مسعود احمدی
کوبانی را میکوبند / میکوبند کودکانِ بهدنیا نیامدهاش را حتا
و با آن
روح تو / جان من
و امید به فردا و فرداها را
شخم میزنند
انسان و زمین را / هرچه آرمان و آرزو و رؤیا را
مردگانی
که از اعماق تاریخ آمدهاند
در لباده و عبا / با کت و شلوار و کراوات
مات مانده است
نه فقط خدا / حتی شیطان
سرخی این متن
از خون کودکیست
که در خواب
آسمان را میدید / بادبادک / و رفتار باد را
شاید هم
همبازی همسالش را
که هر صبح
از پنجره روبهرو به او لبخند میزد / میزد از خانه بیرون
کوبانی را میکوبند / میکوبند کودکانِ بهدنیا نیامدهاش را حتا
مهرماه ۱۳۹۳
نظر شما