مهرداد معمارزاده
اشاره:
از هنگامی که ساده کردن پیچیدگیهای زبان فارسی در دستور کار ایراندوستان قرار گرفت، بِهنگاری خط نیز همپای آن به بحث گذاشته شد. درین راستا، کسانی به دادن پیشنهادهایی برای هر چه دقیقتر کردن شیوۀ خطنگاری بسنده کرده، اما عدهای طرح تغییر خط فارسی به لاتین را در میان نهاده و گمان بردهاند که با لاتینی کردنِ نگارش زبان فارسی، همۀ نارساییهای احتمالی زبان، به یکباره از میان خواهد رفت! «دکتر سیدحسین نصر» استاد مطالعات اسلامی دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا درین باره میگویند: «حیف از آن اکسیژنی که در کرۀ زمین در حال کم شدن است و اشخاصی وقت خود را صرف مطرح کردن تغییر خط فارسی میکنند. زمانی که بنده این مسایل را میشنوم، اشک در چشمانم جمع شده، دلم به حال ملتمان میسوزد». هیچ خطی در جهان (به جز برخی خطهای قراردادیِ ویژۀ آوانوشت)، کامل و یکسره بَری از کاستی نیست؛ و در زبانهای غربی هم که خطِ لاتین، میان همۀ آنها مشترک است، خطنگاری آن به هیچ روی همۀ بار آن زبانها را به دوش نمیکشد.
دکتر نصر درین باره میافزایند: «خط فارسی، کوچکترین نقصی که بزرگتر از نقایص سایر خطهای جهان باشد، ندارد. این که ما تنبل هستیم و نمیخواهیم زحمت آموختن خط فارسی را به فرزندان خود تحمّل کنیم، دلیل بر بدی خط فارسی نیست. هیچ خطی بدتر از خط انگلیسی نیست. حرف a در انگلیسی چهارده صدا دارد. شما میگویید enough اما نمیتوانید به قرینۀ آن، though را تلفظ کنید «داف»، باید بگویید «دو». اصولاً زبان انگلیسی ارتباطی با الفبای انگلیسی ندارد».
گذشته از آن، ما امروز تجربۀ کشورهای همسایهمان ترکیه و تاجیکستان در تبدیل خط فارسی به لاتین و سیریلیک (روسی) را پیش رو داریم و زیان جبرانناپذیری را که از این رهگذر بر زبان و ادب و فرهنگ این کشورها وارد آمده، به خوبی میشناسیم. دکتر سیدحسین نصر درین باره نیز آوردهاند: «… بایستی عرض کنم که چون زمزمۀ تغییر خط وجود داشت، من متعرض آن شدم. زیرا به نظر بنده، این عمل یک نوع خودکشی فرهنگی است … ارتباط خط فارسی، نه تنها راه ارتباط ما با آثار بزرگ فکری و علمی ماست، بلکه مایۀ ارتباط با فضای فرهنگی ما میباشد … مسایلی که ما دربارۀ تغییر خط فارسی عنوان میکنیم، در واقع نوعی بیماری مزمن فرهنگی است که مدت زیادی است دچار آن شدهایم».
بنابراین، روش خردمندانه اینست که راهی به دور از راه نابخردانۀ تغییر خط بیابیم؛ و راه درست آنست که همین خطنگاری کنونی را با بهرهگیری از امکاناتی که گرهگُشاست، رساتر و کارآ تر از این که هست، بسازیم :
۱. در هر جا که ضروری باشد، سه نشانۀ –َ ، ــِـ و –ُ را برابرِِ o, e, a به کار برد.
۲. رعایتِ نشانهگذاری با بهرهگیری از فهرستِ نشانههای قراردادی در فرهنگها، و نیز گزارشهایی که در زبان فارسی دربارۀ آنها نوشته شده است. زیرا کاربردِ این نشانهها کمک بیشتری به روانخوانی خواهد کرد.
۳. نوشتن «ی» مصدری و نسبت (هردو) در پی واژ –ِ به گونۀ «ای»: کوهپایهای. (گاه به جای آن «- گی» میآید: خبرگی، خیرگی).
۴. سردبیران و ویراستاران، نوشتن «ی» میانجی را بدعَتی از سوی برخی معاصران میدانند. اما آنها در پاسخ میگویند، در یک دستنوشتِ شاهنامه با تاریخ ۶٧۵ قمری هم، «ی» جدا نوشته شده است!*
به هر روی، پایبندی به رعایتِ نکتههای آمده در نگارش خط فارسی، نزدیک شدن به هنجار گفتار و نوشتار در زبان خواهد بود. اما در جاهایی که لازم باشد، میتوانیم برای نمایش دقیق و درستتر بخشهایی از نوشتار فارسی، آنها را در متن و در میان کمانک «( )»، و یا در پانوشتِ صفحه، به گونۀ آوانویسی، بنویسیم.
به راستی، «خط فارسی» را که بازماندۀ خطهای کهن ایرانی بوده و امروزه دلکشترین، دلرباترین و دلفریبترین خط جهان است و با «نستعلیق» به اوج زیبایی و شکوه و چشمنوازیاش رسیده، با چه چیز میتوان جایگزین کرد؟ به راستی که، هیچ.
دکتر داریوش آشوری درین باره میگویند: «خط فارسی با آن همه استثناپذیریها و با همان نرمی مارگونۀ شکلهای خود است که بیش از هر خط دیگری در جهان امکانات زیباشناسی عرضه میکند؛ و این گوناگونی شیوههای خوشنویسی و آن همه هنرنماییها، مایۀ خود را از امکانات شکلپذیری این خط میگیرد. یعنی درست همۀ آنچه که برخی به نادرست در نکوهش این خط گفتهاند، دستمایۀ کار هنرمندان خط بوده است».
به کوتاه سخن، بیاییم خط و زبان و ادب فارسی را سرسری نگرفته و آنها را همچون جانمان پاس بداریم، و در کاربردِ یکایک واژهها و ترکیبهای آن و نیز حفظ چارچوبِ ساختاری و دستوریشان، از هرگونه ایستایی و یا بیبند و باری پرهیز نماییم؛ تا بتوانیم این یادگاران گرانبهای نیاکان را به آیندگان بسپاریم.
برای آگاهی بیشتر نگاه کنید به:
۱. تارنمای ایرانبوم/ یای اضافه (ی) در واژگان منتهی به «ه»، سخنی دربارۀ یای اضافه، کاربرد یای اضافه (ی) در واژگان فارسی، جدانویسی تا به کجا؟!، تحشیهای بر «جدانویسی تا به کجا؟!».
۲. گلستان، فصلنامۀ شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی/ دکتر سیدحسین نصر.
۳.تارنگار کانون پژوهشهای ایرانشناختی/ دکتر جلیل دوستخواه.
برگرفته از : هفته نامه امرداد ، شماره ۲۵۳ ، رویه ۵
نظر شما