۱۹ - بهمن - ۱۳۹۱
پیمان حریقی


رابطه ی مستقیم  و  دوسویه  ی دولت روسیه شوروی با حزب دمکرات کردستان ایران ، در سال های  پس از شهریور ۱۳۲۰  و اشغال ایران از سوی نیروهای اتحاد جماهیر شوروی ، آمریکا و انگلستان ، آنچنان آشکار است که هرگز از سوی رهبران اخیر این حزب انکار نشده است .  در روزهایی که با اشغال ایران ، دولت ایران درگیر مصیبت های ناخواسته تحمیلی به سبب ورود نیروهای اشغالی بود و شهروندان ایرانی با بیماری و فقر و گرسنگی دست به گریبان بودند ، اتحاد جماهیر شوروی  زمان را برای  اجرایی کردن خواسته ویژه ی خود ،  دست یافتن به آب های گرم  خلیج فارس و در گام نخست گرفتن امتیاز نفت شمال  ایران ، مناسب دانست  و برای این کار ، کوشید تا در زیر پوشش تشکل هایی که شعارهایی مردم پسند و در راستای اهداف « نخستین دولت  پرولتاریای جهان » به رهبری یوسف استالین ، سر می دادند ، مزدوران خود را سازماندهی کند .

اشغال ایران از سوی نیروهای متفقین

اشغال ایران از سوی نیروهای متفقین

این دولت در گام  نخست با تاسیس حزب های دست آموز در جهت واقعی جلوه دادن مبارزه مشروع برای دستیابی به « قدرت سیاسی » از سوی چپگرایان برآمد :  نخست در میان آذری های استان آذربایجان  از یکی از اعضای  گذشته ی « حزب کمونیست ایران » – که با آنها همکاری های درازمدتی را از خود نشان داده بود –  برای تاسیس  حزب  و پس از آن، تاسیس  دولت دست نشانده   حمایت کرد ، و پس از آن  به سراغ  شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی آمد . تجزیه طلبان چنین جلوه داده اند که قاضی محمد ، همچون یک رهبر سیاسی  با اراده ی  خود در صدد جلب حمایت روس ها برآمده است  ؛ اما نکته ی مهم این است که این رهبر حزب دمکرات کردستان ایران ، قاضی محمد ، نبود  که مانند هر رهبر سیاسی دیگر ،  به  نیت  بده بستان و تعامل سیاسی و یا از روی ناگزیری ، با  یک دولت  ارتباط  برقرار کند بلکه این رهبران کاخ کرملین بودند که برای رسیدن به خواسته های خود ، قاضی محمد را پیدا کردند  و به دست او ، حزب دمکرات کردستان ایران را تاسیس کردند . روس ها پیش از آنکه با قاضی محمد وارد گفتگو شوند ، با سه نفر دیگر از برجستگان سیاسی کردستان  مذاکره کردند و آنان را به انجام این کار تشویق کردند . این سه نفر علی آقا امیرعشایر ، عمرخان شکاک و قرنی آقای مامش بودند که هر سه نفر ، پیشنهادهای روس ها را مودبانه رد کردند .  [۱] چهارمین نفر یک روحانی سنی مذهب  و گرجی تبار به نام « قاضی محمد » بود که روس ها  او را برای اجرایی کردن خواست های خود، یافتند ؛ و او بود  که پیشنهاد روس ها را پذیرفت .

با پذیرفته شدن این پیشنهاد از سوی قاضی محمد  ، رابطه ای دوسویه میان او و هوادارانش و دولت روسیه ی شوروی آغاز شد . با تاسیس حزب دمکرات  کردستان ایران، کمک های مادی و معنوی گسترده روسیه ی  شوروی به این حزب  در قالب پرداخت پول ، تحویل سلاح و تجهیزات نظامی ، دستگاه فرستنده ی رادیویی ، دستگاه چاپ و برگزاری دوره های آموزش نظامی در باکو برای اعضای حزب  قاضی محمد  آغاز شد . افزون بر این ، جلوگیری از حرکت ستون های ارتش ایران به سوی آذربایجان  که از سوی روس ها انجام می گرفت ، جدای از حمایت از تجزیه طلبان آذربایجان به رهبری دست نشانده دیگری به نام جعفر پیشه وری ، حمایت از دومین دولت « روس ساخته »، یعنی دولت قاضی محمد در مهاباد ، را  هم هدف خود قرار داده بود ، و در عمل ، دست حزب دمکرات کردستان را در اقدام های خود باز می گذاشت . در برابر این حمایت ها ، حزب دمکرات کردستان ایران نیز ،  بی پروا ، چاکری و حمایت آشکار خود از خواسته های روسیه شوروی در ایران را پی گرفت و حتا برای داده شدن امتیاز نفت شمال به روسیه ی  شوروی کوشش هایی را به کار بست . این اقدامات که چیزی نبود  مگر  گونه ای « امربری » و دست نشاندگی آشکار ، چهره ی یک « دولت مستعمره » را به دولت قاضی محمد بخشید .

در همان زمان ، در عرصه ی فرهنگی نیز حزب دمکرات  کردستان ایران  ، از اینکه دست نشاندگی خود را به بانگ بلند جار بزند ، ابایی نداشت . برای نمونه به نمایش « مام میهن » می توان اشاره کرد . در این نمایش که  کارگردانان این حزب آن را  بر روی صحنه بردند ، زنی سیاهپوش ( نماد کردستان  )   نقشی را بازی می کرد . در حالی که این زن از سوی ترکیه و ایران و عراق به زنجیر کشیده شده بود ، داس  و چکشی ( نماد روسیه شوروی و نقش پرچم آن ) برای گسستن زنجیرها به حرکت درمی آمد  و تئاتر با شعار « زنده باد استالین » به پایان  می رسید . [۲]

جلوه های « روس پرستی » در روزنامه ی « کوردستان » ، ارگان حزب دمکرات کردستان ایران به گونه ای دیگر در نمایش بود : در کمتر  شماره ای از این روزنامه  که دستگاه چاپ آن را دولت روسیه به  این حزب  داده بود ، تصویر بزرگ استالین در صفحه اول آن چاپ نشده یا شعری از مدیحه سرای این حزب ،  « هیمن » در ستایش از استالین ، ارتش سرخ و یا دولت روسیه شوروی  منتشر نشده است . [۳ ]

 

قوام السلطنه ،سیاستمدار برجسته ایرانی که سرپرستی هیات ایرانی مذاکره کننده با دولت روسیه شوروی برای بیرون رفتن از ایران را بر عهده داشت .

قوام السلطنه ،
سیاستمدار برجسته ایرانی که سرپرستی هیات ایرانی مذاکره کننده با دولت روسیه شوروی برای بیرون رفتن از ایران را بر عهده داشت .

دست نشاندگی و خودباختگی فرهنگی تشکل  « روس ساخته »  ی حزب دمکرات کردستان  ایران ، چنان بود که افسران این حزب که در باکو آموزش می دیدند ، با لباس های نظامی روسی به مهاباد بازمی گشتند و با درجه های روسی همچون « مایور » ، « پالکوونیک » و « پودپالکوونیک » خطاب می شدند . [۴]

در این میان ،« روسیه ستایی » رسانه ی  دولت قاضی محمد شگفت آور بود . رادیو جمهوری مهاباد که دستگاه فرستنده ی آن از باکو فرستاده شده بود و در روز دهم اردیبهشت ۱۳۲۴ آغاز به پخش برنامه کرد ، هر روز به مدح روسیه و ارتش سرخ می پرداخت و از حمایت های آنان سپاسگزاری می کرد . [۵]

در دفتر مرکزی حزب دمکرات کردستان ایران، تصویرهای استالین و لنین درو دیوار را پوشانده بود . هنگامی که قاضی محمد و سیف قاضی و تنی چند از روسای عشایر کرد در ۲۲ شهریور ۱۳۲۴  برای دومین بار به باکو سفر کردند ، به هنگام بازگشت ، از میزبان خود ، هر نفر یک عکس قاب گرفته ی استالین  را هدیه گرفتند . [۶]

یوسف ویساریو نو ویچ استالین ،رهبر اتحاد جماهیر شوروی در زمان اشغال ایران

یوسف ویساریو نو ویچ استالین ،
رهبر اتحاد جماهیر شوروی در زمان اشغال ایران

رهبر این حزب پیروی دربست و همه جانبه ی خود از رژیم روسیه شوروی را  ، آشکارا ، به نمایش می گذاشت . قاضی محمد در  گفتگوی خود با روزنامه ی شهباز ، از روزنامه های هوادار روسیه در آذرماه ۱۳۲۴ که در شماره ی ۱۲ آن روزنامه و در دی ماه همان سال منتشر شد ، چنین گفت : « در رژیم شوروی که رژیم دموکراسی حقیقی است ، همان سازمان های ملی را که ما می خواهیم درست کنیم ، وجود دارد .» [۷]

خط مشی سیاسی حزب دمکرات کردستان ایران در کاخ کرملین تدوین می شد .  در این خط مشی  ، جدایی  سیاسی و فرهنگی از ایران به شیوه های گوناگون پیگیری می شد . برای مثال ، در برنامه نخستین کنگره ی این حزب آمده بود : « ۱. خودمختاری در اداره ی امور محلی ؛ ۲ . به رسمیت شناخته شدن زبان کردی در ادارات و تحصیل در مدارس ؛ …۴ . همه  ی کارکنان دولتی باید کرد باشند …» [۸] شباهت بندهای گوناگون این برنامه با دیدگاه های بیان شده در گزارش های کارشناسان روسیه که از ایران دیدار کرده بودند ، شگفت انگیز است . در سال های پس از جنگ جهانی دوم ، میرجعفر باقر اوف در گزارشی به استالین چنین نوشته است : « در دوران دیکتاتوری رضاشاه ، اهالی آذربایجان نه تنها به مقامات بالای دولتی راه نمی یابند بلکه از رسیدن به مناصب متوسط و کوچک هم محرومند . حکومت شاه با اعلام زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کشور ، آن را به ادارات دولتی تحمیل کرده است و در موسسات دولتی گفتگو به زبان آذری ممنوع است و اسناد و مدارک به زبان فارسی تدوین می شوند . » [۹] نکته ای که در گزارش های این کارشناسان روسی ، بیش از هر چیز ، خودنمایی می کند ، این است که  یا کوچکترین آشنایی با گذشته و سامان فرهنگی ایران ندارند  یا ، دانسته ، آن را انکار می کنند . وگرنه در کدام دوره از تاریخ ایران ، زبان اسناد و مدارک دولتی ، به جز دوره کوتاه پس از یورش عرب ، زبان فارسی نبوده است ؟ نگاهی به تاریخ تدوین این گزارش ، نشان می دهد که این گزارش پیش از برگزاری کنگره ی حزب دمکرات کردستان ایران  به استالین ارائه شده است و رد پای دیدگاه های طرح شده در آن را در برنامه نخستین کنگره ی  حزب دمکرات کردستان ایران می توان دید .

نشانه ی مهم دیگری از دست نشاندگی حزب دمکرات کردستان ایران و قاضی محمد  که می توان به آن استناد کرد ، این است که پیش از تاسیس  این حزب  ، اعضای این حزب در قالب گروه چپگرایی  به نام « کومله . ژ . کاف » که در سال ۱۳۲۲ تاسیس شده بود ، فعالیت می کردند ؛ اما در سال ۱۳۲۴ این تشکل به دستور مقامات شوروی به « حزب دمکرات کردستان ایران » تغییر نام داد . پیش از آن، این کار با تبدیل « شاخه ی آذربایجان حزب توده [ ایران ] » به « فرقه ی دمکرات آذربایجان » یک بار دیگر هم انجام شده بود . وابستگی تام  و مطلق « کومله . ژ . کاف » و پس از آن ، « حزب دمکرات کردستان  ایران» به دولت روسیه ی  شوروی ، چنان ژرف بود که به هنگامی که روسیه ی  شوروی برای دریافت امتیاز نفت شمال ، با خودداری از بیرون بردن ارتش  خود از خاک ایران ، خیره سرانه و  وقیحانه برای دریافت امتیاز نفت شمال پافشاری می کرد ، سازمان « کومله . ژ . کاف » همه ی کوشش خود را از راه های گوناگون تبلیغاتی برای وادارکردن سیاستمداران ایرانی برای دادن امتیاز نفت به شوروی به کار می بندد و به هواداری از دولت شوروی در بیانیه ای چنین می گوید : « اطلاعیه شماره ۳۱۲ ، روز دوم آبان ۱۳۲۳ –  در این روزها رادیو و مطبوعات ایران اعلام کردند که حکومت اتحاد جماهیر شوروی به منظور استخراج نفت درخواست نمود که مناطقی در شمال ایران در اختیارش قرار گیرد و به او امتیاز داده شود ، ولی حکومت نمک نشناس ایران نیکی های سه سال اخیر اتحاد جماهیر شوروی را نادیده گرفته و این درخواست  را رد کرده است … » [۱۰]

چنان که از متن بیانیه دریافته می شود ، سازمان « کومله . ژ . کاف » اشغال ایران از سوی نیروهای نظامی شوروی به همراه آمریکا و انگلستان را  که به کشتار مردان ایرانی و هتک حرمت به ناموس زنان ایرانی، انهدام تاسیسات ترابری و ارتش و راه آهن و قحطی انجامید ، اقدامات و رویداد هایی می داند که به خاطر آنها ، ایرانیان باید در برابر اشغالگران « نمک شناس » هم باشند .

پی نوشت ها :

۱. حریقی ، پیمان ؛ طالع ، هوشنگ . گوشه های پنهان توطئه برای تجزیه مهاباد . لنگرود ، انتشارات سمرقند ، ۱۳۸۹ ، ص ۱۳۷ ؛ نیز : مک داول ، دیوید . تاریخ معاصر کرد . ترجمه : ابراهیم یونسی . تهران، انتشارات روزبهان ، چاپ سوم ، ۱۳۸۶ ، ص ۴۲۲؛ نیز : فیروزی ، حمیدرضا . جمهوری مهاباد . اراک ، نشر نوای دانش ، ۱۳۸۴ ، ص ۱۸۱ .

۲. گوشه های پنهان توطئه برای تجزیه مهاباد ، همان ، ص ۱۱۳ ؛ نیز : تاریخ معاصر کرد ، همان ، ص ۴۰۹ ؛ نیز : ایگلتون ، ویلیام . جمهوری ۱۹۴۶کردستان . ترجمه : سید محمد صمدی . مهاباد ، نشر سیدیان ، ۱۳۶۲ ، ص ۷۸ ؛ نیز : کینان ، درک . کردها و کردستان . ترجمه : ابراهیم یونسی . تهران ، انتشارات نگاه ، ۱۳۷۶ ، ص ۱۲۱ ؛ نیز : جمهوری مهاباد ، همان ، ص ۱۸۱ ؛ نیز : بلوریان ، غنی . ئاله کوک ( برگ سبز ) .( خاطرات غنی بلوریان ) . ترجمه : رضا خیری مطلق . تهران ، نشر رسا ، ۱۳۸۴ ، ص ۴۷ تا ۵۷ .

۳. دوره ی روزنامه کوردستان در سال  ۱۳۲۴ ؛ نیز : تاریک و رون گولبژیریک له شیعرکان هیمن . ، بی نا ، بی جا ، بی تا .

۴. گوشه های پنهان توطئه … ، همان ، ص ۱۱۷ ؛ نیز :  پشدری ، عبدالله . یادداشته کان عبدالله پشدری . ( دوره دوجلدی ) ، عراق  ، وزارت فرهنگ و اطلاع رسانی ، ۱۹۹۲، ص ۱۱۲ .

۵. یادداشته کان عبدالله پشدری ، همان ، ص ۱۱۴ ؛ نیز : امین ، نوشیروان مصطفی . حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی . ترجمه : اسماعیل بختیاری . سلیمانیه ، نشر ژین ،  ۲۰۰۵ ، ص ۱۷۶ .

۶.  حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی ، همان ، ص ۱۱۵ .

۷. روزنامه شهباز ، شماره ی ۱۲ ، دی ماه ۱۳۲۴ .

۸. گوشه های پنهان توطئه … ، همان ، ص ۱۲۱ ؛ نیز : جمهوری ۱۹۴۶کردستان ، همان ، ص ۱۰۳ ؛ نیز : حکومت کردستان و کرد در بازی سیاسی شوروی ، همان ، ص ۸۷ و ۸۸ ؛ نیز : جمهوری مهاباد ، همان ، ص ۱۸۵ ؛ نیز : کردها و کردستان ، همان ، ص ۱۲۲ و ۱۲۳ .

۹. کردها و کردستان ، همان ، ص ۱۲۳ .

۱۰ . صمدی ، سید محمد . نگاهی به تاریخ مهاباد . مهاباد ، انتشارات رهرو ،  چاپ اول ، ۱۳۷۷ ، ص ۱۲۰ ؛ نیز : هه ورامی ، ئه فراسیاو . رووداوکانی روژهه لاتی کوردستان له به لگه نامه ی سوفیه تیدا ( رویدادهای شرق کردستان ) . سلیمانیه ، نشر ژین ، ۲۰۰۷ .

۱ نظر

  1. بیژن ایراندوست می‌گوید،

    با درود به شما سرور ارجمندم ،جناب احمدی گرامی برای معرفی مقالات خواندنی و ارج نهادن به کوشش جناب حریقی برای پرداختن به موضوع وابستگی سه حزب دموکرات و کومله .ژ. کاف کردستان و حزب تجزیه طلب پیشه وری به شوروی سابق .
    شناسنامه ی این گونه احزاب بر کمتر کسی پوشیده است که تا بن دندان به کشورهای زیاد خواه راحت طلب وابسته ، خیره خواران آنان هستند . نکته ی جالب اینجاست که سردمداران اینگونه احزاب به هیچ روی پذیرای جنبه ی وابستگی سیاسی به معنای علاقه مند بودن و یا عاشق خط رفتاری اینگونه کشور ها نیستند و تنها به دنبال گرفتن امکانات از آنان برای رسیدن به اهداف جاه طلبانه شان هستند تا جایی که حاضرند تا همه ی حیثیت خود را فدای این اهداف پلید شان کنند . نیک می بینیم اکنون به آسانی قبله ی خود را عوض کرده و به سوی عربستا ن و اسرائیل و آمریکا دست گدایی دراز کرده اند که این حرکتشان یک چرخش ۱۸۰ درجه را به همراه داشته است .
    اینکه ما توقع داشته باشیم که اینان وابستگی خود را با وجود برملاشدن اسناد و مدارک شفاف و روشن بپذیرند ، سخت در اشتباهیم ؛ چرا که کدام خلافکاری را دیده اید که به جرم خود اعتراف کرده باشد ، آن هم خلافکاری که خود را سیاسی می داند و ادعای مدیریت و رهبری قشری را یدک می کشد ؛ رهبران خائن و مزدور وابسته و پیروانی بی خرد و نادان . نرود میخ آهنین در سنگ . پاینده ایران

    ارسال شده در تاریخ بهمن ۲۲ام, ۱۳۹۵ در ساعت ۳:۳۲ ب.ظ

نظر شما