13 - نوامبر - 2025
نوشتۀ : احسان هوشمند


خودسوزی احمد بالدی، جوان اهوازی، رویداد هولناکی است که در سال‌های اخیر در اهواز روی داده است. این رویداد غم‌انگیز هشداری تکان‌دهنده است دربارۀ وضعیت اهواز و شهروندانی که در خطر قربانی‌شدن به واسطۀ شرایط بد اقتصادی قرار دارند. خودسوزی احمد بالدی روح و روان بسیاری از ایرانیان در گوشه و کنار کشور را رنجاند. آقای مجاهد بالدی شش فرزند دارد و مخارج خانواده هشت‌نفره‌شان از اغذیه‌فروشی تأمین می‌شود. این مکان ۲۰ سال در اجارۀ آقای بالدی قرار داشته است. احمد بالدی نیز مانند دیگر اعضای خانواده در گرداندن این ساندویچ‌فروشی به پدرش‌ کمک می‌کرد. با تخریب محل کار ۲۰سالۀ این خانواده، محل درآمد و تأمین مخارج زندگی خانواده از بین رفته و آیندۀ نامشخصی در انتظار این خانواده هشت‌نفره است. این ماجرای نگران‌کننده بخشی از مسائلی را که کشور و نیز شمار درخور توجهی از شهروندان و نیز شهرداری‌ها با آن دست‌ به‌ گریبان هستند، نمایان می‌کند. شهر اهواز به‌ عنوان مرکز استان خوزستان بزرگ‌ترین شهر استان محسوب می‌شود. استان خوزستان در چند دهۀ اخیر با مصائب و مشکلات زیادی دست‌ به‌ گریبان بوده است.

در آخرین سرشماری سال ۱۳۵۵ کشور، خوزستان مهاجرپذیرترین استان کشور بود؛ یعنی استان خوزستان از نظر عمران، آبادی و توسعۀ اقتصادی روند رو به رشدی را تجربه می‌کرد. بسیاری از نیروهای در جست‌وجوی کار، استان خوزستان را برای یافتن کار انتخاب می‌کردند و به‌ این‌ ترتیب رونق خوزستان استمرار داشت. بسیاری از ایرانی‌ها به‌ویژه در تعطیلاتی مانند جشن باستانی نوروز آرزوی حضور در کنار رودخانۀ کارون و گذراندن روزها و ساعاتی لبریز از شادی و آرامش را داشتند. تفریحگاه‌های آبادان و اهواز جذب‌کنندۀ گردشگران بسیاری بود. گمرک خرمشهر همیشه لبریز از کالاهای وارداتی یا صادراتی بود. اما گذر زمان بر همین سیاق پیش نرفت.

در سال ۱۳۹۵ یعنی آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور،‌ خوزستان مبدل به مهاجرفرست‌ترین استان کشور شده است. مشخص است که از سال ۱۳۵۵ تا سال ۱۳۹۵ خوزستان با مسائل و مشکلات‌ بزرگی مانند جنگ و نیز سوء‌تدبیرهای باورنکردنی دست‌ به‌ گریبان بوده ‌که از مهاجرپذیرترین استان کشور به مهاجرفرست‌ترین استان کشور مبدل شده است. امروزه در کنار تجربۀ آلودگی بیش از ۲۵۰روزه هوای اهواز که سلامت شهروندان این شهر را با مخاطرات بزرگی مواجه کرده است، اهواز و خوزستان با مسائل بی‌شماری روبه‌رو هستند. اهواز پس از مشهد دارای بیشترین جمعیت ساکن در مساکن غیررسمی و حاشیه‌ها‌ست. حضور چند‌صدهزار هموطن عزیز و شریف در حاشیۀ شهرها، نمایانگر مسائل حاد توسعه‌ای است. در حالی‌ که بیش از ۴۰ در صد آب‌های جاری کشور به سوی خوزستان جاری است، اما بیش از سه هزار روستای خوزستان از طریق تانکر به آب سالم دسترسی دارند. ناگفتنی ست که معضلات‌ زیست‌ محیطی که شرکت‌های کشت و صنعت ایجاد کرده‌اند، در کنار آلودگی‌های ناشی از فعالیت شرکت‌های صنعتی و خشک‌شدن هورالعظیم چه بر سر محیط زیست و سلامت مردم خوزستان و حتی دیگر نقاط کشور آورده است. بیکاری روزافزون به‌ ویژه بیکاری جوانان تحصیل‌کرده و فقر هم پیامدهای اجتماعی سرمایه‌سوزی در پی داشته است. مشکلات دنباله‌دار خوزستان به این موارد ختم نمی‌شود؛ بدهکاری باورنکردنی شهرداری اهواز، مشکلات نظام سلامت و بهداشت استان و نیز مسائل آموزش و پرورش را هم باید به سیاهۀ مسائل خوزستان افزود. نحوۀ خدمات شهری شهرداری انعکاسی از مسائل استان خوزستان است. تعداد اتوبوس‌های فعال شهرداری اهواز، زمانی که شهروندان دسترسی به اتوبوس شهری در ایستگاه برایشان میسر می‌شود، به‌ ویژه در حاشیۀ شهر اهواز نیز از اهم چالش‌های موجود شهرداری اهواز است. این در حالی است که تعداد کارکنان شهرداری اهواز بسیار بیشتر از استاندارد است. مشاغل غیررسمی و دست‌فروشی بخشی از راه‌های کسب درآمد برای شمار بسیاری از شهروندان در خوزستان به‌ ویژه در اهواز است. شهر اهواز را امروزه این‌گونه باید دید؛ شهری درگیر با انبوهی از مسائل و مشکلات حل‌ناشده و تودرتو.

اگر احمد بالدی در اقدامی از سر استیصال خود را سوزاند تا بلکه مانع از تخریب محل کار خانواده شود تا معیشت خانواده با بحران روبه‌رو نشود، شهرداری اهواز نیز همزمان با چالش‌های بزرگ و بی‌شماری دست‌ به‌ گریبان بوده و در تلاش است تا با روش‌هایی مانند افزایش اجارۀ دکه‌ها یا عوارض‌های ساخت‌ و ساز بر درآمدهایش بیفزاید. در این چرخۀ معیوب همه در گردابی از مسائل درگیرند. در شرق استان انباشت فقر ناشی از بی‌توجهی‌های مزمن هم به اشکال دیگری انعکاس دارد. فقر، محرومیت از خدمات بهداشتی و مانند آن زندگی روزمره را برای گروه زیادی از هموطنان بسیار دشوار کرده است. این مصائب همگی نشان از توسعۀ ناپایدار و ناموزون استان خوزستان است. بی‌ توجهی به آمایش سرزمین و مدیریت سلیقه‌ای و باندی و جناحی، خوزستان را درگیر مشکلات زیادی کرده است. حال‌ و‌ هوای این روزهای خانوادۀ بالدی، حال‌ و‌ هوای بسیاری از هموطنان خوزستانی است. حال‌ و‌ هوای خانوادۀ بالدی، حال‌ و‌ هوای بسیاری از ایرانیان در جای‌جای کشور است.

تا دیر نشده، برای بازبینی و بازنگری در سیاست‌های توسعه‌ای کشور باید تدبیری اندیشید. چه کسی مسئول رویداد هولناک اهواز است؟ به نظر می‌رسد در پاسخ به این پرسش باید گفت فقط شهرداری اهواز نیست که مسئول سرنوشت غم‌انگیز خانوادۀ بالدی است، بلکه این دستگاه عظیم و بزرگ بوروکراسی است که مسئول اصلی وضعیت موجود است. آیا این رویدادهای غم‌انگیز تلنگری بر وجدان‌های شریف و مسئولیت‌پذیر خواهد بود؟

نظر شما