۲۳ - مهر - ۱۳۹۱
دکتر علی علی بابایی


 

 اشاره :

در پی مرزکشی‌های سیاسی توسط دولت‌های استعماری در سالیان دور،‍

در کشورهای پیرامونی ایران امروز(ایران فرهنگی) هویت‌سازان  به  جعل

 تاریخ و هویت‌سازی برای مردم خود روی آوردند. هویت‌سازی و جعل تاریخ

در این مناطق در تقابل با فرهنگ پیشین این  هویت‌سازان ،  یعنی  فرهنگ

ایرانی صورت می‌گرفت. آنچه اینان را به  این کار  وا می‌داشت ،  این پندار

بود که اگر آنها از اینگونه و هویت‌سازی سر باز می‌زدند، دیگر نمی‌توانستند

خود را در یک واحد سیاسی مستقل تعریف کنند و ناچار بودند فرهنگ ایرانی

 را بپذیرند و به زیر پرچم ایران  سیاسی درآیند.

 

 

در سالهای اخیر٬ روند« جعل تاریخ» و «هویت‌سازی» در این کشورها که پیش از این،  بخشی از «‌ایران بزرگ»‌بوده‌اند، فزونی یافته است. این روند با استقبال گسترده‌ای از سوی ابرقدرتهایی روبرو شده است که همواره در پی ایجاد اختلاف و تفرقه میان تیره‌های ایرانی بوده‌اند.

تاریخ  و فرهنگ با‌شکوه چندین‌هزار‌ساله  ایران، هویت ملی را به امری بدیهی میان  ایرانیان بدل کرده است. درمقابل، هویت‌سازان که در برابر ارزشهای فرهنگی نیاکانشان قد علم کرده‌اند،  ناگزیرند که یک روند چندین‌هزار‌ساله فرهنگ‌سازی را دوباره طی کنند. از آنجا که این امر،  شدنی نیست،  آنها به پروژه پرشتاب «هویت‌سازی» روی آورده‌اند. در این راستا، در این کشورها، کتابهای تاریخی‌ای منتشر می‌شوند که به طرز شگفت‌انگیزی دیدگاه‌های تاریخی یکسان دارند؛ وجه مشترک همه این کتابها انکار هویت ایرانی، کتمان تجربه‌های تاریخی مشترک با دیگر تیره‌های ایرانی، دگرگون‌نمودن حقایق تاریخی مورد پذیرش همه پژوهشگران تاریخ، و حتی  ناسزاگویی به شخصیتهای تاریخی ایران است. این هویت سازان این واقعیت را نادیده می‌گیرند که انکار پیوندهای تیره‌های ایرانی ساکن در خارج از مرزهای کنونی ایران امروز با ایرانیان، تنها بحران هویت را در میان مردمان آنان دامن می‌زند و سود دیگری برای آنها ندارد.

در این آشفته‌بازار « هویت‌سازی » که کوششهای ضدایرانی با همکاری قدرتهای فرامنطقه‌ای و حتی گاه با سازماندهی این قدرتها ادامه دارد، این پرسش برای برخی از ایراندوستان پیش آمده است که،  چرا مسئولان فرهنگی و پژوهشگران ایرانی در پاسداری از هویت و منافع ملی ایرانیان کوتاهی می‌کنند؛ و پاسخی به این یاوه‌سرایان که دشمنی با ایران و فرهنگ ایرانی را مذهب مختار خود قرار داده‌اند و حتی آن را تبلیغ می‌کنند،  نمی‌دهند؟

چنان که  گفته شد، تحرک کنونی کشورهای پیرامونی ایران امروز(ایران فرهنگی) به این علت است که آنان پیشینه سیاسی مستقل چندانی به عنوان یک کشور ندارند و سخت می‌کوشند تا یک هویت فرهنگی ساختگی برای محدوده سیاسی خود دست و پا کنند،  زیرا که هویت فرهنگی پیشین آنان در مجموعه‌ای از  تجربه‌های گوناگون تاریخی با ملت ایران شکل گرفته است و روشن است که قابل‌تعریف برای مرزهای ساختگی کنونی‌شان نیست؛ از این رو به  هویت‌سازی منطبق با مرزهای کنونی سیاسی خود می‌پردازند.

در تاریخ جهان، ملت ایران از پیشینه کهن سیاسی‌ـ فرهنگی بی‌مانندی برخوردار است و  نیازی به کوششهای شتابزده‌ای از نوع کوشش هویت‌سازان ندارد. ایران کشوری خلق‌الساعه نیست که یکشبه در اثر یک پیمان بین‌المللی یا توافقنامه‌ای میان چند ابرقدرت به وجود آمده باشد. در طول تاریخ ایرانیان،  آموزگاران فرهنگی ملت‌های جهان بوده‌اند و پاسخگویی مستقیم به این هویت‌سازان ماجراجو در شأن آنان نیست.

با این حال خویشکاری پژوهشگران و مسئولان فرهنگی با توجه به  شرایط ویژه  جهان در هزاره  سوم و سرعت شگفت‌انگیز تبادل اطلاعات،  بسیار سنگین‌تر از گذشته است. به علت توجه ناکافی به جایگاه و ارزشهای فرهنگ ایرانی در سالهای اخیر،  نسل جوان ایران دچار بحران هویت شده  و شوربختانه ، نیازهای فرهنگی خود را در فرهنگهای بیگانه جستجو می‌کنند.

این خلاء فرهنگی و جایگزین‌شدن  عنصرهای فرهنگ بیگانه در تاریخ کهنسال ایران سابقه‌ای ندارد؛ از این رو رسالت پژوهشگران عرصه فرهنگ و تاریخ ایران برای شناساندن ارزشهای والای فرهنگ ایران به نسل جوان ایران در این زمان دارای اهمیت بیشتری از گذشته است.

پژوهشگران عرصه فرهنگ و تاریخ ایران باید با خویشکاری سختکوشانه در راستای اعتلای فرهنگ ایران بکوشند. دیگر اینکه  به طورغیرمستقیم و از را‌ه آموزانیدن شیوه‌های نگاهبانی پیوندهای فرهنگی و گوشزدنمودن اهمیت این کار در حوزه‌های فرهنگی همچون قلمرو زبان فارسی و فرهنگ ایرانی،  برای حفظ و بقای آن در برابر حوزه‌هایی چون فرهنگ لاتینی و مانند آن، دسیسه‌ها و نقشه‌های هویت‌سازان را نقش برآب کنند.

آگاهی و درس‌آموزی از کوشش نیاکان برای نگاهبانی از وجوه مادی و معنوی فرهنگ ایرانی در گذر هزاره‌ها، سلاحی است در دست ایراندوستان برای مبارزه با این مدعیان نورسیده. کوشش همه جانبه و فراگیر پژوهشگران ایرانی برای شناساندن ارزشها، عظمت  و شکوه فرهنگ نیاکانی،و گوشزد کردن خویشکاری(وظیفه) ملی برای نگاهبانی از این فرهنگ به همه تیره‌های ایرانی(ساکن در ایران و کشورهای پیرامونی ایران ) ، می‌تواند سنگری به بزرگی ایران و جهان ایرانی در برابر تهدید‌های دشمنان فرهنگ ایرانی برپا کند.

نظر شما