۱۹ - شهریور - ۱۴۰۲
نوشتۀ : احسان هوشمند





در جهان امروز پرچم مهم‌ترین نماد و نشانۀ هر کشور است. ایرانیان از معدود ملت‌هایی هستند که از دیرباز، یعنی از هزار سال پیش، نمادهای میهنی خود را در قالب‌های گوناگون مادی و غیرمادی به نمایش می‌گذارند. رسوم و سنت‌ها یا جشن‌ها و همچنین ادبیات ایرانی و مضامین ادبی سرشار از معنویت و روح تمدن و مردمان ایران از جملۀ این نمادها است. یکی از نمادهای دیرپای ایرانی پرچم و درفش ایرانی است که جایگاه مهمی در اسطوره‌ها و ادبیات ایرانی دارد و البته در متون تاریخی هم بارها مورد توجه قرار گرفته است. به‌ ویژه آنکه هنگامی ایرانیان از پرچم به‌عنوان نماد ایرانیت استفاده می‌کردند که بخش بزرگی از ملت‌های امروزی جهان در جغرافیای سیاسی جهان پدیدار نشده بودند و البته دیگر جوامعی که بودند، پرچم و نماد ملی و کشوری نداشتند؛ اما در میان ایرانیان این نماد یعنی درفش کاویانی که ریشه در اسطوره‌های ایرانی داشت، نمادی با اهمیت شناخته شده و مورد توجه بود. طبری در جلد دوم تاریخ طبری یا تاریخ الرّسل و الملوک گزارش‌هایی دربارۀ نقش درفش کاویانی یا به قول طبری، درفش کابیان در اسطوره‌های ایرانی از جمله داستان اسفندیار، بهرام و پرویز روایت کرده است. در دیگر منابع تاریخی مانند تاریخ‌نامۀ طبری یا تاریخ بلعمی نیز اشاراتی به اهمیت پرچم یا نماد یا درفش کاویانی، از‌ جمله در داستان رستم و در دیگر آثار تاریخی حتی در دوره‌های بعدی در آثاری مانند تاریخ جهانگشای جوینی، تاریخ حبیب‌السیر در ذکر داستان فریدون، تجارب‌الامم، المعجم فی آثار ملوک العجم، شاهنامۀ ثعالبی، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران یا تاریخ ابن اثیر و دیگر منابع تاریخی ذکر شده است. پرچم بخشی مهم از آگاهی نویسندگان و شاعران ایرانی و به دنبال آن، عوام ایرانیان به تاریخ و کیستی ایرانیان را برجسته می‌کند؛ موضوعی که به بازنشر این روایت منتهی شده و به این وسیله به گسترش آگاهی تاریخی و سیاسی و اجتماعی ایران دربارۀ ایرانیت و روح جمعی ایرانیان یاری می‌رساند.

درفش کاویانی در دست کاوۀ آهنگر

شعرای صاحب‌نام و بزرگ و مردمی و محبوب ایرانی مانند رودکی، مولانا، حکیم طوس فردوسی بزرگ، وحشی بافقی، قطران تبریزی، نظامی گنجوی، خاقانی، سنایی، امیر معزی، مسعود سعد سلمان، صائب تبریزی و دیگر بزرگان فرهنگ و ادب ایرانی نیز در اشعار خود درفش کاویان را دستمایۀ آثار فاخر ادبی و فرهنگی خود کرده‌اند. پرچم از جمله نمادهای ماندگار اسطوره‌ای در تاریخ و تمدن ایران‌زمین است که دیرینگی بسیار طولانی دارد و حفظ حرمت این نماد اسطوره‌ای نزد ایرانیان بسیار اهمیت دارد. هرچند در سال نخست پس از انقلاب مباحثی بر سر پرچم و رنگ و نمادهای آن درگرفت که فقدان تاریخ‌اندیشی در میان نیروهای سیاسی موجب شد تا درکی نادرست دربارۀ پرچم ملی ایرانیان طرح شود؛ و اگر نبود تلاش گروهی کم‌شمار از نخبگان ایران‌دوست از جمله ایرج افشار، جعفر شهیدی، مصطفوی، مرتضی ممیز، یحیی ذکاء، محمود جوادی‌پور و معصومی که در نخست‌وزیری بر سر اهمیت پرچم سه‌رنگ ایران پای فشردند یا یکی از نمایندگان زرتشتی مجلس خبرگان قانون اساسی که با تفسیری اسلامی از سه رنگ پرچم ایران حمایت کرد، مشخص نبود بر سر رنگ پرچم ایران چه می‌آمد! در جهان کنونی نیز پرچم کشورها نمادی ارزنده است و رعایت حرمت و قواعد و رسوم مربوط به آن اهمیت هنجاری روشنی دارد. در نتیجه، چگونگی برافراشتن، نیمه‌افراشتگی یا پایین‌کشیدن پرچم نیز دارای آیین‌های ویژه‌ای است که بخشی از نظام هنجاری حکمرانی به صورت معمول در کشورها است؛ یعنی آیین‌های مرتبط با پرچم، ضمن اهمیت ویژه، از اصول اولیۀ حکمرانی در سطح جهانی است. در نظام هنجاری پرچم در کشور ما، مانند بسیاری از دیگر کشورها می‌توان به لزوم برافراشته‌بودن همیشگی پرچم کشور، آیین مشخص نیمه‌افراشتگی پرچم نه پایین‌کشیدن پرچم در روزهای محدود عزاداری رسمی اشاره کرد؛ یعنی در یکی، دو یا حداکثر سه روز عزای عمومی با قواعد هنجاری مشخص می‌توان پرچم کشور را نیمه‌برافراشته کرد که آن‌هم خود قواعدی دارد؛ یعنی پرچم کشور از یک‌چهارم میلۀ پرچم پایین کشیده شده و با آیین خاص دوباره به حالت عادی به اهتزاز درمی‌آید. این آیین‌ها در نظام هنجاری پرچم نشانگر جایگاه چنین نظام هنجاری‌ای در ادارۀ کشورهاست؛ یعنی اتفاقی نمادین که به روح همبستگی ملی یاری می‌رساند و بر آن تأکید می‌کند. یکی از اقدامات دیرهنگام اما مثبت برخی نهادهای دولتی و عمومی مانند شهرداری در دهه‌های اخیر و پس از دوره‌ای بی‌مبالاتی، برافراشتن پرچم کشور در برخی مراکز عمومی است. در کنار این اتفاق مثبت، رویداد غیرقابل قبولی که با نظام هنجاری پرچم در تعارض است نیز در سال‌های اخیر رواج یافته است. در ایام عزاداری رسمی یا عمومی، برخلاف سنت و نظام هنجاری حفظ حرمت نماد جهانی کشور، پرچم کشور پایین کشیده می‌شود؛ درحالی‌ که نهادهای دولتی و حاکمیتی و شهرداری‌ها باید بیش از دیگران در حفظ قواعد هنجاری مربوط به پرچم کوشا باشند. به سخن دیگر، نه برای دوره‌ای طولانی و چندهفته‌ای بلکه تنها برای چند روز محدود پرچم کشور، آن‌هم طبق آیینی خاص نیمه‌افراشته شده و به‌هیچ‌وجه نباید پایین کشیده شود. به وزارت کشور و شهرداری‌ها و دیگر نهاد‌های دولتی توصیه می‌شود، به وظایف خود در برابر حفظ نظام هنجاری مرتبط با پرچم وفادار باشند.

برگرفته از : روزنامۀ شرق، ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ (با ویرایش)

نظر شما