نوشتۀ : احسان هوشمند
مسابقات فوتبال جام خلیج فارس در شهر بصره در کشور عراق زمینۀ طرح ادعاهای ضدایرانی را، آن هم در کشور عراق، مهیا کرد. بنا بر مستندات صریح و روشن تاریخی چندینسدهای، نام آبراه بزرگ جنوبی ایران همواره خلیج فارس بوده و اسناد بینالمللی نیز مؤید اسناد تاریخی در این باره است؛ اما برگزاری مسابقات فوتبال در شهر بصره میان کشورهای حاشیۀه خلیج فارس و بدون حضور ایران موجب بروز این نگرانی شد که چرا برخلاف روابط دوجانبه و حسن همجواری و حمایتهای ایران از تمامیت سرزمینی عراق، اینچنین مقامات عراقی از جمله نخستوزیر عراق و مقتدی صدر و فدراسیون فوتبال این کشور به خود اجازه دادهاند تا علیه منافع ملی ایران پیام رسمی صادر کنند؟
۱-. در دو دهۀ گذشته ملت ایران هزینههای زیادی برای استقرار ثبات و امنیت در عراق پرداختهاند. پیش از آن دولت بعثی حاکم بر عراق با حمایت عربستان و کویت، ایران را مورد هجوم قرار داد و جنگی ویرانگر به مدت هشت سال را بر ایرانیان تحمیل کرد؛ جنگی که هزاران شهید و زخمی و میلیونها آواره و میلیاردها دلار خسارات اقتصادی در پی داشت. با اتمام جنگ و به ویژه در دورۀ اشغال عراق از سوی آمریکا و استقرار مرحلهای دولت عراق و سپس حملۀ داعش به عراق، دولت ایران در کنار دولت عراق قرار داشت و حمایت جدی و پرهزینهای از کشور و دولت عراق را برعهده گرفت. در این سالهای طولانی بنا بر برخی تعارفات سیاسی دولتمردان حاکم در ایران، از حقوق مسلم و منافع کشور خود گذشت و برای رسمیت دوبارۀ قرارداد ۱۹۷۵ اقدام جدی و مستمر و فراگیری انجام نداد و همچنان وضعیت این معاهدۀ معتبر بینالمللی ازسوی طرف عراقی در ابهام باقی مانده است. حتی نزدیکترین دوستان ایران که در عراق به قدرت رسیدند نیز درباره این معاهده هیچگونه اقدام عملی انجام نداده و به این ترتیب از نظر حقوقی رابطۀ ایران و عراق به صلح کامل بر مبنای قرار داد ۱۹۷۵ منجر نشده و پس از ترک مخاصمه و اعلام آتشبس هنوز هیچ قرارداد معتبری برای تثبیت روابط دوجانبه رسمیت نیافته است. دستگاه سیاست خارجی کشور در چند دهۀ گذشته، بهویژه پس از سرنگونی دولت بعثی صدام حسین و استقرار دولت عراق، گزارش صریح و روشن و شفافی دربارۀ اقدامات صورتگرفته برای احیای قرارداد ۱۹۷۵ و چرایی به نتیجه نرسیدن این اقدامات احتمالی ارائه نداده و دربارۀ سرنوشت این قرارداد معتبر بینالمللی میان ایران و عراق سکوت معناداری را پیشه کرده است.
۲.پذیرش قطعنامۀ ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد از سوی ایران موجب آتشبس در جنگ هشتسالۀ تحمیلشده به ملت ایران شد. بر اساس بندهای ۶ و ۷ قطعنامۀ ۵۹۸ از دبیرکل خواسته میشود «مسئلۀ ارجاع تحقیق دربارۀ مسئولیت منازعه به هیئت بیطرفی را بررسی کنند و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهند» تا «با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه رخ داد»، آغازگر جنگ مشخص شود. با وجود حق مسلم ایران برای معرفی متجاوز و مسئولیتهای متجاوز، از جمله پرداخت غرامت جنگ [بابت خسارت هایی که جبران آنها] بر دوش ملت ایران سنگینی میکند، در سه دهۀ گذشته دستگاه سیاست خارجی کشور برای پیگیری این حق مسلم ملت ایران گام اساسی و حقوقی مشهودی برنداشته و همچنان حقوق ملت ایران برای دریافت صدها میلیارد دلار غرامت از متجاوز ادا نشده است. این در حالی است که دولت عراق تا آخرین دلار غرامت کشور کویت، به دلیل حمله به کویت در سال ۱۹۹۰ مسیحی، را پرداخت و سال گذشته آخرین بخش از اقساط این غرامت را پرداخت کرد.
۳. ایران همواره مخالفت خود را با استفاده از نام جعلی برای خلیج فارس اعلام کرده و اعتراض خود را از طریق مجامع بینالمللی ابراز کرده و خواستار استفاده از عبارت «خلیج فارس» شده است؛ اما دربارۀ عراق وضع متفاوت است و تاکنون شاهد احضار سفیر عراق و واکنش و موضعگیری جدی و صریح وزارت امور خارجه در این باره نبودهایم. ضروری است، مسئولان دستگاه سیاست خارجی و نیز وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال دربارۀ اتفاقات رویداده در استفاده از واژۀ جعلی برای خلیج فارس با صراحت و مبتنی بر منافع ملی موضعگیری کرده و از حقوق حقۀ ملت ایران دفاع کنند.
برگرفته از : روزنامۀ شرق، ۱۹ دی ۱۴۰۱(با ویرایش)
نظر شما