نوشته ی : کورش جنتی (دبیر بخش پایش انجمن پارسی)
بهتازگی فرهنگستان زبان و ادب ایران شماری از واژههای پارسی را در کتابهای درسی جایگزین واژههای بیگانه کرده است؛ کاری بایسته که اگر میخواهیم زبان پارسی زبان دانش باشد، باید بسیار پیشتر از این و با گستردگی بیشتر انجام میشد.
چنان همیشه بسیاری از سر ناآگاهی ،و شماری آگاهانه و از سر ستیز با زبان پارسی و ایرانگی، این کار درست را دستاویزی برای تاختن به فرهنگستان قرار دادهاند.
آنچه در بیشتر این نقدها و خردهگیریها آشکار است، بیسوادی و ناآگاهی چشمگیر بیشتر منتقدان است. برای نمونه همواره بخش بزرگی از نقدها را چنین سخنانی تشکیل میدهد:
– این واژهها ناآشنا هستند .
– این واژهها خندهدار هستند .
– واژههای بینالمللی را در هیچ کجا! تغییر نمیدهند.[؟؟!!!]
و…
راست آن است که شنیدن چنین سخنانی از زبان توده ی مردم که بهآسانی زیر تاثیر سخنها و نوشتههای رسانههای گوناگون قرار میگیرند، چندان جای شگفتی ندارد، اگرچه جای پرسش هست که چرا فرهنگستان و نهادهای پیوندداری چون آموزش و پرورش در زمینه ی نگرشسازی درباره ی بایستگی و اهمیت واژهگزینی- بهویژه در زمینههای دانشی- آن گونه که باید، کار نکردهاند و همین کاستی موجب شدهاست که مردم ذهنیت توجیهشده و مثبتی در این باره نداشته باشند.
بیگمان کارهای فرهنگستان نیز میتواند کاستیها و نادرستیهایی داشته باشد و متخصصان میتوانند با نقدهای درست و آگاهانه در راستای بهدیسی(اصلاح) این نادرستیها یاریرسان باشند؛ بااینهمه جای دریغ اینجاست که شماری از دبیران زیستشناسی که خود را دانشآموختگان مقطعهای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا! مینامند، در نامهای اعتراضی به این اقدام فرهنگستان نکتههایی را مطرح کردهاند که چندان تفاوتی با سخنان توده ی مردم ندارد و یافتن پاسخهای چنین بهانهجوییهایی حتی به آسانی با جستجوهای اینترنتی هم شدنی بوده است. در دنباله یٔ این نوشتار به چند مورد از این پرسشها پاسخ داده میشود و برای کسانی که بهراستی در پی گرفتن پاسخی برای چرایی جایگزینی واژههای پارسی هستند، به نوشتارهایی بازبرد(ارجاع) داده میشود.
در نامه آمده است: «نامانوس بودن واژههای معادل مثل دنا بجای(DNA) و غیر پارسی بودن بیشتر معادلهای تعیین شده.»
هر واژه ی آشنایی روزگاری ناآشنا بوده است. برای نمونه برای سیدحسن تقی زاده واژه ی «واژه» بسیار شگفتآور و نادرست مینموده و یا ادیب بزرگی چون محمدعلی فروغی به جایگزینی واژههایی «پیشوند» و «پسوند» به جای «مزید مقدم» و «مزید موخر» انتقاد میکند. علامه عباس اقبال میگوید ،امکان ندارد که واژه های «دانشکده» و «دانشگاه» جای «فاکولته» و «یونیورسیتی» را بگیرند و صادق هدایت واژه ی «باشگاه» را ریشخند میکند.
گمان نمیکنم شما دبیران زیستشناسی از فروغی و اقبال آشتیانی ادیبتر و از کسی چون هدایت روشنفکرتر باشید، و دور میدانم حتی میدانستید که این واژههای آشنا عمری کمتر از هشتاد سال دارند.
درباره ی پارسی نبودن واژهها آشکار است که بهانهای بیش نیست؛ ولی میتوانید به شیوهنامه ی فرهنگستان بنگرید تا تعریفشان از پارسیبودن واژه را دریابید و اگر به آن تعریف نقدی داشتید، دلیلهای آن را بنویسید و سپس تعریف خودتان را ارائه دهید تا ما هم بتوانیم از آن آگاه شویم، که شیوه ی نقد علمی این گونه است.
نوشتهاید: « مشترک بود زبان علمی در همه کشورها و غیرعلمی بودن معادلسازی آنها، چرا که این عمل باعث ناآشنایی و عدم توانایی درک درست دانشآموزان و دانشجویان از تحقیقات جدید وعلم روز دنیا است. »
این همه گنگنویسی و کلیگویی و قطعیت در واژگان از نشانههای نوشتارهای دانشی نیست. و این شیوهای است که در دیگر بندهای نامه نیز دیده می شود. منبع و سرچشمه این سخنتان کجاست؟ تعریفتان از غیرعلمی بودن معادلسازی چیست، و نتیجهای که گرفتید بر پایه ی کدام پژوهشهاست؟
برای نمونه از دید شما آیا واژه های «الکترون» و «پروتون» واژههای علمی هستند؟ اگر نه تعریفتان از واژه ی علمی چیست؟ اگر آری، پس چرا ژاپنیها برای آنها برابرسازی کردهاند. «تلویزیون» و «ویتامین» چه؟ چرا چینیها برای آنها برابرسازی کردهاند؟ در تعریف شما واژه ی «کامپیوتر» علمی و بینالمللی است یا نه؟ اگر آری، پس چرا هر یک از زبانهای فرانسه، ایتالیایی، سوئدی، دانمارکی و عربی برابر جداگانهای برای آن دارند. آیا درست نیست به عنوان کارشناسان این زمینه آنها را نیز از خطای خود آگاه کنید؟! دیدگاه شما متخصصان دربارهٔ زبان آلمانی چیست که بیشوکم برای همه ی واژههای دانشی برابر آلمانی میگذارد. و یا زبان فرانسه که بیش از سیصد سال است فرهنگستان زبان دارد و برای واژههای دانشی برابرسازی میکند؟ دیدگاهتان درباره ی جایگاه و اعتبار زبان، پیوستگی تاریخی، وحدتبخشی و هویتسازی و دیگر سویهها و کارکردهایی که برنامهریزیهای زبانی با در دیده داشتن آنها به کار پاسداری و پالایش زبانی میپردازد، چیست؟
نوشتهاید: « غیرکارشناسانه بودن معادلهای فارسی اصطلاحات علمی که بعضا مضحک و ناشیانه و تنها با هدف ترجمه تحت الفظی جایگزین شدهاند. »
لطف بکنید برای ما ناکارشناسان بنویسید، واژه ی «مضحک» به چه معناست؟ تا آنجا که نگارنده میداند، در زبانشناسی چیزی به نام مضحک و نامضحک وجود ندارد. آنچه هست هماهنگی با ساختار آوایی زبان است و عادت ذهنی. بگذریم که ترجمه ی تحتالفظی نیز جایگاه ویژهای در واژهگزینی دارد.
نوشتهاید: «عدم بکار گیری آنها در متون دانشگاهی و مطمئنا عدم کاربرد چنین اصطلاحاتی توسط اساتید دانشگاهها »
مطمئنا؟ نخست آنکه این قید آدمی را به گمان میاندازد که بهراستی نویسندگان این نامه با سرشت دانش آشنا هستند یا نه؟ دیگر یک بام و دو هوایی نویسندگان این نامه است. از سویی انتقاد میکنند که چرا یکباره چنین واژههایی را در کتابهای درسی یکی دو پایه گتجاندهاند و از سوی دیگر انتقاد میکنند چرا آنها را یکباره در همه ی مقطعها به کار نبردهاند.!
نوشتهاید: «غیر علمی و غیراخلاقی بودن ترجمه نامها و واژگان علمی که اکثرا از اسامیخاص و غیر قابل تغییراند. »
این گزاره بهراستی شاهکار است. آیا اکثر واژههای علمی نام خاص هستند؟! بر پایهٔ کدام آمار؟ از این نکته ناامیدکننده بگذریم، بهراستی اگر هر زبانی هر اختراع و نوآوری را به نام زبان پدیدآورنده میخواند چه بر سر زبانها میآمد؟ تفاوتهای آوایی و دستوری و نحوی را چگونه میتوان با هر واژه ی خارجی سازگار کرد؟ اگر واژه در آینده دارای خوشه ی واژگانی بود باید چه کنیم؟ همه ی خوشه ی واژگانی را وارد کنیم؟ کدام زبانشناس و زبانپژوهی از این سخن شما پشتیبانی میکند؟ لطف کنید و تنها یک تن را نام ببرید.
برای آگاهیتان جایگزین کردن واژهای پارسی مانند «رایانه» بهجای «کامپیوتر» تنها جایگزینی یک واژه نیست، بلکه کاری است بسیار دوراندیشانهتر. با این جایگزینی هم از ورود واژههای بیشتر جلوگیری میشود و هم ساختار زبان پارسی حفظ میشود. دوراندیشیای که گویا از نویسندگان چنین نامه ای دور از انتظار است:
to compute : رایانیدن
computerize : رایانهایکردن
computing : رایانش
computation : رایانش
computational : رایانشی
computionalization : رایانشیسازى
computationalize : رایانشیکردن
computationalization : رایانشیسازی
computerized : رایانهایشده
computer-aided : رایانهیار
حالا دیگر برای هر واژهای که تا کنون و تا ابد از خانوادهی واژه ی « computer » میسازند معادل داریم. (۱)
در نامه آمده است: « این که واژه ای که در زبان لاتین مفهوم خاصی دارد الزاما پس از ترجمه تحتاللفظی همان معنا را نخواهد داشت.»
من که معنای این سخن را درنیافتم. یعنی چه؟ مگر معنا با واژه پیوند ازلی و ابدی دارد؟ (این نویسندگان میتوانند دستکم در فرهنگنامه ی اینترنتی «ویکیپدیا»! یکی دو صفحه درباره ی زبان شناسی چون سوسور بخوانند) زبان فراورده ی قراردادی انسانی است و بهویژه بیشتر واژههای زبان دانش ناآشنا و تااندازه ی بالایی ساختگی هستند. بسنده است تا تعریفی از یک مفهوم داشته باشیم و سپس واژهای برای آن قرارداد شود، یعنی آن واژه به جای آن تعریف نشسته و همان کار را میکند. و این قراردادها بهویژه در زمینه ی زبان دانش ناآشنا هستند.
برای نمونه معنای ریشهای واژه ی آشنای «ارزان» یعنی « آنچه بسیار میارزد »، اکنون این واژه یکسره معنایی وارونه گرفته و پارسیزبان امروزه آن را در معنای «کم بها» قرارداد کرده. هیچ مشکلی هم پیش نیامده، اکنون چگونه است که قرارداد واژهای ناآشنا برای یک مفهوم مشخص و تعریفشده ناشدنی است؟
کوتاه سخن آنکه نامه ی این دبیران ۲۵ بند دارد و در این ۲۵ بند به جای نقد دانشی بیشتر احساسات کودکانه ی کسانی دیده میشود که از بهم خوردن عادتهای نادرست ذهنیشان ناراحتند. اگر این دوستان بهراستی به دنبال چرایی کار فرهنگستان هستند ، شماری نوشتار و کتاب را در دنباله خواهم آورد که میتوانند بخوانند و آنگاه اگر نقدی داشتند بهگونهای روشمند و دانشی بنویسند که همگان از آن بهره ببریم.
….
- منصوری، رضا؛ واژهگزینی در ایران و جهان. در این کتاب نوشتارهای سودمندی دربارهٔ چرایی نیاز به واژهگزینی خواهید خواند. همچنین درباره ی نهادی به نام «ترم نت» خواهید خواند که در جهان پاسخدار و مسئول کار واژهگزینی است.
- داوری اردکانی، نگار؛ جامعهشناسی زبان. در این کتاب میتوانید نوشتارهای سودمندی درباره ی جامعهشناسی زبان، برنامهریزی زبانی در ایران و کشورهای دیگر، پیوند زبان و هویت و نگرشهای زبانی بخوانید. همچنین دیدگاه بسیاری از استادان و کارشناسان زبان درباره ی واژهگزینی بهگونهای کوتاه در این کتاب آورده شده است.
- زبان فارسی، زبان علم؛ مجموعه سخنرانیهای دومین سمینار نگارش فارسی. این کتاب گردایهای (مجموعهای) از جستارهایی درباره ی زبان دانش و واژه سازی نوشته ی استادان بلندپایهای چون علیاشرف صادقی و محمد حقشناس .
- مجموعه مقالات سمینارِ زبان فارسی و زبان علم. این کتاب نیز مانند کتاب بالا گردایهای از بیش از سی جستار دربارهٔ زبان فارسی و موضوعات پیونددار با آن است.
- آشوری، داریوش؛ بازاندیشی زبان فارسی
- آشوری، داریوش؛ زبان باز
- جستار «واژههای تیره و واژههای شفاف» از محمدرضا باطنی
- جستار «بازدیسی زبان پارسی» از علی پارسا و…
کتابنامه :
۱.«رایانه یعنی چه و چرا خوب است آن را به کار ببریم؟ » هومن عباسپور
۵ نظر
تغییر این اسامی تنها به عقب ماندگی هر چه بیشتر علوم پایه در ایران دامن می زند. من به عنوان دانشجوی زیست شناسی قویا با این امر مخالف هستم. سد زبانی تا همین حال هم به اندازه ی کافی سبب عقب ماندگی بسیاری دانشجویان و اساتید علوم پایه و خصوصا زیست شناسی شده. زبان علم در حال حاضر زبان انگلیسی ست و کشف بسیاری از پدیده ها یی که فرهنگستان نام آنها را تغییر داده به دست دانشمندان انگلیسی زبان صورت گرفته. تغییر این اسامی مشابه خرید کالایی عاریتی و آراستن آن به ظاهری ایرانی است و کمکی به رشد علم در ایران نمی کند! گمان می کنم درک این مساله برای اساتیدی که در فرهنگستان مشغول کار هستند دشوار است چرا که از عمق و شدت مشکل مو جود آگاه نیستند. تنها در صورتی این حرکت بی ضرر می بود که صد ها زیر ساخت آموزشی دیگر پیش از آن تغییر و بهبودی می یافت. از این بابت متاسفم و از ژرفای دل آرزو می کنم این کلمات به زودی برچیده و دست اندر کاران این چنین تغییراتی در حیطه ی کاری خود مانده و اگر هدفی در دگرگونی ها ای این چنین دارند با نظر خواهی گسترده از اهالی علوم پایه آغاز کنند.
ارسال شده در تاریخ آگوست 29th, 2016 در ساعت 9:33 ق.ظ
آیا باید از سخنان شما این را بفهمیم که « ما ایرانیان باید زبان خود را فراموش کنیم تا به زبان انگلیسی سخن بگوییم و بنویسیم تا در دانش پیشرفت کنیم ؟ » اگر چنین کنیم : ۱. چگونه هویت ایرانی خود را نگاه داریم ؟ ۲. آیا شما نمی دانید که « اندیشیدن به یک زبان مانند فارسی » با « فارسی نویسی و فارسیگویی » در پیوند است ؟ چگونه در زندگی فردی « فارسی » بگوییم و بنویسیم و در دانشگاه « انگلیسی » ؟ ۳. گنجینه ی ادبیات فرهنگ ایرانی چندهزارساله را چگونه بخوانیم و بفهمیم ؟ اگر سخن شما درست بود ، الان باید کشوری مانند پاکستان در دانش های گوناگون جهان امروز از پیشگامان می بود . برای اینکه تنه به قاضی نرفته باشم ، از شما می خواهم گلایه های ادیبان و نویسندگان انگلیسی از « انگلیسی نویسی » هندوستانی ها و پاکستانی ها را بخوانید تا ببینید که با انگلیسی نویسی شان چه بر سر « زبان انگلیسی » آورده اند .
ارسال شده در تاریخ آگوست 29th, 2016 در ساعت 10:05 ق.ظ
چند نکته را هم یاد آوری می کنم، من هم اکنون درمقطع دکتری نوروساینس (دانش عصب) در حال تحصیل در کشور آلمان هستم. در کشور آلمان گر چه برای برخی واژگان معادل سازی شده اما خود دانشجویان و اساتید از این مساله رنج می برند و بسیاری به هنگام ارایه در سطح جهانی دچار دشواری هستند. این در حالی است که آلمان ها خود پیشتاز و مخترع بسیاری مسائل علمی بوده و هستند. نتیجه ی گفتگوی من با بسیاری از دانشمندان هم کارم به احمقانه بودن این تغییر واژگان انجامید. آلمان ها ی وطن پرست (ناسیونالیست) در دهه ی نود به دنبال تغییر شدید واژگان بودند، در فرانسه هم که زبان بخشی اصلی از غرور ملی مردم فرانسه به شمار میرود چنین رخ داد و هم اکنون بسیاری ان را ناشیانه و احمقانه می دانند. بایددلیلی منطقی برای این گونه تغییرواژگانی بوده و نفع آن بیش از مضرات آن باشد. بنده هدف و فایده ای در این دگرگونی جز تقویت احساسات عقب مانده و مخربی چون غرور ملی و آزین دست نمی بینم. در علم هدف شفافیت و سرعت انتقال مطالب با اندک ترین میزان کژتابی و بد فهمی است، هدف تمرین زبان مادری نیست. مسائل علمی به اندازه ای دقیق و پیچیده اند که مسائلی کوچک که از آن جمله تغییر واژگانی هستند به سخت تر شدن انتقال مفاهیم و سوءتفاهمات ژرف دامن می زند. شایسته تر است عزیزان فرهنگستان در پاسداری از واژگان موجود در حیطه ی ادبیات و زبان فارسی بکوشندو آنچه هست از زبان پارسی را زنده نگه دارند.نکته ی آخر اینکه از نگاه یک زیست شناس زبان وسیله ای برای ارتباط است نه غرور و جدا سازی، زیست شناسان همواره به دنبال کم کردن تفاوت اندو دشمنی. اصول زیست شناسی به یگانگی موجودات، جدا از ظواهری چون زبان، رنگ و ملیت تاکید می کند، بنا بر این واکنش دبیران زیست شناسی کاملا قابل در ک و منطقی است.
ارسال شده در تاریخ آگوست 29th, 2016 در ساعت 11:25 ق.ظ
پاسخ به جناب احمدی، مگر زبان فارسی بدون کلمه ی سلول فارسی نبود؟ حتما بایستی کلمه ی آنزیم معادل فارسی داشته باشد که پارسی پارسی بماند؟ کجای دایره ی واژگان پارسی نشانی از سیتو پلاسم بوده که حالا به زبان پارسی لطمه بخورد! اگر به جای وازه ی ای از زبان پارسی کلمه ای از زبان دیگر استفاده شود شاید جای بررسی باشد. اما وازه ای که اصلا درزبان پارسی وجود نداشته…
یاد گرفتن و سخن گفتن به زبان های دیگر در تمامی کشور های پیشرفته افتخار و شایستگی محسوب می شود،ارزو می کنم روزی اساتید و دانشجویان علوم پایه در کشور من هم به چندین زبان و از آن جمله انگلیسی صحبت کنند.
از جایگاه ودیدگاه یک متخصص زبان فارسی می توانم تلاش شما برای تولید واژگان را تا حدودی درک کنم ولی آن را کاملا غیر ضروری و تک بعدی و مضر میدانم. می توانم ساعت ها در این باره گفتگو واستدلال کنم که از حوصله ی این وب لاگ خارج است
ارسال شده در تاریخ آگوست 29th, 2016 در ساعت 11:44 ق.ظ
با درود به جناب احمدی…امیدوارم سخنان من تایبدشود و پاسخی به سخنان کاملن غیرمنطقی این آقا یا خانم داده شده باشد
پاسخ به پست اول ایشان :
ابتدا بگویم ضعف های علوم پایه در ایران هیچ ربطی به زبان ندارد یا دست کم زبان ، آخرین مساله اش هست، آن هم نه زبان محترم فارسی. آنچه کار را در اینجا دشوار کرده است ، کوشش اندک ما ایرانیان در بکارگیری درست زبان ملی مان ، زبان فارسی است . این که ضعف علوم پایه در ایران را به زبان فارسی ربط بدهیم ، یک دروغ بزرگ است که در راستای کار هدفمند سازمان هایی گفته می شود که در زمینه جهانی سازی (گلوبالیزه کردن جهان ) به شیوه های غربی و اهداف استعماری بلندمدت خویش در همه ی کشورها برای نابودی هویت ملت های کهن و کشورهای کمترتوسعه یافته مانند میهن ما می کوشند. شوربختانه ، این سخن ها از دهان کسانی چون این شخص محترم بیرون می آید. شوندهای ( دلایل ) ضعف علوم پایه در ایران کیفیت پایین نظام آموزشی است که دستگاه آن به دست وزیرانی مانند این وزیر افتاده است که به جای رفع مشکلات اقتصادی دبیران و آموزگاران ، به دامن زدن به قومگرایی و سخن گفتن از آموزش زبان مادری سرگرم هستند . اینکه ما باید از زبان های انگلیسی و زبان های پیشرو استفاده کنیم ، کاملن درست است و مورد تایید ماست. این کار به تلاش برای زبان آموزی امثال شما بستگی دارد ، آقا یا خانم محترم! این کار با این که شما حکم نابخردانه صادر کنید و از زبان فارسی با صفت « سد زبان » یاد کنید ، درست نمی شود . اگر به سخن شما باشد چرا پاکستان و کشورهایی مانند آن – که کم هم نیستند -مانند آلمان و فرانسه رشد نکردند و همچنان عقب مانده هستند؟ لطفن پاسخ بدهید . ما منتظریم. در اینکه زبان انگلیسی یک زبان علمی است ، شکی نیست؛ ولی ما هم که از پشت کوه نیامده ایم و تحصیلات عالیه داریم . مشکل ما درس نخواندن به زبان انگلیسی نیست که رفع بشود؛مشکل ما ، شما هستید که به جای دادن راهکار و تشویق ملت ایران به زبان آموزی و علمی کردن زبان فارسی ، تیشه به ریشه ی ملت ایران می زنید و از همان آلمانی هایی برای ما مثال می زنید که سالانه میلیون ها دلار – به مانند فرانسه – برای گسترش و پیشرفت زبان ملیشان خرج می کنند شخص محترم ! به یاد داشته باشید که علم در مالکیت هیچ کسی نیست که حال شما این مثال را می زنید. اگر علم در مالکیت کسی بود ، پس غربی ها چگونه از دستاوردهای دانشمندان ایرانی استفاده کردند و پیشرفت کردند؟ می بینید که مثالی که زده اید، از اعتبار چندانی برخوردار نیست . آخر رابطه ی « زبان » و « علم » چه ربطی با مثال یک کالای ساخت کشور دیگر دارد!!! در روند رشد علم ، آخرین مساله ، « زبان » است و ربطی به انگلیسی خوانی ندارد . چنان که چینی ها و روس ها و دیگر ملت های جهان در دانش راه پیشرفت را با اتکا به فرهنگ ملی پیمودند . پس مغلطه نکنید و برای دیگران و خودتان حکم صادر نکنید . استادان فرهنگستان ایران کاملن به کاری که انجام میدهند ، آگاه هستند؛ این شما هستید که نمی دانید دانشمندی بزرگ مانند ابوریحان هم گفته است باید واژگان علمی یک ملت باید به زبان خودشان باشد با اینکه خودش چند زبان می دانسته. من از ژرفای قلبم آرزو می کنم ، کارشناسان و متخصصان ایران ، زبان ملی خود ، فارسی را به خوبی بیاموزند و آن را در آموزش و تولید دانش به کار بگیرند تا زبان فارسی همچنان که در دوره های بسیار زبان علم بوده است ، زبان علمی باقی بماند .
از خود بپرسید ، واژه ی زیبایی مانند « نرم تن» که از ساخته های فرهنگستان ایران است ، چه بدی دارد و چه مشکلی پیش آورده است ؛ همچنین چندین هزار واژه ی علمی دیگر که شما و کسانی مانند شما حاضر نیستند باور کنند که این واژه سازی ها برای نگاهبانی از ساختار یک فرهنگ ، مانند فرهنگ ایران و زبانی چون زبان فارسی انجام شده است ؟ کمی به این بیاندیشید که یک زبان زیربنای هویت یک ملت است و اگر ما نتوانیم زبانمان را حفظ کنیم ، عملن نابود و بی هویت می شویم و در نهایت ، چیزی می شویم مانند هند ، پاکستان یا مصر . در آن روز دیگر نه از ایران خبری هست که شما بتوانید علم آن را رشد بدهید و نه از فرهنگ ایرانی تا در دامان آن بتوانی زندگی کنی . به یاد داشته باشید که : اگر شما به فرهنگ و هویت و کشورت را نداشته باشید با بهترین علم هم نمی توانی به حال آن سودمند باشی.
ارسال شده در تاریخ اکتبر 1st, 2016 در ساعت 2:53 ب.ظ
نظر شما