عقاب علی احمدی
اسناد سخن می گویند !
( محاکمات عاملان تبعید و کشتار ارمنیان،
بر پایه ی اسناد دادگاه فوق العاده ی نظامی استانبول )
دیباچه ی: آودیس پاپازیان
ترجمه ی : گارون سارکسیان
ویرایش : مصطفی زمانی نیا
چاپ اول : ۱۳۸۸
۲۹۲ صفحه – ۶۰۰۰ تومان
ناشر : کتاب سیامک – تلفن : ۷۷۹۱۵۷۳۷ – ۰۲۱
مرکز پخش : هور ۸۸۸۶۳۰۶۲ – ۰۲۱
در فاصله ی سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۵ میلادی ، در قلمرو دولت امپراتوری عثمانی ، یکی از بزرگترین فاجعه های بشری رخ داد . امروزه در متن های سیاسی و تاریخی از این رویداد با نام « نسل کشی ارمنیان » یاد می شود . اسناد برجای مانده از دولت عثمانی نشان دهنده ی نقش کمیته ای سه نفره به نام « کمیته ی اتحاد و ترقی » در آغاز این فاجعه است که سه عضو آن عبارت بودند از : طلعت پاشا ، انورپاشا و جمال پاشا . در آشفتگی ها و هیاهوی برآمده از شعله ورشدن آتش جنگ جهانی اول ، این کمیته ، بی سر وصدا ، یکی از ارزشمندترین گروه های قومی منطقه ی ایران ( خاورمیانه ی بعدی ) را نابود کرد تا کار « یکسان سازی نژادی » را در قلمرو عثمانی به انجام برساند . پیش از آن ، این دولت در راستای دستیابی به یکسان سازی نژادی ، چند بار دست به کشتار ارمنی ها ، یونانی ها و یهودی ها زده بود . فهرستی از نسل کشی های عثمانیان در قلمرو عثمانی در کتاب ها آمده است :
۱۸۲۲ یونانی ها در کیوس ۵۰۰۰۰ نفر
۱۸۲۳ یونانی ها در میسولینکی ۸۰۰۰ نفر
۱۸۲۶ سربازان خارجی به تبعیت
عثمانی درآمده در استانبول ۲۵۰۰۰ نفر
۱۸۵۰ آسوری های موصل ۱۰۰۰۰ نفر
۱۸۶۰ ارمنیان و مسیحیان در لبنان ۱۲۰۰۰ نفر
۱۸۷۶ ارمنی ها و بلغارها در بلغارستان ۱۴۰۰۰ نفر
۱۸۷۷ ارمنیان بایزید ۱۴۰۰ نفر
۱۸۷۹ ارمینان در آلاشگرد ۱۲۵۰ نفر
۱۸۸۱ ارمنیان و مسیحیان در اسکندریه ۲۰۰۰ نفر
۱۸۹۲ ارمنیان و سربازان خارجی به تبعیت
عثمانی درآمده ۳۵۰۰ نفر
۱۸۹۴ ارمنیان در ساسون ۱۲۰۰۰ نفر
۱۸۹۵ ارمنیان ایالت های ارمنستان غربی ۳۰۰۰۰۰ نفر
۱۸۹۶ ارمنیان استانبول ۹۵۷۰ نفر
۱۸۹۶ ارمنیان وان ۸۰۰۰ نفر
۱۹۰۳ ارمنیان ، یونانیان و بلغارها
در مقدونیه ۱۴۶۶۷ نفر
۱۹۰۴ ارمنیان ساسون ۵۶۴۰ نفر
۱۹۰۹ ارمنیان سیلیس ( آدانا ) ۳۰۰۰۰ نفر
۱۹۱۵ ارمنیان ارمنستان غربی و ترکیه ۱۵۰۰۰۰۰ نفر
۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ ارمنیان قارص و اردهان ۵۰۰۰۰ نفر
۱۹۱۸ ارمنیان باکو و اطراف آن ۳۰۰۰۰ نفر
۱۹۱۹ ارمنیان کونویجلار ۱۰۰۰۰ نفر
۱۹۱۹ ارمنیان سیلیس ( آدانا ) ۵۰۰۰۰ نفر
۱۹۲۱ ارمنیان هاجون ۲۰۰۰۰ نفر
۱۹۲۲ ده هزار ارمنی و دویست
هزار نفر مسیحی در ازمیر ۲۱۰۰۰۰ نفر [۱ ]
این در حالی بود که ترک تباران عثمانی ، از راه رسیدگانی بودند که پس از تیره های ایرانی همچون کردها ، ارمنی ها ، یونانی ها و بازمانده ی فنیقی های باستان و به دنبال پیروزی در جنگ دندانقان که با نیروهای مسعود غزنوی روی داد ، به آسیای کوچک پای نهاده بودند [ ۲] . تاریخ نشان می دهد که این گروه از زمان ورود خود به این قلمرو ، پیوسته در حال دست اندازی و یورش به کشورهای همسایه ی خود ، از ایران و روسیه و ارمنستان و گرجستان در شرق تا اتریش در قلب اروپا ، بوده است . دستاورد این یورش ها برای نورسیدگان عثمانی اشغال آناتولی ، سوریه ، فلسطین، عراق ، ارمنستان در آسیا ؛ مصر و لیبی در آفریقا ، و بلغارستان ، یونان ، صربستان ، آلبانی ، بوسنی و رومانی در اروپا بود . امپراتوری عثمانی که در آغاز با کشورگشایی های گسترده ، دورانی از قدرت و رونق را گذرانده بود ، به سبب فرهنگ پست عشیره ای ، آهسته آهسته ، در برابر فرهنگ های پیشرفته تر همچون ایران ، روسیه و اروپا عقب نشست و با گسترش فساد در دستگاه های اجرایی آن ، که به سبب اشغال کشورهای همسایه و بهره کشی های بیرحمانه از شهروندان آنها بود ، به راه فروپاشی و نابودی افتاد . این امپراتوری که خود را « خلافت اسلامی » می نامید ، با زبان شمشیر با شهروندان خود سخن می گفت . رفتارهای ددمنشانه ی این دولت سبب شد تا دشواری ها رواداشته شده بر ارمنیان عثمانی جنبه ای بین المللی پیدا کند . چنین بود که در کنفرانس ۱۸۷۸ برلین مفهومی به نام « مسئله ی ارمنی » به متن ها و سندهای سیاسی جهان راه یافت . پس از آن ، دولت عثمانی پیگرد و فشارهای ملی و مذهبی ، عدم امنیت جانی و مالی ، وضع مالیات های سنگین ، و سو اسفاده های مقامات محلی دولت عثمانی ابعاد گسترده ای یافتند . [ ۳ ]
با چنین پیشینه ای از بحران روابط میان دولت عثمانی و شهروندان غیرترک بود که در ۲۴ آوریل شکار اندیشمندان ارمنی که بسیاری از آنها در ساختار دولت عثمانی دارای سمت های مهم بودند ، آغاز شد . پس از آن سربازان و ارتشیان ارمنی در ارتش عثمانی ، به شیوه ی پنهانی ، به ماموریت در برنامه های عمرانی فرستاده شدند ؛ اما در میان راه ، در گروه های چندهزارنفری اعدام شدند . دامنه ی کشتارها همه ی گروه های مردم ارمنی را در بر گرفت .رفعت مولان زاده ، یکی از فعالان گروه ترک های جوان در این باره چنین می نویسد : « ارامنه را از همه جا جمع کردند ، حتی از بیماران ، سالمندان و کودکان نیز صرف نظر نکردند . [ …] آن ها را دسته دسته ، تحت حفاظت ژاندارم ها ، از مسیرهای تعیین شده بردند .» [ ۴ ]
آنچه در سخنان مولان زاده « مسیر تعیین شده » نامیده شده است ، مسیری بود که به سوی بیابان های بی آب و علف سوریه می رفت و در میان راه بزهکاران و جانیانی که به دستور طلعت پاشا از زندان های عمومی سرتاسر ترکیه آزاد شده بودند و یک دوره ی یک هفته ای آموزش نظامی را دیده بودند ، به راهزنی و آدمکشی در مسیر کاروان های ارمنیان گماشته شدند. کردان نیز از روی همبستگی دینی با ترکان و همچنین به طمع غارت اموال ارمنیان و با پیروی از منطق «یا ما یا آنها» فعالانه در این عملیات شرکت کردند. همزمان با کوچاندن ارمنیان، اموال و دارایی آنان نیز مصادره میشد [ ۵ ] از آنجا که دولت های انگلستان ، فرانسه و آمریکا در جنگ منافع با دولت عثمانی یک « کارزار ضدترک » به راه انداخته بودند [ ۶ ] ، با وجود آگاهی دقیق و بهنگام از به راه افتادن ماشین کشتار دولت عثمانی ، همراهی و حمایت سودمندی از ارمنیان عثمانی نکردند [ ۷ ] و در واقع ، ارمنیان به گونه ای ، تاوان دشمنی اروپاییان با دولت عثمانی را دادند .
در سال ۱۹۱۸ ، نعلبندیان افندی ، نمیاینده ی ارمنیان در مجلس عثمانی چنین گفت : « ارامنه را در این کشور «مثل ترهفرنگی خردخرد» و آناتولی مرکزی را به گورستانی بزرگ تبدیل کردهاند. نعلبندیان شرحی از دستگیری خود و خانوادهاش داد و افزود، آنچه میشنوید «داستان هزار و یک شب نیست، واقعیت امروز ماست». به درخواست شورای دولت در نوامبر ۱۹۱۸، سلطان محمد ششم دستور تشکیل کمیسیون برای رسیدگی به مسئله ی کشتار ارمنیان را صادر کرد. این کمیسیون به ریاست مظهربیک، والی پیشین آنقره (آنکارا)، مأمور تعیین مسئولان این کشتار شد. » [ ۸ ]
در مقاله ی دکتر انتخابی در باره ی اقدام دولت عثمانی برای پیگرد کارگزاران کشتار ارمنیان چنین می خوانیم : « پس از صدور فرمان دستگیری جنایتکاران جنگی، در فوریه ی ۱۹۱۹ حدود چهل افسر ارشد و کارمند عالیرتبه ی وابسته به حکومت اتحاد و ترقی به جرم مشارکت در کشتار ارمنیان در استانبول دستگیر شدند. در شهرستانها نیز گروهی از کادرهای اتحاد و ترقی را توقیف و زندانی کردند. عناصر وابسته به جمعیت اتحاد و ترقی در کار پلیس و دادگاهها اخلال میکردند و به افرادی که خطر دستگیریشان میرفت ،اطلاع میدادند. انور، طلعت، جمال و گروهی دیگر از رهبران فراری کمیته به طور غیابی محکوم به اعدام شدند و حتی دو کارمند ارشد به نامهای محمدکمال و محمدنصرت به حکم دادگاه به دار آویخته شدند. اما با اشغال بخشهایی از آناتولی به دست نیروهای یونانی، محاکمات متوقف و تلاش برای شناسایی و مجازات کشتار ارمنیان رها شد. هدف اصلی این محاکمات برداشتن بار مسئولیت از دوش مردم ترکیه بود. نعلبندیان افندی، نماینده ی ارمنیان، در سخنرانی جنجالی خود در مجلس، به درستی خاطرنشان کرده بود که هشتصدهزار ارمنی به دست پنج عضو کمیته ی مرکزی اتحاد و ترقی کشته نشدند. اعضای تشکیلات مخصوصه، ارتش و ژاندارمری، قبایل کرد، بورژوازی ترک استانبول و ازمیر که دارایی ارمنیان را غارت کرد، اعیان محلی و روستاییان تهیدست آناتولی که خانهها، گلهها و زمینهای همگنان ارمنی خود را تصاحب کردند، همگی شریک جرم این کشتار بزرگ بودند. خلیل منتس، از رهبران اتحاد و ترقی، بر آن بود که در آناتولی کمتر کسی را میتوان یافت که به نحوی با کشتار ارمنیان ارتباط نداشته باشد. »[ ۹ ]
با این همه آنچه « معجزه ی شخصیت انسان » نامیده می شود ، کار خود را کرد و گروهی از شهروندان ترک تبار عثمانی در برابر برنامه ی ضدبشری کشتار ارمنیان ایستادند و با جان خود ، تاوان این تصمیم را دادند : « گفتنی است که شماری از ترکان با ارمنیان همدلی نشان دادند. محمود کامل پاشا، فرمانده ی لشکر سوم، در تلگرامی (۱۰ ژوئیه ی ۱۹۱۵) به حکام محلی هشدار داد: «خبر شدهایم که برخی مسلمانان در مناطقی که سکنه ی آنها به سمت داخل [کشور] کوچانده شدهاند به ارمنیان پناه میدهند. مسلمانانی که بدین ترتیب از فرمان حکومت سرپیچی میکنند و به ارامنه در خانه ی خود پناه میدهند، باید مقابل منزلشان به دار آویخته شوند و خانهشان نیز به آتش کشیده شود». آکچام به مواردی از نافرمانی کارمندان عثمانی نیز اشاره میکند. یکی از آنها به نام حسین نسیمی هنگامی که دستور تهجیر و کشتار ارمنیان را دریافت کرد، اعلام کرد از کسی دستور شفاهی نمیپذیرد و باید دستورات به صورت کتبی به او ابلاغ شوند. به دنبال این نافرمانی، نسیمی از سمت خود برکنار و به دیار بکر احضار شد، اما پیش از رسیدن به این شهر به قتل رسید. فرید، حکمران بصره، نیز جان خود را بر سر عدم اجرای فرمان حکومت از دست داد. » [ ۱۰ ]
در ادامه ، دولت ترک های جوان به رهبری مصطفی کمال پاشا ( آتاتورک) که باید به جبران خون های بناحق ریخته شده ی ارمنیان به کار اجرای سیاست « آشتی ملی » می پرداخت ، از آنجا که دولت های غربی « کشتار ارمنیان را دستمایه ی آوازهگری های ضدترک خود ساخته و معاهده ی خفتبار سور (Sevres) را در سال ۱۹۲۰ به سلطان عثمانی تحمیل کردند » و « در این معاهده تشکیل دولتهای مستقل ارمنی و کرد پیشبینی شده بود. » ، رفتاری در خلاف راستای آشتی ملی و بازسازی در پیش گرفت : « جنبش ملی به رهبری آتاتورک معاهده ی سور را رد کرد. بلافاصله پس از اعلام شرایط معاهده ی سور، محمدکمال و محمدنصرت که در ۱۹۱۹ به جرم کشتار ارمنیان به دار آویخته شده بودند ، به فرمان مصطفی کمال «شهدای ملی» لقب گرفتند. در ۱۹۲۲، حکومت ملی که در آنکارا مستقر شده بود، پس از بیرون راندن نیروهای یونانی، ارمنی و ایتالیایی از خاک آناتولی، معاهده ی لوزان را امضا کرد. این معاهده حاکمیت کامل ترکیه را بر آناتولی به رسمیت شناخت و بدین ترتیب طرح تشکیل حکومتهای ارمنی و کرد به دست فراموشی سپرده شد و قتلعام ارامنه نیز در زمره ی دروغزنی های دشمنان ترکیه قلمداد گشت. » [ ۱۱ ]
از آن روز تا به امروز دولت ترکیه که خود را تنها وارث میراث مادی غارتگران عثمانی می داند ، نگاهبانی از ساختار لرزان و نامشروع خود را در گرو انکار بزرگترین نسل کشی قرن بیستم میلادی دانسته است که بیش از یک و نیم میلیون انسان از قومی تمدن ساز به نام ارمنی را به کام مرگ فرستاد . این در حالی است که شرح محاکمه ی اعضای دستگیرشده ی دولت عثمانی که به طور مستقیم در نسل کشی ارمنیان دست داشته اند ، در ضمیمه ای به پیوست روزنامه ی رسمی ترکی زبان « تقویم وقایع » در سال های ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ میلادی منتشر شد که همه ی شماره های آن چنین عنوانی داشتند : « دادگاه فوق العاده نظامی ، تاسیس ۸ مارس ۱۳۳۵ [ ۱۹۱۹ م ] به حکم علیه حضرت پادشاهی ، ضبط صورت محاکمه »[ ۱۲ ] تانر آکچام ، روشنفکر طراز اول ترکیه ای در کوشش های خود ، و با بررسی روزنامه ی « تقویم وقایع » که شرح محاکمات در آن منتشر می شد ، « نیت اعضای کمیته ی سه نفره اتحاد و ترقی » در نسل کشی ارمنیان را به محافل علمی جهان نشان داده است . [ ۱۳ ]
چنان که در پیش گفتار کتاب « اسناد سخن می گویند » می خوانیم : « اکنون ترجمه اسناد محاکمات اعضای کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی ، روسای دولت ترک های جوان ، دبیران مسوول محلی حزب ، و دیگر مقاماتی که در تبعید و کشتار ارامنه دخیل بوده اند ، پیش روی شما است . مطالب مربوط به کنگره های حزب ، مسائل انتظامی ، و موضوعات مربوط به تخلفات در امور ارزاق و تجارت ، در این ترجمه نیامده اند .
مسلما مندرجات این محاکمات کامل نیستند ، زیرا متن کامل بازپرسی ها در ضمایم روزنامه ی « تقویم وقایع » منعکس نشده اند . اسناد و مدارک مربوط به تبغید و کشتار ارامنه – تلگراف نامه ها ، فرامین ، بازپرسی های مقدمانی ، اظهارات شهود ، و غیره – در پوشه های شماره ی ۲۹۳ دادگاه فوق العاده نظامی محفوظند . » [ ۱۴ ]
در پایان فهرست مطالب کتاب « اسناد سخن می گویند » را می خوانیم :
فهرست
پیش گفتار/ نوشته ی آودیس پاپازیان
بخش یکم : محاکمه سران دولت ترک های جوان و اعضای کمیته مرکزی حزب اتحاد و ترقی
۱. دادگاه فوق العاده نظامی
جلسه یکم
جلسه دوم
قسمت یکم : بازپرسی از احمد جوادبیگ
قسمت دوم : بازپرسی از سلیمان عاطف بیگ
جلسه سوم
قسمت یکم : بازپرسی از مدحت شکری بیگ
قسمت دوم : بازپرسی از ضیا گوکالپ
جلسه چهارم
قسمت یکم : بازپرسی از ضیا گوکالپ
قسمت دوم : بازپرسی از رضابیگ
جلسه پنجم
قسمت یکم : بازجویی از جوادبیگ
قسمت دوم : بازجویی از مدخت شکری بیگ
قسمت سوم : بازپرسی از ضیا گوکالپ
قسمت چهارم : بازپرسی از عاطف بیگ
قسمت پنجم : بازپرسی از رضابیگ
جلسه ششم
قسمت یکم : بازپرسی از مدحت شکری بیگ
قسمت دوم : بازپرسی از عاطف بیگ
- دادگاه فوق العاده نظامی
جلسه یکم
حکم
جلسه دوم
بازپرسی از موسی کاظم افندی
- دادگاه فوق العاده نظامی
حکم
بخش دوم : محاکمات دبیران مسوول و مقامات محلی حزب اتحاد و ترقی
۱.دادگاه فوق العاده نظامی
جلسه یکم
جلسه دوم
قسمت یکم : بازپرسی از عبدالغنی بیگ
قسمت دوم : بازپرسی از بسیم زهدی بیگ
جلسه سوم
قسمت یکم : بازپرسی از عبدالغنی بیگ
قسمت دوم : بازپرسی از بسیم زهدی بیگ
قسمت سوم : بازپرسی از مدخت شکری بیگ
۲. دادگاه فوق العاده نظامی
حکم
بخش سوم : محاکمه عاملان تبعید و کشتار در یوزگات ، ترابوزان ، بویوک دره ، و معمورت العزیز
۱.دادگاه فوق العاده نظامی
جلسه یکم
محاکمه عاملان تبعید و کشتار یوزگات
حکم
جلسه دوم
محاکمه عاملان تبعید و کشتار ترابوزان
حکم
جلسه سوم
محاکمه عاملان تبعید و کشتار بویوک دره
حکم
۲.دادگاه فوق العاده نظامی
جلسه یکم
محاکمه عاملان تبعید و کشتار معمورت العزیز
حکم
نمایه
نکته ی جالب در ماجرای پیگرد و محاکمه ی نسل کشی ارمنیان در دولت عثمانی این است که در میانه ی جریان دادرسی ، دولت های متفقین به ویژه انگلستان ، در دادرسی دخالت کردند و پیش از پایان محاکمات ، گروهی ۷۷ نفری از آنها را به جزیره ی مالت تبعید کردند . پژوهش های یک پژوهشگر ارمنی نشان می دهد که این کار برای رهانیدن این جنایتکاران از محاکمه بود ؛ چرا که پس از مدتی ، متفقین آنها را آزاد کردند و آنها پس از بازگشت به ترکیه ، به مهره های تامین منافع انگلستان در ترکیه تبدیل شدند . [ ۱۵ ]
زمامداران امروز ترکیه برای آگاهی بیشتر از چگونگی شکل گیری « نسل کشی ارمنیان » و زمینه های جدی آن می توانند به سخنان یکی از صدراعظم های عثمانی به نام « کامل پاشا » که به فاصله ی کمی از کنفرانس برلین در سال ۱۸۷۸ میلادی و طرح « مسئله ی ارمنی » بر زبان او جاری شده است ، توجه کنند : « ما قوم ارمنی را از میان می بریم و هیچ اثری از آن باقی نمی گذاریم .برای انجام این کار نیز چیزی کم نداریم . همه وسایل از قبیل چرکس ، استاندار ، قاضی ، مامور مالیات ، ژاندارم و غیره را در اختیار داریم . ما علیه این قوم که نه اسلحه دارد ، نه ارتش ، و نه حامی ، اعلام جنگ می کنیم . ما بر خلاف آنها ، هم اسلحه داریم ، هم ارتش ، و هم یکی از بزرگ ترین قدرت های جهانی و ثروتمندترین آنها [ یعنی انگلستان ] ، متحد و حاکی قلمروی آسیایی ما است . وقتی قوم ارمنی منهدم شود و اروپای مسیحی اثری از آن در بخش آسیایی عثمانی نیابد ، آنگاه ما را راحت می گذارد و ما هم به امور داخلی و اصلاحات خود می پردازیم .»[ ۱۶ ]
سخنان کامل پاشا ، یادآور سخنان یوسف ویساریونوویچ استالین ، تزار سرخ است . روزگاری او در برابر نگرانی همراهان جانی خود از اعدام های خودسرانه چنین گفته بود : « همه ی مشکلات به دلیل وجود انسان است ؛ با مرگ انسان همه ی مشکلات او هم پایان می یابند! » با توجه به این سخن استالین است که می توان روزنی به فهم این واقعیت یافت که چگونه کارل رادک، بلشویک یهودی معروف، از طلعت پاشا ، انورپاشا و جمال پاشا دعوت کرد برای پیوستن به مبارزه ی ملی ترکان به مسکو بروند ! در این باره در مقاله ی دکتر نادر انتخابی چنین می خوانیم : « طلعت در آلمان باقی ماند و در ۱۵ مارس ۱۹۲۱ به دست یک جوان ارمنی به قتل رسید. جمال و انور به مسکو و سپس آسیای میانه رفتند. انور به تشویق بلشویک ها سازمانهایی به نام «اتحادیه ی انجمن های انقلابی اسلامی» و «حزب شوراهای خلق» ایجاد، و در ۱۹۲۰ در «کنگره ی خلقهای شرق» در باکو شرکت کرد. پس از مدتی چون نتوانست پشتیبانی بلشویک ها را برای مبارزه علیه مصطفی کمال جلب کند ، از بازگشت به ترکیه نومید شد ، به شورشیان باسماچی در آسیای میانه پیوست و در جنگ با نیروهای بلشویک کشته شد. جمال مدتی رابط مصطفی کمال با بلشویک ها بود. سپس در افغانستان مأمور آموزش ارتش نوپای افغان شد ! » [ ۱۷ ]
پی نوشت ها :
- رائین ، اسماعیل . قتل عام ارمنیان .تهران ، انتشارات امیرکبیر ، چاپ دوم ۲۵۳۷ ، ص ۶۲ و ۶۳ ؛ به نقل از کتاب ترورها و قتل عام ها در جهان ، نوشته ی نویسندگان روزنامه ی « نیویورک تایمز » ، ۱۹۶۹ .
- دلریش ، بشرا . جایگاه سیاسی غلامان در تاریخ ایران . تهران ، انتشارات هزارکرمان ، ۱۳۹۲ ، ص ۶۱ و ۶۲ .
- پاپازیان ، آودیس . اسناد سخن می گویند (محاکمات عاملان تبعید و کشتار ارمنیان، بر پایه ی اسناد دادگاه فوق العاده ی نظامی استانبول ) . ترجمه ی : گارون سارکسیان . تهران ، انتشارات کتاب سیامک ، ۱۳۸۸ ، ص ۱۹ .
- همان ، به نقل از : مولان زاده ، رفعت . گوشه های تاریک انقلاب ترکیه . حلب ، ۱۹۲۹ ، ( به زبان ترکی ) ، ص ۱۷ .
- انتخابی ، نادر . مقاله ی « تاریخ ، فراموشی ، و انکار : روشنفکران ترکیه . کشتار ارمنیان » در مجله ی « نگاه نو » ، شماره ی ۸۲ ، تابستان ۱۳۸۸ ، ص ۲۴ تا ۳۷ .
۶ . همان .
- پاپازیان ، آودیس . همان . ص ۱۸ .
- انتخابی ، نادر . همان .
- همان .
- همان .
۱۱ . همان .
- پایازیان ، آودیس . همان . ص ۴۳ .
۱۳. انتخابی ، نادر . همان .
۱۴ . پاپازیان ، آودیس . همان . ص ۴۴ .
- همان ، ص ۱۶۶ ، به نقل از : گراگوسیان ، جورج . ترک های جوان در برابر دادگاه تاریخ ، (به زبان ارمنی ). جلد دوم ، ص ۲۵۳ .
- پاپازیان ، آودیس . همان . ص ۲۰ .
- انتخابی ، نادر . همان .
نظر شما