۱۵ - آذر - ۱۳۹۳
میرمهرداد میرسنجری [1]


 شهر کردنشین کوبانی با دست خالی با کمک زنان و مردان کرد محلی در برابر داعشیان تا بن دندان مسلح ، مقاومتی نابرابر را در پیش گرفته است. این درحالی است که جنایتکاران داعش در آستانه ی ورود به بخش‌هایی از این شهر اعلام کرده‌اند که کُردها یک قوم مجوس و ایرانی هستند و ریختن خونشان مباح است و نکاح زنان و دختران آنان برای مجاهدین هیچ منعی ندارد و در ادامه ی اظهارات وحشیانه ی خود ، دستور «هتک حرمت دختران و زنان کُرد همانند رفتار با دختران و زنان رافضی، ایزدی و مسیحی» را صادر کرده‌اند. متاسفانه هم‌تباران کرد ما در بدترین و خطرناک‌ترین محاصره ی سیاسی نظامی قرار گرفته‌اند .

حضور زنان کرد  سوریه در سنگرهای دفاع از  کوبانی

حضور زنان  کرد سوریه در سنگرهای دفاع  از  کوبانی

این درحالی است که دولت ترکیه با توجه به پیشینه ی تاریخی ضدسوری و ضدکردی خود، در چند ده‌متری همجوار این شهر دست روی دست گذاشته و نظاره‌گر تجاوز و توحش گروه ضدبشری داعش علیه مردم بی‌گناه کوبانی است و از سوی دیگر ائتلاف به اصطلاح ضدداعش هم با حملات محدود گاه و بیگاه و بی‌اثر خود، شرایط را برای هرچه سخت‌تر شدن حلقه ی محاصره ی مردم کوبانی فراهم کرده است.

دشمنان ایرانیان در تبلیغات خود تلاش می‌کنند کردستان بزرگ را تقسیم‌شده میان چهار کشور عنوان کنند. این در حالی است که کردستان نه‌تنها در طول تاریخ هیچ‌گاه از ایران جدا نبوده بلکه همه ی کردستان بزرگ بخشی پراهمیت از ریشه ی  تنومند گستره ی تاریخی فرهنگی ایران بزرگ را شامل می‌شده است. تمام سرزمین کردستان از آغاز تاریخ و زمان امپراتوری ماد تا‌ سال ١۵١۴ میلادی و جنگ چالدران میان نیروهای شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان سلیم اول عثمانی ، یکی از ایالت های مهم ایران بوده‌ است که بر اثر شکست غم‌انگیز ایران در این جنگ نابرابر ، بیش از دوسوم آن از ایران جدا شد و به اشغال امپراتوری عثمانی درآمد. امپراتوری عثمانی سال‌ها بر بخش جداشده ی سرزمین کردستان تسلط داشت تا این که با پایان جنگ جهانی اول بخش جداشده ی سرزمین کردستان از ایران، در‌ سال ١٩٢٣ میلادی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار گرفت. آنچه در این میان بسیار حائز اهمیت می‌نماید ، ژرف‌نگری در بستر‌های تاریخی و بازخوانی جایگاه کردستان در تاریخ ایران است که لزوم حمایت همه‌جانبه ی دولت و ملت ایران از کردهای در معرض خطر سوریه را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

پیشینه ی تاریخی پیوند‌های کردها  با دیگر ایرانیان

یکی از قدیمی‌ترین اخباری که درباره ی کردها در دست است، کتاب «آناباسیس» یا «سفرنامه ی جنگی گزنفون» (xenephon) سردار لشکر، جغرافی دان و مورخ یونان باستان است که رویارویی کردهای ایرانی را در قالب سپاه اردشیر دوم هخامنشی (۴٠١ ـ۴٠٠ پیش از میلاد مسیح) با یونانیان باستان [در منطقه ی اربلا (اربیل یا هولر امروزی)] شرح می‌دهد که به شکست ارتش ده‌هزارنفری یونان انجامید. «استرابون» جغرافی دان و مورخ یونان باستان پیش از میلاد درباره ی چگونگی تربیت و پرورش بدنی جوانان کرد می‌نویسد: « جوانان ایرانی را چنان تربیت می‌کنند که در سرما و گرما و بارندگی تاب و توان داشته ،‌ ورزیده باشند. اینها را کردک (kardak) گویند».

یک رزمنده ی کرد سوریه ای در سنگر

یک رزمنده ی کرد سوریه ای در سنگر

درباره ی زبان کردی، زبان‌شناسان و شرق‌شناسان غربی گفته‌اند : این زبان از زبان‌های هند و اروپایی و خانواده‌ی هند و ایرانی و در زمره ی زبان‌های ایرانی است و با زبان فارسی نزدیکی بسیار دارد. هنری فیلد در کتاب «مردم‌شناسی ایران» می‌نویسد : « کردها از حیث زبان و خصوصیات جسمانی، ایرانی هستند و به‌عنوان شعبه‌ای از نژاد ایرانی از حیث زبان، اخلاق، عادت و شیوه ی معیشت با دیگر ایرانیان دارای جهات اشتراک هستند.» دانیلو نیز نوشته است : « کردهای ترکیه هم از حیث زبان و خصوصیات جسمانی ایرانی هستند.» لرد کرزن هم گفته : «زبان کردها، لرها و بختیاری‌ها شبیه زبان فارسی است و چندان تفاوتی با هم ندارند.» پروفسور ان. کی . اس.لمتون در تاریخ ایلات ایران از قول ابن بلخی می‌نویسد: « کردان زبدگان لشکر ساسانی بودند…» رشید یاسمی هم می‌نویسد: « در حصول پیشرفت‌های دولت ایران در زمان مادها در فتح نینوا و در زمان هخامنشیان در غلبه بر یونان و در دوران اشکانیان و ساسانیان در دفع رومیان و در بعد از اسلام در جلوگیری از مهاجمان و هزاران موقع سخت دیگر بعد از آن، افواج کردان را در صف مقدم سپاه ایران می‌بینیم که برای حفظ استقلال ایران می‌جنگند.»

سخن آخر این‌که

پشتیبانی روز‌های اخیر ملت و دولت ایران از کرد‌های مظلوم کوبانی، به‌عنوان ضرورتی تاریخی و راهبردی مورد توجه رسانه‌های همگانی جهان و نمایندگان مردم مظلوم کرد آن سامان قرار گرفته است. ورای نام ایران سیاسی، ایران فرهنگی میراث مشترک همه ی سرزمین‌هایی است که قلمرو گذشته ی ایران تاریخی را در بر می‌گرفتند. به دیگر سخن، همه ی سرزمین‌هایی که فرهنگ آنان، در بخشی یا به تمامی با هویت، فرهنگ، آداب و رسوم، جشن‌ها، روحیات و معنویات، اسطوره ها و قهرمانان ملی، دین، زبان، و دیگر عناصر هویت ایرانی همانندی یا یکسانی داشته و دارد، از جمله سرزمین کرد‌های سلحشور سوریه، باید مورد حمایت همه‌جانبه ی دولت و ملت ایران قرار گیرد.

لذا شایسته است دولت ایران علاوه بر به کارگیری همه ی پتانسیل‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای حمایت از کردهای غرب کردستان ، و به‌ویژه سوریه، همواره این هم‌تباران را به‌عنوان متحدان بالقوه ی راهبردی ایرانیان بنگرد .

پی نوشت :
  1. مهرداد میرسنجری ، پژوهشگر ژئوپلیتیک و فرهنگی و استادیار دانشگاه های ایران است .

 

برگرفته از : روزنامه ی شهروند  ، شماره ی ۴۰۷  ، دوشنبه ۲۸ مهرماه ۱۳۹۳ (با ویرایش)

نظر شما