگان زینهار دهد « مواظب باشند این قضیه به عنوان حربهای جناحی مورد سوءاستفاده قرار نگیرد ) .
سوم- در همان روز (۲۶ فروردین) « روزنامه ی انتخاب » نوشت: « شماری از نمایندگان مجلس به دنبال روشن شدن ابعاد ماجرا، در زمینه ی سیاست خارجی کشور هستند که خود نام آن را « قبرس گیت» نهادهاند. یک نماینده دیروز با اعلام این مطلب به خبرنگاران گفت: برخی مطبوعات داخلی و خارجی در روزهای گذشته مدعی شدهاند دو نفر دیپلمات، ظاهرا به نمایندگی از سوی مجمع تشخیص مصلحت ( که ریاست آن بر عهده آقای هاشمی رفسنجانی است) به نیکوزیا پایتخت قبرس رفته و در آنجا با دو دیپلمات آمریکایی مذاکراتی به عمل آورده اند…. در پیگیریهای نمایندگان مشخص شده است شورای عالی امنیت ملی ، به تازگی مصوبهای درباره ضرورت گفت و گو با آمریکا داشته است و افرادی نیز در این زمینه انتخاب شدهاند…. اعضای هیات مذکور را ظاهرا علی لاریجانی رئیس سازمان صدا و سیما ، احمد مسجد جامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی تشکیل میدهند.» (مفهوم : با توجه به آن که صاحب امتیاز « روزنامه ی انتخاب » سازمان تبلیغات اسلامی است ـ گرچه این موضوع در شناسنامه ی آن ذکر نمیشود ـ و سردبیری آن را نیز حجت الاسلام دکتر سید محمد طه هاشمی برعهده دارد ، اگر قضیه ی مذاکرات از بیخ و بن غلط بود، روزنامه ی مزبور چنین خبری را درج نمیکرد. مفهوم مخالف : از مقایسه ی این خبر با اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی میتوان نتیجه گرفت که « در قبرس خبری هست . » )
ما ایرانیها ضرب المثلی داریم که میگوید: « تا نباشد چیزکی ،مردم نگویند چیزها». لذا اگر مذاکرهای در کار نباشد ، این همه حرف و حدیث ، آن هم از زبان و قلم شخصیتهای طراز اول سیاسی جاری و نوشته نمیشود. ظاهرا کسانی , بی اطلاع کسان دیگری کارهایی انجام دادهاند و دعوا هم بر سر این است که چه کسی یا چه مرجعی ، تحت چه شرایطی سرگرم شکستن تابوی مذاکره با آمریکا است .
در روزهای بعد از مطرح شدن این « چیزک» ها در ارتباط با «لابی مذاکره کنندگان با آمریکا»، سخنگوی وزارت امور خارجه مذاکرات قبرس را قویا تکذیب کرد و همچنین قویا متذکر شد نه موضوع مذاکره در سوئیس در مورد صادق خرازی ونه مذاکره و لابی با آمریکا صحت دارد و نه هیچ ارتباطی میان شایعات مطرح شده …
سوم اردیبهشت ۱۳۹۵
نظر شما