نوشتۀ : خشایار گودرزی
۱.این روزها مکرر گفته میشود که کردها واجد شرایط دولت – ملت شدن هستند و یکی از این شرایط را داشتن «زبان مشترک» میدانند.
پاسخ : « به لحاظ علمی چیزی به نام « زبان کردی» در عالم واقع وجود ندارد . گویشهای کردی، یک پیوستار گویشی ایرانی شمال غربی هستند؛ برای این گویشها ،نه قدمت ادبی فراتر از ۴ قرن وجود دارد و نه یک زبان معیار و میانجی (لینگوا فرانکا) .
می گویند، اگر با بستن قرارداد سایکس- پیکو ما را از خوان فروپاشی خلافت عثمانی بی نصیب ننهاده بودند، امروز ما هم زبان میداشتیم . خود این مدعا به طور ضمنی موید احتجاج فوق الذکر است؛ این یعنی ما اول دولت می سازیم بعد برایش ملت و زبان و تاریخ اختراع می کنیم . » [۱]
۲.گروهی در ایران بر این باور هستند که مردم و دولت ایران بایستی از استقلال کردستان عراق حمایت کند، از آن روی که کردستان، « ایران دوم » است.
پاسخ : «تجربۀ تاریخی نشان میدهد که این مدعا خیال باطلی است. تمام بخشهایی که در طی دو قرن گذشته از ایران به اسباب و دلایل مختلف جدا شده اند، به شدت ایرانستیز هستند؛ از جمهوری های قفقاز تا افغانستان و بحرین . البته این امر از منظر حاکمان مناطق جداشده، ضروری و ناگزیر بوده است. ادعای استقلال با وابستگی تام و تمام فرهنگی و قومی با کشور مادر در تناقض است. آرزوی مسعود بارزانی که اعلام می کند ، همانگونه که در دولت کردی – مهاباد- متولد شده است، میخواهد که تحت دولت کردی نیز عمرش به پایان برسد، خود نشانهای روشن است .
نشر مطالب شبه علمی برای برساخت هویت مستقل، سیاستی است که تقریبا تمام مناطق حوزۀ فرهنگی ایران، پس از جدایی تا سرحد طنز و مضحکه در آن مبالغه کرده اند. برای نمونه کردی این گونه مبالغهها فقط به یک فقره از وبسایتی که خود را « آکادمی زبان کردی » معرفی می کند، ارجاع میدهم. یک اینفوگراف در این وبسایت هست که موقعیت زبان های جهان را مشخص کرده و در آن موقعیت کردی را نیز مشخص می کنند. علیرغم این که در بخش زبان های هندو- اروپایی تمام زیرگروه ها مشخص شده اند، زبان فارسی، کردی، سنسکریت، افغانی؟ (منظور احتمالا زبان پشتو است.)، هندی، اردو را در یک کادر کلی قرار داده است. شاخۀ هندو- ایرانی زبانهای هندو- اروپایی شاخه ای بسیار بزرگ است. نسبت مستقیم فارسی، سنسکریت و بنگالی و هندی حداقل به سه هزار سال پیش برمی گردد؛ در حالی که کردی به عنوان «زیرگروه ایرانی» تنها دارای تاریخی مکتوبی در حدود ۴۰۰ سال است. این اینفوگراف به عمد رطب و یابس را به هم می بافد تا از اطلاق عنوان « زبان ایرانی » به زبان کردی تن زده و کردی را در ساحت زبان سنسکریت بنشاند. این در حالی است که زبان سنسکریت به لحاظ زبان شناسی با زبان های اوستایی و فارسی باستان قابل قیاس است و زبان های هندو- آریایی میانه با زبان های فارسی میانه و پهلوی و پارتی و سغدی و نهایتا زبان های نوین مانند هندی و اردو و پشتو و کردی با فارسی نو . بستن زبان کردی به زبان سنسکریت و جعل ساحتی اینهمانی، معلول تلاشهای شبه علمی برای برساخت هویت جعلی در نفی هویت ایرانی است . »
۳.ادعا میشود که کردها در تمام کشورهایی که هستند، مورد ظلم مضاعف واقع شده اند و یک قرن ظلمی که بر ایشان رفته، استقلالطلبی ایشان را موجه میکند .
پاسخ : « این مدعا نیز از چند منظر بیبنیان است. این که عمدۀ مردم کرد در قرن گذشته مورد ظلم قرار گرفته اند مدعای صحیحی است. اما در موارد پرشمار و مهمی، کردها خودشان مامور ظلم و جور به قومیتهای ضعیف تر همسایه بوده اند: مشارکت کردان در نسل کشی ارمنیها و آشوریها در آناتولی مثال بارزی از این مطلب است. نمونۀ محسوستر دعوت بارزانی از صدام برای سرکوب اتحادیۀ میهنی در سالهای نه چندان دور است؛ همان صدامی که فاجعه حلبچه را رقم زد .
۴. ادعا میشود ، نبود دموکراسی در عراق، ایران، ترکیه و سوریه، موجب شده که اقلیت قومی کرد در هر یک از این کشورها متمایل به واگرایی شوند .
پاسخ : « در رد این مدعا این را می توان گفت که دولت محلی کردستان عراق از معیارهای دموکراتیک حتی در سطح خاورمیانه در قیاس با ترکیه، ایران و عراق نیز دور است. در قلمرو این دولت جز مقداری آزادی اجتماعی، از آزادی دیگری و از آزادی سیاسی خبری نیست. اگر مدعا بر این است که کردهای اقلیم به سبب معیوب بودن دموکراسی نوپای عراقی متمایل به واگرایی هستند، وضعیت دموکراسی در دولت محلی اقلیم به مراتب از دولت فدرال عراق معیوب تر است. بارزانی به شیوۀ بیشتر دولت های خاورمیانه و آسیای مرکزی، حکومت موروثی و قبیلهای برای خود تدارک دیده است . پارلمان محلی نیز مدت هاست در حال خاک خوردن است و در این چند روز تنها در جهت تایید بارزانی مطرح ، و دوباره تعطیل شد. نمیدانم آیا نفیسۀ کوهنورد از بارزانی پرسید که « شما با چه سمتی در دولت محلی اقلیم کردستان دستور به همهپرسی داده اید ؟ ریاست جمهوری که دو سال است زمان قانونی برافزوده آن نیز منقضی شده است . » [۳]
فرصتطلبی بارزانی از شرایط دولت مرکزی عراق، فرآیند ترمیم و و استیفای حقوق معوق مردمان کرد در سه کشور دیگر را به محاق میبرد. این رخداد بدون آن که نتیجۀ مطلوبی برای جوامع کردی رقم زده باشد، زبان دموکراسیخواهان راستین را کوتاه خواهد کرد. بیاعتمادی عمومی و فراگیر به هرگونه حرکت سیاسی / فرهنگی کردی در ایران و ترکیه نتیجۀ محتوم بازی سیاسی بارزانی در اقلیم کردستان عراق است .
پی نوشت ها :
۱.نگاه کنید به : http://www.iranicaonline.org/articles/kurdish-language-i
۲.نگاه کنید به : http://www.kurdishacademy.org/?q=image/tid/6
۳.نگاه کنید به : http://www.rudaw.net/english/kurdistan/300920172
هشتم مهرماه ۱۳۹۶
نظر شما