3 - مارس - 2025
نوشتۀ : احسان هوشمند




همزمان با پیام عبدالله اوجالان مبنی بر لزوم انحلال و خلع سلاح سازمان کارگران کردستان ترکیه که بازتاب بسیار گسترده‌ای در محافل رسانه‌ای و سیاسی در ترکیه و سطوح بین‌المللی داشت، سخنان وزیر امور خارجۀ ترکیه علیه ایران و تهدید کشورمان می‌تواند حاوی پیام‌های نگران‌کننده‌ای از افزایش نگرانی‌های منطقه‌ای دربارۀ مناسبات ایران و ترکیه باشد.
وزیر امور خارجۀ ترکیه که پیش از این ریاست سازمان امنیتی ترکیه یعنی «میت» را بر عهده داشت، در سخنانی به طور تلویحی ایران را تهدید به استفادۀ ابزاری از افراطی‌گری قومی کرد. هرچند مسئولان دولتی، از جمله سخنگوی وزارت امور خارجه، به سخنان واهی و مخالف حسن همجواری وزیر امور خارجۀ ترکیه واکنش نشان دادند، اما متأسفانه وزیر امور خارجۀ کشورمان تا به امروز دربارۀ این موضوع واکنش مشهود و روشنی اتخاذ نکرده است. وزیر امور خارجۀ ترکیه در مصاحبه با شبکۀ الجزیرۀ قطر، به‌ صورت تلویحی، ایران را به حمایت از شعبۀ سوری پ.ک.ک یا حزب اتحاد دموکراتیک سوریه متهم کرده است. این در حالی است که ترکیه از چند دهۀ گذشته در مسائل قومی ایران به‌صورت نه‌ چندان پنهانی دخالت می‌کند. در سال‌های گذشته این چندمین باری است که مقامات برجستۀ ترکیه تهدید به تحریک مباحث قومی در درون کشور می‌کنند.

فعالیت برخی شبکه‌های اجتماعی مجازی افراطی قوم‌گرا، به صورت روشن، نشانگر حضور عناصری از کشور ترکیه یا عوامل وابسته به دولت ترکیه در این شبکه‌ هاست که علیه تمامیت ارضی ایران فعالیت می‌کنند. دشمنی با زبان فارسی، تمامیت ارضی کشور و حملات سازمان‌یافته به هموطنان کرد در استان آذربایجان غربی و طرح مباحث تجزیه‌ طلبانه از جمله مشخصات این شبکه‌های وابسته به ترکیه است. این در حالی است که ایران ظرفیت قابل توجهی برای تحریک گروه‌های مذهبی مانند میلیون‌ها علوی‌ یا کردهای ترکیه دارد که البته درگیرشدن دو کشور با چنین ابزارهایی در چارچوب مصالح ملی دو طرف نیست. در همین زمینه، در هفته‌های گذشته یکی از گروه‌های ناشناس با ادبیاتی قوم‌گرایانه در اطلاعیه‌ای که در فضای مجازی منتشر کرده است اعلام کرده که آمادۀ آغاز جنگ مسلحانه علیه ایران است. هرچند چنین گروه‌های ناشناسی تهدیدی جدی علیه کشور نیستند اما همزمانی آغاز چنین فعالیتی به وسیلهۀ گروهی ناشناس و مجعول می‌تواند نشانه‌ای از تهدیدهای دولت همسایۀ شمال غرب ایران تلقی شود. افزایش چنین تحرکاتی می‌تواند به تشدید این دست از اقدامات منجر شود و در نتیجه، امنیت و ثبات موجود در روابط دو کشور را با چالش مواجه کند.

از ابتدای انقلاب ۱۳۵۷ و پس از درگیری‌های دولت با گروه‌های تجزیه‌طلب در مناطق کردنشین غرب کشور، دولت ترکیه به این سازمان‌های مسلح کمک‌های تدارکاتی می رساند و حتی تعدادی از مقرهای این احزاب در خاک ترکیه قرار داشت. با افزایش فعالیت‌های پ.ک.ک در اواخر دهۀ ۶۰ خورشیدی طرف ترکیه‌ای، در مقابل ایران را متهم به دادن کمک به سازمان کارگران کردستان ترکیه می‌کرد. در دهه‌های بعد نیز ترکیه با تمرکز بر مباحث قومی در ایران، حتی گاه به صورت آشکار به دخالت در موضوعات قومی در ایران می‌پرداخت. در روزهای اخیر دولت ترکیه امیدوار است ضمن خلع سلاح و انحلال پ.ک.ک یا لااقل تضعیف و انشعاب پ.ک.ک بتواند به حاکمیت پ.ی.د یا همان شعبۀ سوری پ.ک.ک پایان دهد و به این ترتیب، به تکمیل بازی خود در سوریه امیدوار باشد. پس با طرح اتهاماتی چون حمایت ایران از چنین گروهی ترکیه در پی چه اهدافی است؟

در شرایط حساس منطقه و آگاهی دو طرف از این موضوع که استفاده از اهرم‌های قومی و مذهبی و زبانی، ابزاری نامشروع، غیرانسانی و مغایر منافع دو کشور است که می‌تواند به بی‌ثباتی گستردۀ منطقه منجر شود، ضروری است با افزایش فعالیت‌های دیپلماتیک، مسائل و نگرانی‌های دو کشور دربارۀ مسائل منطقه‌ای به‌ صورت مستقیم و با زبانی دیپلماتیک ارزیابی شود.

متأسفانه در داخل کشور نیز برخی از دولتمردان در چنین شرایطی آب به آسیاب دشمنان و رقبای منطقه‌ای کشور می‌ریزند. واکنش یکی از نمایندگان آذربایجان شرقی به رد طرح اصل ۱۵ قانون اساسی در مجلس شورای اسلامی، و ارائۀ آمارهای بزرگ‌نمایی‌شده و دروغین از جمعیت یکی از اقوام ایرانی از جمله بی‌توجهی‌هایی است که باید با آن با جدیت برخورد کرد. این در حالی است که نمایندۀ مذکور تاکنون دربارۀ پان‌ترکیسم و برخی اقدامات ضد ایرانی در میدان های ورزشی مانند بی‌حرمتی به پرچم کشور، شعارهای تجزیه‌طلبانۀ گروهی در این فضاها و نیز برخی اقدمات ضدایرانی دولت‌های همسایۀ ایران در شمال غرب کشور هیچ موضعی نگرفته است.

نظر شما