۳ - مهر - ۱۳۹۸
نوشتۀ : محمود فاضلی بیرجندی


از رستم، جهان پهلوان ایرانی، در شاهنامۀ فردوسی بسیار گفته شده است. با استناد به گزارش ارجمند فردوسی از نبردهای رستم بسیاری چیزها دانسته ایم و در محافل بازگو شده است. اما کمتر جایی از جشن بزرگی سخن گفته شده که به خجستگی زایش رستم برپا شده بود؛ جشنی که می‌بایست بزرگ‌ترین جشن‌ها در جهان ایرانی به شمار آید. و نیز جشنی است بازگویندۀ پاره‌ای از مبانی فرهنگ دادگرای ایرانی .

گزارش فردوسی از این جشن چنین است :

یکی جشن کردند در گلستان

ز زاولستان تا به کابلستان

همه دشت پر باده و نای بود

به هر کُنج صد مجلس آرای بود

به زاولستان از کران تا کران

نشسته به هر جای رامشگران

نبُد کهتر از مهتران بر فرود

نشسته چنان چون بود تار و پود.

                                           (شاهنامه فردوسی / بر اساس چاپ مسکو /  مجلد یکم. ص ۱۴۰ )

* * *

چند دریافت :

۱.این جشن بزرگ از زابل تا به کابل بر پا بوده است.

۲. دشت ها پر از باده و نای بوده است.

۳. در زابل رامشگران از کران تا کران نشسته بوده و رامشگری می کرده اند.

۴. در این جشن کهتر در کنار مهتر نشسته است.

جنگ رستم با اژدها

شاید ارج کار فردوسی در همین است که در چنین جشن بی کرانه ای که به فرخندگی زاییده شدن جهان پهلوان آیندۀ ایران بر پا شده ، موضوع بس مهم «داد» را به میان می کشد و می گوید که در این جشن، کهتر زیر دست مهتر ننشسته و اعضای طبقات بالا و پایین در کنار هم ، چون تار و پود ، فراز آمده بودند .

به جشن زایش رستم است که فاصلۀ طبقاتی از میان برمی خیزد و کهتر می تواند برابر مهتران بنشیند .

آبادان و پر از داد باد، ایران ما .

برگرفته از : پایگاه ایران بوم

نظر شما