نوشتۀ : احسان هوشمند
در دهههای گذشته، ایران ما شاهد افزایش پوشش تحصیلی و تأسیس مدارس بوده است. هرچند پوشش تحصیلی در سطوح ابتدایی و متوسطۀ اول و متوسطه دوم از رشد قابل توجهی برخوردار بوده اما همچنان آموزش و پرورش با مسائل و چالشهای بسیاری رو به روست.
۱. در حالی یک ماه از آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ میگذرد که آموزش و پرورش کشور شاهد کمبود حدود ۲۰۰ هزار معلم و دبیر، ۲۳ هزار کلاس درس بیمعلم، کاستی حدود ۵۰ هزار معلم ورزش و محرومیت حدود هفت میلیون دانشآموز از معلم ورزش، کمبود ۳۷ هزار مشاور در مدارس و در نتیجه بیتوجهی به سلامت روان دانشآموزان، حدود یک میلیون کودک بازمانده از تحصیل، به شکلی که جمعیت کودکان شش تا ۱۲ ساله بازمانده از تحصیل در بازۀ زمانی ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۱ حدود دوبرابر شده، افزایش نرخ ترک تحصیل به ویژه در دوره متوسطۀ اول، هزاران روستای بیمدرسه یا بدون دسترسی به اینترنت، چندهزار مدرسۀ کانکسی در کشور، چهار هزار مدرسۀ سنگی تک کلاسه، ۱۰۰ هزار کلاس درس فرسودۀ نیازمند نوسازی یا بازسازی، مسائل مربوط به سوء تغذیه برای بیش از پنج درصد دانشآموزان به ویژه در مناطق محروم و… است. افزون بر آنکه فرهنگیان با مشکلات معیشتی بزرگی دست به گریبان هستند. افزایش تورم دورقمی در سالهای اخیر هم بر افزایش مشکلات معیشتی فرهنگ سازان کشور افزوده است. به سخن دیگر، آموزش و پرورش امروز کشور هم از نظر توسعهای و هم از نظر مسائل گریبانگیر فرهنگیان، با مسائل بسیاری روبهروست. انتظار این نیست که در کوتاهمدت مسئولان امر بتوانند بر مسائل و چالشهای توسعهای پیشروی آموزش و پرورش فائق آیند. رفع این حجم قابل توجه از کمبودهای آموزش و پرورش نیازمند بودجههای کلان و برنامهریزی دقیق و مدون است. هرچند در برنامۀ هفتم توسعه در این باره نیز به اندازه کافی تدبیر نشده و بعید است دولت بتواند در دورهای پنج ساله برای رفع محرومیتها و کاستیها اقدام چشمگیری انجام دهد. چرا که آموزش و پرورش همچنان یکی از موضوعات اصلی کشور محسوب نمیشود. تمرکز جدی دولت بر رفع محرومیتها و کاستیها در آموزش و پرورش نیازمند همّی ملی است. تمرکز دستگاه ذیربط برای مدیریت و حل و فصل کاستی نیازمند صرف وقت و برنامههای مدون و کارشناسیشده است،؛ امری که شواهد چندانی برای پیگیری آن مشاهده نمیشود. افزون بر آنکه سیاهۀ مسائل کشور در دیگر بخشهای توسعهای از جمله بهداشت و درمان و فرهنگ و صنعت و کشاورزی و محیط زیست نیز چنان نگرانکننده است که راه را بر تمرکز بر آموزش پرورش کشور بسته است. پیچیدگی ادارۀ کشور در این شرایط بیش از هر زمان دیگری نمایان است.

۲. در چنین شرایطی که آموزش و پرورش با مسائل پیچیده و عمیق و ساختاری روبهروست، برخی تصمیمات غیرکارشناسی که ناشی از بیتوجهی به اولولیتهای فوری است، موجب بروز اما و اگرهایی در آموزش و پرورش میشود. به عنوان نمونه اعلام استخدام صدها طلبه در آموزش و پرورش موجب بروز واکنشهایی در میان فرهنگیان شد. اساس این تصمیم با ابهامات و اما و اگرهای زیادی روبهروست. چرا این اقدام صورت گرفته و چه ضرورتهایی منجر به چنین تصمیمی شده و آیا نسبت به حضور مستمر این قشر به شکلی محدودتر در دهههای گذشته ارزیابیهای علمی و جامعی صورت گرفته و مانند آن، از جمله پرسشهای اساسی این بخش است. به خصوص با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی امروز ایران و ویژگیهای نسلهای جدید آیا حضور گستردۀ روحانیان در مدارس به نتایجی چون وضعیت امروز منجر نمیشود؟ آیا چنین اقدامی جزء مطالبات والدین و دانشآموزان است؟ قرار است روحانیان استخدامی عهدهدار چه وظایفی شوند؟ آیا دربارۀ این وظایف و تقسیم کار به اندازۀ کافی بررسی صورت گرفته است؟ نسبت این استخدامها با ساختار مدارس و وظایف مدیران و سایر ارکان مدارس چیست؟ آیا ابعاد و کارکردها و پیامدهای این وضعیت مورد تدقیق قرار گرفته است؟

۳. قرار است چه تعداد روحانی در آموزش و پرورش استخدام شوند؛ در چه بخشی به ایفای نقش بپردازند و اینکه قرار است در چه مناطقی از کشور به فعالیت بپردازند؟ پرسش دیگر این است که تاکنون در چند سال گذشته چه تعداد روحانی استخدام شده و محل مأموریت آنان کجاست؟
آیا قرار است این روحانیان در مناطق محروم روستایی یا مناطق مرزی به فعالیت بپردازند یا در مناطق شهری؟ در این باره نیز هنوز اطلاعات روشن و شفافی منتشر نشده! آیا قرار است استخدام و بهکارگیری این روحانیان تنها در شهرهای بزرگ صورت گیرد؟ برای مناطق دومذهبی چه تدابیری اندیشیده شده است؟ یا اینکه تنها قرار است روحانیان استخدامی از میان طلاب شیعی استخدام شوند؟ در این صورت پیامدهای این رویکرد از جمله برای دیگر مناطق کشور چه خواهد بود؟ به صورت کلی آیا برنامههای کارشناسی و آموزشی جدی و خاصی برای آموزش روحانیان صورت گرفته که چگونه با مسائل پیچیدۀ آموزش و پرورش مواجه شوند؟ طرحهای جدید در فضای پیچیدۀ کشور نیازمند اجرای آزمایشی در چند منطقۀ کشور است. آیا برای استخدام این دسته از روحانیان در ساختار آموزش و پرورش کشور چنین مقدماتی طراحی شده است؟ هرچند دربارۀ اساس این تصمیم و پیامدها و کارکردهای آن در حوزههای دیگر آموزش و پرورش ابهامهای دیگری هم وجود دارد که در جای خود باید به آن پرداخت. به نظر میرسد، کشور همچنان مواجه با سیاستگذاریهای بدون پشتوانۀ کارشناسی است که استمرار این وضعیت میتواند پیامدهای غیرقابل پیشبینی در پی داشته باشد.
برگرفته از : روزنامۀ شرق، ۲۴ مهر ۱۴۰۲ (با ویرایش)
نظر شما