۲۳ - اردیبهشت - ۱۳۹۳
محمود فاضلی بیرجندی


 

 

The  Dictionary  of  women of Shahnameh-cover

 

 

 

 

 

فرهنگ زنان شاهنامه

نوشته : بهمن حمیدی

چاپ اول : ۱۳۸۵

۷۵۰ صفحه – ۹۵۰۰  تومان

ناشر : انتشارات پژواک فرهنگ – تلفن ۶۶۷۴۹۹۲۹ و ۶۶۷۴۹۹۳۰ – ۰۲۱

سرانجام  برای شاهنامه ی فردوسی نیز « فرهنگ زنان » نوشته شد. از رنج چندین ساله ی بهمن حمیدی اکنون گنجی به دست آمده که با عنوان « فرهنگ زنان شاهنامه» روانه ی بازار کتاب شده است.
شاهنامه ی فردوسی از اسناد اصیل هویت ایرانی و اقیانوس بی کرانی است که با همه ی جست وجوهای پیشینی در آن ، هنوز تا دیرباز می توانیم در آن کاوش کنیم و از پی هر کاوش ، بخشی از «خود ایرانی» خود را درست تر و بهتر بازشناسیم و در کنار آن، بخشی دیگر از گره های رفتار فردی و جمعی مان را بگشاییم .
کتاب «فرهنگ زنان شاهنامه» گنجینه ی ارجمندی است که استاد بهمن حمیدی پس از سالیان متمادی غواصی در اقیانوس «شاهنامه» برای زبان پارسی و پارسی زبانان به ارمغان آورده است .این فرهنگ یاریگر شایانی است برای بازشناسی نه تنها اندیشه های فردوسی درباره ی زن که با مقاله ی بلندی که استاد در آغاز کتاب در بیش از ۱۱۰ صفحه نوشته اند، تاریخ اندیشه ی ایرانی درباره ی زن را مطالعه ی انتقادی کرده است.
این سیر تاریخی مصداقی از همان چیزی است که در سطرهای پیش بدان اشاره شد که جست وجو در شاهنامه زمینه ی بازشناسی خودمان و بازشدن گره های رفتاری و حتی تاریخی ما را فراهم می کند. از این پس ، چه آنان که در فردوسی و «شاهنامه» مطالعات تخصصی می کنند، چه آنان که در تاریخ اندیشه ی ایرانی مطالعه می کنند و چه آنان که زن را موضوع مطالعه قرار داده اند، همگی کتاب مرجع تازه ای در دسترس دارند که در مطالعات گوناگون خود از آن بسیار بهره ها خواهند برد.
«  فرهنگ زنان شاهنامه» افزون بر آن ،مقاله ی بلندی در بررسی انتقادی زن و جایگاه او در اندیشه ی ایرانی، در سه بخش به معرفی زنان شاهنامه می پردازد: یک بخش به زنان نامدار شاهنامه اختصاص یافته که در آن ۵۳ مدخل آمده است. در این بخش زنانی معرفی می شوند که نام و نشان مشخص دارند اعم از زنان دینی، تاریخی، اساطیری و … از این گروه است  مانند بتول، شهرناز، ارنواز، فرانک، آرزو و آوردن نام ها ، تابع ذکر آن در «شاهنامه» است و به همان ترتیب که زنان در آنجا در برابر خواننده قرار می گیرند در «فرهنگ زنان شاهنامه» نیز معرفی می شوند. در بخش دوم زنان بی نام «شاهنامه» معرفی می شوند. در این بخش ۱۳۶ مدخل آورده شده و شامل است بر معرفی زنانی با این اسم و رسم: مادر فریدون، دایه ی فریدون، دختران شاه یمن، پرستندگان رودابه، پیام آور رودابه و زال، زن جادو، پرستار سودابه، دختر افراسیاب، زنان دربار ارجاسپ و حتی شهر زنان.
پیداست که استاد در جست وجوهای خود ، پس از یافتن و معرفی زنان نامدار به همین بسنده نکرده و به معرفی زنان بی نام پرداخته است که کاری به مراتب دشوارتر است. چه این بخش از کار هم به دانش و هم به حوصله و پشتکاری نیاز دارد که سخت کمیاب است. نیاز به توضیح است که معرفی شهرناز و ارنواز و فرانک و رودابه با همه ی دانشی که می خواهد، با تهیه ی مداخلی چون پیام آور رودابه و زال، یا زنان دربار ارجاسپ و یا شهر زنان از جهت دشواری کار، قابل مقایسه نیست. همه ی مدخل ها در هر دو بخش با بیتی آغاز شده که از شخصیت مورد نظر نخستین بار در آن بیت نامی آورده شده یا به او اشاره شده است. سپس شخصیت معرفی می شود و در پایان مدخل نشانی همه ی دیگر بیت هایی آورده شده که مربوط به او است.
سومین بخش که تهیه ی آن نیز نیازمند کندوکاو در ژرفاهای «شاهنامه» بوده و به تبحر خاصی در شناخت آن نیاز است ، بخش «نام های عام، عناوین و صفت های جایگزین» است . این بخش که به ترتیب الفبایی و در ۲۳۰ مدخل تنظیم شده است ، و در آن کوشش شده تا هر واژه اعم از نام، عنوان یا صفت که بر وجود زنی دلالت می کند ،از دل «شاهنامه» استخراج شده و با همان ترتیب پیشگفته معرفی شود.از مدخل های این بخش مثلاً آفتاب، آموزگار، آهو، ابربهاران، برده، بهشت، پرستارزاده، ترک، داننده، ژرف بین، ستمگر، شیردل، کدخدا، گنجور، لاله رخ، مادر، نیش و یار یادآوری می گردد. نگاهی گذرا به همین چند مدخل که اتفاقی و برای نشان دادن گستردگی کار و وسعت اشراف بر «شاهنامه» آورده شده، می تواند بحث حاضر را کوتاه کند تا خواستاران هر گونه پژوهش درباره ی زن به سراغ این اثر گران سنگ بروند. این یادآوری هم لازم است که کتاب از سوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز پژوهش فرهنگی شایسته ی قدردانی شناخته شده است.
فرهنگ پارسی با انتشار «کتاب فرهنگ زنان شاهنامه» بر بخشی از ناخودآگاه خود درباره ی زن و جایگاه او در اندیشه ی ایرانی دست یافته است. این فرهنگ نام پژوهنده ی خود را در گستره ی فرهنگ پارسی ثبت خواهد کرد.

برگرفته از : روزنامه ی شرق ، شماره ی ۸۰۸ ، ۲۴ تیرماه ۱۳۸۵، صفحه ی ۱۸ ، ( با ویرایش )

نظر شما