محمدعلی بهمنی قاجار
( به مناسبت سالگرد شهادت
سرباز دلیر وطن ، شهید دریاسالار بایندر )
در سال ۱۳۱۲ خورشیدی ، یاور بایندر، فرمانده ی نیروی دریایی نوبنیاد ایران بندر باسعیدو در جزیره قشم را از وجود اشغالگران انگلیسی پاک می کند . این موضوع و پایین آوردن پرچم انگلستان در باسعیدو با واکنش های انگلیسی ها روبرو می شود و به دنبال آن ، مقامات دولتی هم به بایندر اعتراض می کنند که باید منتظر اقدامات دیپلماتیک می ماند و بدون هماهنگی اقدام به اخراج انگلیسی ها از باسعیدو نمی کرد . «ارکان حرب قشون » هم در نامه ای به بایندر وی را متهم می کند که تحت تاثیر القائات مستشاران ایتالیایی اش به این اقدام مبادرت ورزیده است . این نامه هم با پاسخ بایندر روبرو می شود که در زیر بخش هایی از نامه ی « ارکان حرب » و پاسخ بایندر را می آورم :
ارکان حرب کل قشون در دستورالعملی به بحریه ی جنوب در تاریخ ششم مهرماه ۱۳۱۲ ضمن سرزنش دگرباره ی بایندر و متهم کردن وی به این که اقدامش در تصرف بندر باسعیدو به تحریک متخصصین فرانسوی و یا صاحبمنصبان ایتالیایی مشغول خدمت در نیروی دریایی ایران بوده است، از بایندر در مورد اینکه مزاحم کشتیهای هندی و کویتی شده است یا خیر، پرسش مینماید و ضمناً او را مأمور مینماید تا به طور محرمانه و با پرهیز از روانه کردن کشتیهای ایرانی به بندر باسعیدو، از وضعیت حضور نظامی انگلیس در باسعیدو، کسب خبر نماید . متن دستورالعمل «ارکان حرب کل قشون به بحریه ی جنوب » که در واقع به فرمانده ی این نیرو یعنی یاور بایندر ارسال میگردد، به شرح ذیل است :
« بحریه ی جنوب
از دو ماه قبل بلکه بیش از دو ماه است سفارت انگلیس شکایت میکند که بحریه شاهنشاهی در وسط خلیج [فارس] یعنی در خارج از حدود آبهای ساحلی، متعرض و مزاحم کشتیهای هندی و کشتیهای کویتی شده و میشود. اخیراً این حرکت شما و پائین آوردن بیرق انگلیس در باسعیدو که معلوم نیست به تحریک و القاء متخصصین فرانسوی فانوسهای بحری و یا صاحبمنصبان ایتالیایی مرتکب این اقدام شدهاید، مزید بر علت شده و راپرت رسید که انگلیسها عدهای نظامی در باسعیدو پیاده کردهاند. ولی موقعی که به سفارت مراجعه شد جواب دادند فقط چند نفر ملاح در باسعیدو پیاده کردهایم . اینک مجدداً راپرت میرسد که نُه فروند جهازات جنگی انگلیس با چند فروند طیارات بحری به باسعیدو آمده، عدهای نظامی با اسلحه و مهمات پیاده میکنند . حسبالامر جهان مطاع مبارک لازم است اولاً راپرت دهید که موضوع مزاحمت و تعرض نسبت به کشتیهای تجارتی هندی و کویتی چه بوده و آیا صحت دارد که بحریه ما در وسط خلیج [فارس] متعرض آنها شده است یا خیر، ثانیاً بدون اینکه از جهازات بحریه شاهنشاهی به طرف باسعیدو بفرستید باید به وسایل دیگر معلوم نمائید که وضعیت آنجا چیست و پیاده کردن عده نظامی و اسلحه و مهمات در آنجا به این تفصیل که میگویند صحت دارد یا خیر، مخصوصاً تأکید میشود که اجازه ندارید از جهازات بحریه شاهنشاهی به آن حدود روانه نمائید و فقط با وسایل دیگر بایستی وضعیت آنجا را روشن نموده و وضعیت را سریعاً راپرت دهید. »
این دستورالعمل و متهم شدن بایندر از سوی ارکان حرب کل قشون به اینکه اقدام وی در تصرف نظامی باسعیدو به تحریک صاحبمنصبان ایتالیایی یا متخصصان فرانسوی همکار نیروی دریایی ایران بوده است و نیز سرزنش ضمنی بایندر در مورد آنچه که انگلیسها مزاحمت نسبت به کشتیهای کویتی و هندی میدانستند، واکنش یاور بایندر را به همراه دارد. بایندر که از زمان پیاده کردن نظامیان ایران در بندر باسعیدو و به اهتزاز درآوردن پرچم ایران بر این بندر، مورد سرزنش شدید توأمان انگلیسها، رضاشاه و ارکان حرب کل قشون قرار گرفته بود ، در پاسخ به نامه ی سرزنشآمیز ارکان حرب کل قشون، به دفاع از عملکرد خود میپردازد. بایندر در پاسخ خود، ضمن تکذیب شدید این موضوع که ایتالیاییها یا فرانسویها وی را به تصرف بندر باسعیدو تحریک کردهاند، اقدامات نیروی دریایی ایران در خلیج فارس را در راستای منافع کشور قلمداد میکند. وی درباره مواردی که بیان شد، تصریح میدارد :
« اینکه شهرت داده شده است که بحریه شاهنشاهی عملیات تعرضی نسبت به منافع انگلیسها نموده و به قسمی این موضوع را اهمیت دادهاند که تصور رفته است اینجانب تحت تأثیر افکار و دسیسههای متخصصین ایتالیایی و یا مهندس فرانسوی فانوسهای بحری واقع گردیده، موجب تعجب میباشد. زیرا متخصصین ایتالیایی فقط برای امور فنی آن هم تا حدی که با نیات عالیه آن مقام رفیع در خصوص توسعه بحریه شاهنشاهی که باید محرمانه بماند، اصطکاکی پیدا نکند، مورد مشورت واقع شده و رفتار با ایشان قسمی بوده که به هیچ وجه به خودشان نمیتوانند اجازه دهند مسائلی که ممکن است ربطی به سیاست بحری شاهنشاهی داشته باشد، مورد بحث قرار دهند. در خصوص مهندس فرانسوی که فقط اطلاعاتش محدود به فن فانوسهای بحری بوده و تخصص دیگری در بحریه ندارد، به طریق اولی قابل این نبوده است که در این قبیل مسائل طرف مشاوره و یا محاوره واقع گردد . »
بایندر در ادامه این گزارش، تصریح میکند، عملیات نیروی دریایی ایران در خلیج فارس صرفاً برای مبارزه با قاچاق و نیز پایان دادن به بیصاحبی خلیج فارس بوده است. وی درباره موارد یادشده ابراز میدارد :
« عملیات بحریه شاهنشاهی که این همه در اطراف آن صحبت میشود، عبارتست از اولاً اقداماتی که برای جلوگیری از قاچاق مینماید. ثانیاً ترتیباتی که برای معرفی قدرت سلطنت ذات اقدس ملوکانه اروحنا فداه و خاتمه یافتن دوره بیصاحبی سواحل جنوب اتخاذ شده است . »
بایندر در ادامه ی گزارش به اقداماتی که در راستای مبارزه با قاچاق، انجام گرفته، اشاره کرده و بیان میدارد :
« برای منظور اول به قسمی که ضمن راپرت نمره ۱۶/۱/۱۲- ۳۳۰۸ نیز به عرض رسانید و دلایل استناد این رویه را تشریح نموده، کلیه کشتیهای بادبانی را در خلیج [فارس] متوقف، اسناد آنها را معاینه و اگر مورد سوءظن قرار گیرند، تفتیش مینماید و قهراً در ضمن بعضی بادبانیهای متعلق به کویت، بحرین و عمانات و غیره نیز که چون بیرق ندارند، قبلاً تمیز داده نمیشوند، مورد تفتیش واقع میگردند و چنان که در راپرت نمره ۲۸/۵/۱۲-۶۵۴۰ نیز به عرض رسیده، این قبیل جهازات که ممکن است اسلحه و غیره حمل نمایند، بنابر اصرار خود دولت انگلستان در ۱۹۲۵ در جامعه ملل تصویب، منتها نماینده دولت شاهنشاهی اجرای آن را درباره کشتیهای ایرانی قبول ننموده و اعتراض کرده و در هر حال چون این اقدامات بحریه شاهنشاهی با مقصود دولت انگلیس مطابقت نمینماید، نمیتوان علت اعتراض دولت مزبور را به این شرکت مساعی که از طرف بحریه شاهنشاهی میشود، درک نموده و با وجود اینکه این عملیات، نیت آنها را تأمین مینماید، تغییر سوئی برای آن نموده، اینجانب تصور مینماید برای رفع هرگونه سوء تفاهم و نیز جلوگیری از تولید آنها بهتر است در خصوص موضوع مذکور توافق نظری بین دولتین برای تعیین خط مشی کشتیهای جنگی مربوطه حاصل و اعلام گردد که در آتیه جای هیچگونه شکایت باقی نماند . »
بایندر در بخش دیگری از گزارش، به اقداماتی که برای اعمال سلطه و حاکمیت ایران در خلیج فارس از طرف نیروی دریایی انجام گرفته، میپردازد و اظهار میدارد :
« برای اجرای منظور دوم، هیچگونه اقدامی که از آن بتوان دلیلی برای نیت تعرض به منافع دولت انگلیس پیدا نمود، به عمل نیامده و منحصر بوده است به بعضی تهدیدات به شیوخی که مرتکب عملیات قاچاق میشده و یا خود را مالکالرقاب منطقه معرفی کرده بودند که آن هم در تعقیب عملیاتی است که قشون شاهنشاهی در زمین نموده و لازم بوده است نقطه اتکایی را که شیوخ مزبور به توسل به کشتیهای بادی و فرار از سمت دریا داشتهاند، متزلزل نمود . »
بایندر در ادامه ی گزارش به تأثیر عملیات نیروی دریایی ایران در گسترش اقتدار ایران در سرتاسر خلیج فارس میپردازد و در این باره تصریح مینماید:
« مانورهایی که کشتیهای شاهنشاهی دادهاند، قدری است که تأثیر جدیدی در استقرار عظمت قوای نظامی در این منطقه نموده و ساکنین این نواحی که در تمام تاریخ گذشته، فقط بیرق دولت انگلیس را روی کشتیهای جنگی دیدهاند، از مشاهده کشتیهای جنگی ایران مسلماً تغییر روحیه داده و به شکل مخصوص و جدیدی با اقتدار حکومت مرکزی شاهنشاهی آشنا شدهاند . »
بایندر در قسمت دیگری از گزارش نیز اشاره میکند، اقدامات نیروی دریایی ایران با موازین حقوق بینالملل انطباق داشته و دولت انگلیس هیچگونه حق اعتراضی بر اساس موازین بینالمللی ندارد. بایندر در این باره مینویسد :
« بعضی اقدامات مختصر و مقدماتی نیز راجع به حرکات کشتیهای در بنادر ایران به عمل آمده که هیچیک با نظامات بینالمللی تباین نداشته و مقصودی نیز در آن غیر از تنظیم امور مزبور نبوده است . »
بایندر در ادامه ی گزارش، با توجه به مواردی که شرح داده بود، تأکید مینماید، اقداماتی که وی و نیروی دریایی ایران انجام دادهاند، بدون دخالت هیچ عنصر خارجی بوده و عامل اصلی آن احساسات سربازی بایندر بوده است. وی در این باره ابراز میدارد :
« کلیه اقداماتی که از طرف بحریه شاهنشاهی و یا اینجانب به عمل آمده، فقط برای اجرای وظیفه بوده و منتهای عامل آن، احساسات سربازی و خدمتگزاری به تاج و تخت بندگان اعلیحضرت اقدس همایون شاهنشاهی ارواحنا فداه بوده و هیچ عنصر خارجی در آن دخالت نداشته است. منتها در نتیجه وجود بعضی وضعیات مبهم در این منطقه و سوءتفاهم قضیه باسعیدو پیشآمد کرد و آن هم قابل این همه تفصیل نبوده است . »
بایندر در بخش پایانی گزارش خود، تحلیلی از دلیل اعتراض شدید انگلستان در مورد واقعه ی باسعیدو و نیز مخالفت همهجانبه ی انگلیسیها با حضور نیروی دریایی ایران در خلیج فارس ارائه میدهد. بنا به باور «بایندر»، دلیل اصلی اعتراض و مخالفت انگلیسها با نیروی دریایی ایران و اقدامات این نیرو در خلیج فارس، تغییر روحیه و احساسات ساکنان ساحل جنوبی خلیجفارس به سود ایران و به زیان انگلیس است. «بایندر» در این باره، تصریح میدارد :
«فقط موضوعی را که میتوان تصور نمود، این است که ظهور کشتیهای جنگی دولت شاهنشاهی در آبهای خلیج فارس و بحر عمان تأثیر روحی بزرگی در تمام ساکنین سواحل آن که به حداکثر ایرانی و ایرانینژاد میباشند (مانند: شارجه، دبی و بحرین که از مهاجرین ایرانی تشکیل شدهاند) نموده و شاید این موضوع است که بعضیها تعرض به منافع دولت انگلیس تعبیر نموده و در اطراف آن برای تولید اختلاف، هو و جنجال مینمایند. چنانکه شایع است که اصولاً ورود نُه کشتی جنگی انگلیسی به خلیج [فارس] و بازدید از شیوخ سواحل برای این منظور میباشد که در روحیه ایشان، تأثیری ضد آنچه کشتیهای شاهنشاهی نمودهاند، تولید مینماید . »
سوم شهریور ۱۳۹۴
۳ نظر
موضوع دست اول و مفید بود
به شخصه بهره بردم
اما نگاه ضد پهلوی نگارنده اش بیداد می کند ؛ شاید برخی از خوانندگان ، هدف نگارنده را در همین مهم بیابند :
«بایندر که از زمان پیاده کردن نظامیان ایران در بندر باسعیدو و به اهتزاز درآوردن پرچم ایران بر این بندر، مورد سرزنش شدید توأمان انگلیسها، رضاشاه و ارکان حرب کل قشون قرار گرفته بود »
اما در اینجا از سرزنش رضا شاه خبری نبود .
گذاشتن نام «رضاشاه» دقیقا بعد از «انگلیس ها» و همراه با واژه ی «توامان» تامل خواننده را برمی انگیزد
و شاید کم نباشند خوانندگانی که به سندیت مطلب با چشم تردید بنگرند .
ارسال شده در تاریخ شهریور ۹ام, ۱۳۹۴ در ساعت ۹:۱۳ ب.ظ
درست است؛ نویسنده در مورد سرزنش رضاشاه هیچ سندی ارائه نمی دهد ؛ شاید این سرزنش را حدس زده است .
ارسال شده در تاریخ شهریور ۱۰ام, ۱۳۹۴ در ساعت ۳:۴۵ ب.ظ
جلد اول کتاب تمامیت ارضی ایران در دوران پهلوی فصل مرزهای جتوبی را بخواتید سرزنش های رضا شاه به تفصیل در آن آمده است.
ارسال شده در تاریخ آذر ۲۱ام, ۱۳۹۴ در ساعت ۹:۳۱ ب.ظ
نظر شما