نوشتۀ : احسان هوشمند
کشور ما ، ایران در حالی ماههای پایانی اجرای برنامۀ ششم توسعۀ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را پشت سر میگذارد که مشخص نیست چه میزان از اهداف برنامۀ ششم توسعۀ کشور محقق شده یا حتی چه میزان از برنامه اجرائی شده است؟ تاکنون پنج برنامۀ توسعه در دورۀ قبل از انقلاب و شش برنامه نیز در دورۀ جمهوری اسلامی در کشور مصوب و اجرا شده است، اما همچنان کشور با مسائل عدیده و متنوع توسعه ای دست وپنجه نرم میکند. بر اثر اجرای برنامههای توسعه و عمرانی پیش از انقلاب، درآمد سرانۀ ایرانیان رشد قابل توجهی داشت و درآمد ناخالص ملی نیز چندبرابر شد. پیشبینی شده بود، در صورت استمرار اجرای برنامهها در سال ۱۳۷۰ سطح زندگی ایرانیان به سطح زندگی اروپاییان نزدیک شده و در اوایل دهۀ ۸۰ خورشیدی، سطح زندگی ایرانیان برابر با کشورهای فرانسه، انگلستان و ایتالیا باشد. البته در عمل اجرای برنامههای پنجسالۀ عمرانی پیش از انقلاب به ناموزونی بخشهای مختلف اقتصادی منجر شد و ضمن رشد تورم به افزایش واردات در کشور منجر شد، بهگونهای که پایانههای ورودی کشور توان این مقدار از واردات را نداشت. افزایش هزینههای دولتی نیز از دیگر پیامدهای اجرای برنامهها از جمله برنامۀ پنجم بود، به گونهای که در دولت آموزگار با تغییر رویکرد به سوی اتخاذ سیاستهای ریاضتی متمایل شد – هرچند افزایش نارضایتیهای داخلی مجالی برای اجرای برنامۀ ششم باقی نگذاشت و با وقوع انقلاب پروندۀ برنامههای توسعۀ پنجگانۀ ایران در سال ۱۳۵۷ بسته شد. در ۱۰ سال نخست پس از انقلاب، کشور بدون برنامۀ توسعه ای اداره شد. در برنامههای توسعۀ کشور که پس از اتمام جنگ و از سال ۱۳۶۸ اجرائی شد، توجه به رشد اقتصادی کشور و آزادسازی اقتصادی و خصوصیسازی در دستور کار برنامهنویسان قرار گرفت. هرچند در این دوره نیز اثرات زیستمحیطی اقدامات توسعهای بجد مورد توجه قرار نداشت و تدوین برنامهها بر اساس آمایش سرزمین طراحی نشده بود و برای رفع ناپایداریها و ناموزونیها در فرایند توسعۀ کشور اقدامات مؤثر و کارشناسیشدهای به اجرا درنیامد. تورم هم در طول برنامۀ ششم رشد بیسابقهای داشته و بر شمار فقرا و اقشار آسیبپذیر نیز به شدت افزوده شده است.
۱. پیش از طراحی برنامۀ هفتم لازم است تا سیاهه و فهرستی کارشناسیشده از مسائل کلان کشور و مشکلاتی که جامعۀ ایران در این روزها با آن دست به گریبان است، به صورت کارشناسیشده و مطالعه شده تدوین شود. برای این مهم استفاده از ظرفیتهای علمی و مطالعاتی کشور بسیار ضروری است. نقادی تجارب پیشین برنامه نویسی و اجرای برنامههای پیشین نیز وجه دیگری از مقدمات تدوین برنامه هفتم است.
چرا برنامههای پیشین، یعنی شش برنامۀ قبلی کشور پس از انقلاب، نتوانست به بخش بزرگی از اهداف خود دست یابد؟ آیا اهداف تعریفشده واقعبینانه تعریف نشده بود یا اینکه بخشی از عدم تحقق اهداف ناشی از مسائلی است که در فرایند اجرای برنامه روی داد و موجب عدم تحقق اهداف برنامههای پیشین شد؟ آیا برای افزایش ضریب واقعبینی در طراحی اهداف برنامه، تدابیری اندیشیده شده است؟ آیا برای رفع موانع اجرائی ناشی از ساختار پیچیدۀ بوروکراسی کشور نیز فکری شده است؟
۲. یکی از مسائل بنیادین کشور افزایش شاخص نابرابریهای منطقهای است. بسیاری از استانهای مرزی در آستانۀ تدوین برنامۀ هفتم با مسائل بیشماری دست و پنجه نرم میکنند. پوشش تحصیلی افراد لازمالتعلیم، بهویژه پوشش تحصیلی دختران، تعداد آموزگار و معلم، نسبت دانشآموز به مدرسه و کلاس درس، مدارس استاندارد، تغذیه، دسترسی به جاده، بهداشت و درمان و بیکاری و بهرهوری و تجارت مرزی و سایر شاخصهای توسعۀ پایدار در بخشهایی از استانهای مرزی نمایشگر وضعیت مناسبی نیست. آیا در برنامۀ هفتم برای کاهش این شکافهای توسعهای تدابیر تازهای اندیشیده شده است؟
۳. آیا در برنامۀ هفتم، آمایش سرزمین مبنای اصلی طراحی و تدوین برنامههای کشور قرار گرفته است؟ با توجه به تفاوتهای ساختاری آمایش سرزمینهای تدوینشده مربوط به استانهای کشور برای رفع این مسئله و بهروزرسانی آن، چه اقدامی صورت گرفته است؟ از جمله برخی از آمایشهای سرزمین استانی مربوط به دهۀ ۸۰ و بخشی دیگر در سالهای دهۀ ۹۰ صورت گرفته است. آیا برای هماهنگسازی ساختاری آمایش سرزمین استانهای کشور اقدام خاصی صورت گرفته است؟ موضوع پایداری سرزمینی و مسائل ناشی از تغییرات اقلیمی و آبهای مرزی و خشکسالی نیز از جمله مسائل پیشروی کشور است. آیا چنین موضوعاتی در برنامۀ هفتم جایگاه درخور خود را یافته است؟ تورم لگامگسیخته، بیکاری مزمن و وضعیت نامناسب مؤسسات تولیدی، صنعتی، گردشگری و خدماتی هم از دیگر مسائل مبتلابه جامعۀ امروز ایران است. آیا برای این مسائل نیز با استفاده از توان کارشناسی کشور تدابیری طراحی شده است؟
۴. در دهۀ گذشته برخی پدیدههای اجتماعی و اقتصادی پیامدهای نامناسب و گاه دردناک عمیقی بر جای گذاشته است. یکی از این پدیدهها گسترش پدیدۀ کولبری در استانهای کردستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه است. آیا برای حذف این پدیده از طریق اشتغالزایی در سطح منطقهای و استانی و اصلاحات اقتصادی ساختاری در سطح ملی تدابیری اندیشیده شده است؟ مرزهای کشور به صورت معمول شاهد هزینههای انسانی، اقتصادی و اجتماعی و حتی سیاسی قابلتوجهی بر اثر پدیدۀ کولبری است. کشتهشدن گاه و بیگاه کولبران زحمتکش بخشی از این پیامدهاست. در شرق و جنوب کشور نیز قاچاق سوخت از مسائل شاخص در مناطق مرزی است. امروزه روزانه میلیونها دلار از سوخت کشور قاچاق میشود. آیا برای مدیریت این وضعیت در برنامۀ هفتم کشور هم تدابیری اندیشیده شده است؟
۵. در سالهای گذشته سرمایۀ اجتماعی در کشور با استهلاک درخور توجهی دست به گریبان بوده است. کاهش اعتماد و مشارکت یکی از این آسیبهاست. آیا برای ترمیم سرمایۀ اجتماعی هم در قالب برنامۀ هفتم تدابیری اندیشیده شده است؟ تعمیق ارزشهای ملی و توجه به همبستگی ملی و افزایش انسجام ملی از دیگر مباحثی است که پرداختن به آن در برنامۀ هفتم میتواند در توسعۀ پایدار و موزون کشور مؤثر باشد.
برگرفته از : روزنامۀ شرق، ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ (با ویرایش)
نظر شما