به کوشش: دکتر محمود فاضلی بیرجندی
با شادباش به دوستان ارجمند، چند پاره را از چند سرچشمۀ کهن تاریخ و فرهنگ پارسی گرد آورده ام، پیشکش دوستان. تا سخن نوی در کار آورده شود، اندرین گاه فرخ.
۱ . در این روز کیومرث اندر جهان به پیدایی آمد. مهری و مهریان از زمین فراز رستند. هوشنگ پیشدادی به پیدایی آمد. تهمورث اهریمن را پاره پاره کرد. جم جهان را بی مرگ کرد و پیری ناپذیر و مردمان آن را دیدند و نوروز نامیدند. هم در این روز فریدون بخش جهان کرد. و سام نریمانان ازدها بکشت. و کیخسرو افراسیاب تورانی را بکشت.
– ماه فروردین، روز خرداد. از متن های پهلوی
۲ . و جمشید تختی ساخت مرصع به انواع گوهرها که دیوانش برمی داشتند. جمشید بر آن می نشست و به هر جا که می خواست می رفت. و این در نخستین روز از حلول خورشید به برج حمل بود و این روز را نوروز خواند. شاه به مجبس طرب نشست و رامشگران نغمه های شاد نواختند.
– شاهنامۀ فردوسی. گزارش به نثر. نوشتۀ بنداری. ۶۱۰ قمری
۳ . و گویند که جمشید سیر عالم می کرد. چون به آذربایجان رسید فرمود تخت مرصعی را بر جای بلندی رو به مشرق نهادند و خود تاج مرصعی بر سر نهاد و بر تخت بنشست. آفتاب که طلوع کرد و بر آن تاج افتاد شعاعی در غایت روشنی پدید آمد و مردمان از آن شادمان شدند و گفتند این روز نو است و جشن عظیم کردند و از آن روز این رسم پیدا شد.
– برهان قاطع
۴ . نوروز نام عید ما مردم ایران که مطابق است با روز اول سال و رسیدن آفتاب به اولین نقطه برج حمل که آن روز اول بهار است و این روز را نوروز سلطانی و نوروز عامه نیز گویند. چه نوروز خاصه که آن را نوروز بزرگ گویند روز ششم فروردین است.
– فرهنگ ناظم الاطبا
برگرفته از : کانال ایران بوم
نظر شما