۱۱ - خرداد - ۱۳۹۲
هارون یشایایی


 

روی جلد چاپ نخست  کتاب « فرزندان استر »

روی جلد چاپ نخست کتاب « فرزندان استر »

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 فرزندان استر

به کوشش : هومن سرشار

مترجم : مهرناز نصریه

چاپ اول : ۱۳۸۴

۴۴۸ صفحه – ۷۵۰۰ تومان

ناشر : کارنگ

 

در سال ۲۰۰۲ میلادی، (۱۳۸۱ شمسی) در آمریکا کتاب « فرزندان استر » به همت هومن سرشار به زبان انگلیسی و با چاپ رنگی منتشر شد . نگاهی به کتاب نشان می دهد که آقای هومن سرشار برای تهیه ی مطالب این کتاب و چاپ آن زحمات فراوانی کشیده‏ اند که قابل تقدیر است . در سال ۱۳۸۴  برگردان فارسی کتاب « فرزندان استر » توسط « نشر کارنگ » با ترجمه ی خانم مهرناز نصریه به صورت سیاه و سفید چاپ و منتشر شده است که برای این کار نیز باید از زحمات مترجم محترم و سلیقه ی ناشر قدردانی کرد .

اما کتاب « فرزندان استر» را از نظر تألیف و ترجمه ، از دو جهت و به طور جداگانه ، می ‏توان مورد توجه قرار داد و نگاه  نویسنده « هومن سرشار » و ناشر ( نشر کارنگ ) را نقد و بررسی نمود :

اول – انگیزه ی مؤلف در گردآوری و انتشار کتاب در آمریکا به زبان انگلیسی .

دوم – تمایل ناشر به ترجمه و نشر فارسی کتاب و با مقدمه و توضیحات خاص آن در ایران .

در چاپ اصلی این کتاب ، همان‏طور که نویسنده در مقدمه ی کتاب می‏ گوید ، « مجموعه مقالاتی درباره تاریخ و زندگی یهودیان در ایران » جمع‏ آوری نموده و با چاپ عکس‏ هایی دیدنی ، کتاب را جذاب و چشم نواز کرده است  . بیشتر مطالب جمع ‏آوری شده برای چاپ در کتاب « فرزندان استر » پیش تر در جاهای دیگر منتشر شده بودند و مخصوصاً در کتاب ها  و نشریه هایی که به زبان فارسی درباره ی تاریخ زندگی یهودیان در ایران در آمریکا به چاپ رسیده اند ، منتشر شده‏ اند . با آن که در  این کتاب به لحاظ نوشتاری مطلب تازه ‏ای  به چشم نمی ‏خورد و بعضی مقالات با بعضی دیگر ، به لحاظ محتوایی همخوانی ندارند ، با وجود این ، خواننده  توانسته است  خواننده ی کتاب خود را با زندگی یهودیان ایران در گذشته آشنا سازد و از این رو ، تلاش گردآورنده قابل تحسین است .

اما اساس و جان‏مایه ی  این کتاب عکس‏ هایی است از زندگی یهودیان ایران در اواخر عصر قاجار و دوران سلطنت پهلوی‏ ها ، که از اجتماعات و خانواده‎‏ها و افراد سرشناس جامعه ی کلیمیان ایران جمع‏ آوری و به چاپ رسیده است . با آن که این بخش منعکس‏ کننده ی وضعیت جامعه ی یهودی ایران در دوران ذکرشده است ، با این همه ، بیشتر به یک شجره‏ نامه‏ نویسی می‏ ماند تا  کتابی دربرگیرنده ی تاریخ  زندگی یک مردم در شرایط زمانی و مکانی خاص . این شیوه ی نگارش وقایع یا تاریخ‏ نویسی که من آن را « لوس ‏آنجلسی » می نامم  ، مخصوصاً در میان ایرانیان یهودی آمریکا در سال‏ های اخیر متداول شده است . به این معنی که تعریف و گزارش هر مقوله ‏ای ، در حقیقت ، چاشنی مطالب عموماً سیاسی می ‏شود و موقعیت‏ های تاریخی و جغرافیایی ملت ایران را نادیده می گیرد و سیر تحولات را در قالب سیاسی ، آن هم « سیاست امروزی » می‎‏بیند . دستاورد این نگرش در تالیف این کتاب نیز چنین خودنمایی می کند که ،  جامعه ی یهودی را اولاً جدا از مجموعه ی شرایط ایران و ثانیاً « تمام شده در حال حاضر » تلقی می‏ کند و در نتیجه‏ ی چیرگی این دیدگاه مهاجرتی سعی می‏ کند زندگی یهودیان ایران را در تمام دوره های تاریخی ، تـاریک و سیاه نشان ‏دهـد تا به این وسیله مهاجران ایرانی یهودی ، اقدام خود به مهاجرت را توجیه کنند که به نظر بنده چنین استدلالی ضروری نیست .

از طرف دیگر، با چاپ عکس‏ های متعدد و نوشتن شرح  و تفصیل ( گاهی خیالی ) بر آنها ، برای خانواده ‏های مهاجر در جست و جوی اصل و نسب مهم و تأثیرگذار هستند تا برای آنان افتخاری در غربت دست و پا کنند . این رویه ضمن این که بررسی تاریخی را با مشکل روبه رو می‏ کند ، شجره شناسی خانواده‏ های مهاجر و تبارشناسی یهودیان ایران را مخدوش و گاهی باورنکردنی می ‏نماید . گاهی خواننده دچار این توهم می‏ شود که جامعه ی کلیمیان ایران در سراسر تاریخ خود با فلاکت و دربه ‏دری و بدبختی زندگی کرده است و فقط در دوران طلایی…! پهلوی‏ ها – که اولی از دست ‏نشاندگی انگلستان  تا نوکری نازی‏ های هیتلری طی طریق کرده و دومی گوش به فرمان بی‏ چون و چرای قدرت‏ های خارجی بوده است – نفسی کشیده است . پس این همه مشاهیر علم و ادب و دین ، هنر و تجارت یهودی ایرانی که در این کتاب معرفی می ‏شوند ، در آغوش کدام فرهنگ و شرایط به وجود آمده و رشد کرده و افتخارآفرین شده ‏اند ؟ دیگر این که نویسنده وقتی به شرایط زندگی کنونی یهودیان ایران و تاریخ یهودیان در سال‏های بعد از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ می‏ رسد ، گوئی بدنی بی‏ جان را کالبدشکافی می‏ کند که این برداشت او هم رنگ سیاسی دارد . اما این که نام این کتاب را « فرزندان استر » گذاشته‏ اند ، شاید یک نگاه نمادین به « کتاب استر » و تاریخ یهود و قدمت زندگی یهودیان در ایران دارد که ایرادی بر آن نمی ‏توان گرفت .

و اما ماجرای چاپ و انتشار برگردان فارسی کتاب « فرزندان استر » در ایران از طرف انتشارات کارنگ ، حکایتی تلخ و شیرین است . بررسی مقدمه و زیرنویس ‏های کتاب نشان می دهد که با توجه به سیاق نگارش نویسنده ی کتاب نمی‏ تواند از مترجم باشد ؛ و معمولاً منعکس کننده نظر ناشر است و آقای ناصر پورپیرار، مسئول نشر کارنگ با انتشار این کتاب گویا فرصتی به دست آورده ‏است تا تب شدید ضدیهودی خود را کمی خنک  کند . به این معنی که ناشر بدعتی تازه از خود به جای گذاشته ؛ چرا که مقدمه و زیرنویس کتاب – که قاعدتاً اگر لازم باشد در توضیح مطالب کتاب می ‏تواند مفید باشد –  به یک ردیه ی کاملِ متن کتاب تبدیل شده و از موضوع به دور افتاده است . در واقع  ، نام کتاب و داستان استر است که توضیحات زیر صفحات کتاب را شامل می‏ شود و نگاه نویسنده ی مقدمه و زیرنویس‏ ها هم کاملاً رنگ و بوی سیاسی و تعصب‏ آمیز دارد . اینجانب در مذاکرات تلفنی خود با آقای پورپیرار پس از انتشار ترجمه ی کتاب « فرزندان استر » مطلبی دستگیرم شد که با خود ایشان درمیان گذاشتم : ایشان علاوه بر این که موضوع  « کتاب استر » و عید پوریم را از یک روایت وحیانی و نمادین به یک رویداد قطعی تاریخی با ذکر روز به روز آن ( گویا به ایشان الهام شده است…! و در مواردی خود شخصاً در موقع وقوع حادثه حضور داشته‏ اند) تبدیل نموده ‏اند…! و آن را دلیلی برای دشمنی دیگران با یهودیان می‏ دانند ،  موضوع کتاب « فرزندان استر » و عید پوریم را به چنان واقعه ی دهشتناکی در تاریخ ایران تبدیل کرده ‏اند که حمله ی مغول در برابر آن ناچیز است…!

انصاف این است که اگر آقای پورپیرار که برای موضع‏گیری ضدیهودی خود حاضرند بخشی از تاریخ ایرانیان را رد نموده و ملت ما را به بی‏ تاریخی در یک دوره ی طولانی متهم نمایند، مایل بودند « کتاب استر » را و وقایع « پوریم » را بررسی کنند ، می ‏توانستند کتابی جداگانه در این زمینه بنویسند و البته هر چه می ‏خواهند بگویند ؛ که معمولا هم می‏ گویند…! چنانچه گفته ‏اند که « واقعه ی پوریم » بیش از چهارصدسال زندگی مردم ایران را به نابودی و فنا کشیده است…؟ و در این داوری ها چنان پیش رفته‏ اند که از کسی که دانشی از زندگی اجتماعی مردم و تاریخ ایران داشته باشد ، بعید به نظر می‏ رسد . برای نمونه ، در جایی دیگر در یک اظهارنظر من درآوردی گفته‏ اند : « بنابر نص صریح « تورات » مردم سراسر ایران، در عهد هخامنشیان در زمره ی دشمنان یهود بوده‏ اند…! » که گویا به ایشان وحی شده است و در مقدمه ی ناشر ، و از روی عقده‏ گشایی ، ادعا کرده اند که « بیشتر یهودی‏ ها در عصر محمدرضا شاه آدامس و عروسک ساخته ‏اند و بیمه‏ گذار بوده‏ اند و آبجو و عرق خورده‏ اند و حاصل آن را برای ستیز با فلسطینیان فرستاده ‏اند…»، البته این برداشت آقای پورپیرار است و ایشان این طور خیال کرده ‏اند….! که بر خیال نه اعتباری هست و نه سندی لازم دارد…!

اما برای آن که با « کتاب استر » از دیدگاه منابع غیریهودی آشنا شویم ، بخشی از کتاب « دایرت المعارف کتاب مقدس » صفحه های ۱۸۴ و ۱۸۵ را که شناساننده ی« کتاب استر » و مراسم مذهبی پوریم است ، عیناً در پایان مطلب به نظر خوانندگان عزیز می‏ رسانیم .

 

 

استر ( ESTHER )
نویسنده و تاریخ نگارش

گرچه نمی‏ دانیم نویسنده ی « کتاب استر » چه کسی بوده است ، ولی از دقت در مدارک و نوشته ها و اشاره های کتاب می توان در باره ی کتاب و تاریخ نگارش و نویسنده ی آن گمان هایی زد . تأکیدهای نویسنده بر منشاء جشن های یهودی و  نفوذ احساسات ملی یهودی در داستان ، روشن می کند که او یک یهودی بوده است . نویسنده از رسوم مردم فارس اطلاع داشته و وقوع داستان در شهر شوش و عدم اشاره ی او به یهودا یا اورشلیم بیانگر این است که او ساکن یکی از شهرهای فارس بوده است . زودترین تاریخ پیشنهادشده برای این کتاب کمی پس از وقوع اتفاقات نقل شده در کتاب است. برای مثال ، نزدیک به ۴۶۰ ق. م. (پیش  از بازگشت عزرا به اورشلیم ، به زیرنویس ۱۲:۸ رجوع کنید) . مدارک داخلی کتاب نشان می دهند که عید پوریم مدتی پیش از نگارش این کتاب نیز برپا می شده است (۱۹:۹) بعضی محققان « کتاب مقدس » تاریخ نگارش « کتاب استر » را به دوران هلنی مربوط می‏ سازند ؛ ولی نبود کلمات یونانی در این کتاب و شیوه ی زبان محلی عبری نویسنده ، بیانگر این است که کتاب پیش از سقوط فارس به دست یونان (۳۳۱ ق.م.) نوشته شده است .

هدف ، موضوعات و ویژگی‎‏های ادبی

هدف اصلی نویسنده ثبت برپایی عید سالانه ی پوریم و زنده نگه داشتن خاطره ی رهایی عظیم و همچنین تعهد نسبت به برپایی همیشگی آن است ( به ۷:۳۰ ، ۲۴:۹، ۲۸-۳۲ و به قسمت مربوط به جشن های «عهد عتیق » و دیگر روزهای مقدس رجوع کنید). در بخش اعظم داستان ، ادامه ی تناقض میان بنی‏ اسرائیل و عمالیق را به یاد دارد (به زیرنویس ۵:۲، ۱ : ۳- ۶ ، ۵ : ۹ -۱۰ رجوع کنید). تناقضی که از زمان خروج آغاز شد (خروج ۱۶ : ۱۷ – ۱۸ تثنیه ۱۷ : ۲۵ – ۱۹ ) و در تاریخ قوم اسرائیل ادامه یافت (۱ سموئیل ۱۵؛۱ تواریخ ۴۸ : ۶ و البته استر ).

عمالیق اولین کسانی هستند که بعد از خروج از مصر ، قوم اسرائیل را مورد تهاجم خود قرار دادند و از نظر نویسنده تجسم تمامی قدرت‏ هایی هستند که در برابر قوم خدا صف‏ آرایی نظامی کردند (اعداد ۲۰ : ۲۴ ؛ ۱ سموئیل ۱ : ۱۵ – ۳ ؛ ۱۸: ۲۸) و حال که قوم اسرائیل از اسارت رهایی یافته فرمان هامان، تلاش اصلی و نهایی موجود در دوران عهد عتیق برای هلاکت ایشان است . تقریباً در ارتباط با تناقض با عمالیق است که وعده ی آرامش به قوم خدا داده شد .(تثنیه ۱۹: ۲۵) با نابودی هامان ، یهودیان از دست دشمنان خود آرامش یافتند (۱۶:۹،۲۲). نویسنده همچنین موضوعات دیگری را مطرح می ‏کند که در سرتاسر « کتاب مقدس » بارها دیده می شوند (بلایای طبیعی ، بیماری ، جنگ ، دیگر بلاهایی که قوم خدا را تهدید می ‏کنند ، آنانی که زنده می ‏مانند بقیتی را تشکیل می‏ دهند). وقایع شهر شوش در فارس ، ادامه ی اهداف خدا در تاریخ رهایی را مورد تهدید قرار می‎‏داد . فرمان هامان مبنی بر نابودی یهودیان ، حیات قوم منتخب خدا را در آینده و در نهایت ظهور مسیح رهایی ‏دهنده را در معرض خطر نابودی قرار می‏ داد . نویسنده ی « کتاب استر » غالب موضوعات خود را بر روی وقایع داستان یوسف طرح ریزی می‏ کند (به زیرنویس ۳:۲-۴،۹ ، ۲۱-۲۳؛ ۴:۳؛۱۴:۴؛۱:۶، ۸ ، ۱۴؛۶:۸) که در این داستان نیر موضوع باقی‏ماندگان در مرکزیت روایت قرار دارد (پیدایش ۷:۴۵). شناخت عیدها موضوع برجسته ی دیگری در « کتاب استر » است که در فهرست زیر نشان داده شده است . ضیافت‏ ها موقعیتی را برای آشکارشدن نقشه ‏ها فراهم می‏ سازند . ده ضیافت در کتاب وجود دارد: (۱) ۳:۱-۴، (۲) ۵:۱-۸، (۳) ۹:۱، (۴) ۱۸:۲، (۵) ۱۵:۳، (۶) ۱:۵-۸ ، (۷) ۱:۷-۱۰، (۸) ۱۷:۸، (۹)۱۷:۹ ، (۱۰) ۱۸:۹-۳۲. سه جفت از این ضیافت‏ ها که در آغاز میانه و انتهای داستان ظاهر می‏ گردند به خصوص دارای اهمیت هستند : دو ضیافت به دستور خشایار و دو ضیافت دیگر به دستور استر برگزار شد و دو برپایی جشن پوریم . ثبت عیدها به شکل جفت از شیوه‏ های نگارش مورد علاقه ی نویسنده به نظر می ‏رسد . به علاوه سه گروه از این ضیافت‏ ها که به شکل جفت شناسانده می‏ گردند ، حاوی دو فهرست از خادمان پادشاه هستند (۱۰:۱، ۱۴) پنهان کردن هویت استر دو بار گزارش شده است (۱۰:۲ ،۲۰)، دو بار جمع‏ آوری زنان (۸:۲ ، ۱۹)  دو خانه برای زنان (۱۲:۲ – ۱۴) ، دو بار روزه (۳:۴ ، ۱۶) دو بار مشورت هامان با خانواده و دوستانش (۱۴:۵ ؛ ۱۳:۶) ، دوبار ظاهر گردیدن بی‏ برنامه ی استر در مقابل پادشاه (۲:۵؛ ۳:۸) ، دو جستجو برای یافتن مردخای (۷:۶-۱۱ ؛ ۱۵:۸) ، دوبار سرافکندگی هامان (۱۲:۶ ؛ ۸:۷) ، دو اشاره به پسران هامان (۱۱:۵؛ ۶:۹-۱۰، ۱۳-۱۴) ، دوبار ظاهرشدن حربونا (۱۰:۱ ؛۹:۷)  ، دو فرمان سلطنتی (۱۲:۳-۱۴؛ ۱:۸-۱۳) ، دو اشاره به فرونشستن خشم پادشاه (۱:۲ ؛ ۱۰:۷) ، دوبار اشاره به قطعی بودن قوانین فارس (۱۹:۱ ؛ ۸:۸) ، دو روز برای انتقام‏جویی یهودیان (۵:۹-۱۵) ، دو نامه برای نگاهداشتن سالانه مراسم عید (۲۰:۹-۳۲).

یکی از ویژگی‏ های برجسته ی کتاب که بحث های بسیاری برانگیخته است ، نبودن اشاره ی صریح به خداپرستی ، دعا و رسم قربانی است . این ویژگی کتاب سبب شده تا بسیاری نسبت به آن قضاوت منفی داشته باشند و ارزش مذهبی آن را بسیار ناچیز بیانگارند . به هر صورت آشکار است که نویسنده محتاطانه از اشاره به خدا یا هر نوع فعالیت مذهبی خودداری کرده است تا با این ابزار ادبی این حقیقت را بیشتر جلوه گر سازد که خداوند بر رویدادهایی که ظاهراً بی‏ اهمیت هستند نیز فرمان می راند (برای مثال زیرنویس ۱:۶) و نقشه‏ هایی را برای نجات و رهایی یهودیان ، طرح  و اجراء می سازد . حاکمیت مقتدرانه ی خداوند در هر مرحله مسلم است (به زیرنویس ۱۲:۴-۱۶ رجوع کنید) . این اصل مسلم با عدم حضور کامل خدا و عدم اشاره ی به او همه چیز را مؤثرتر ساخته است .

 

مهر ماه ۱۳۸۴

برگرفته از : پایگاه انجمن کلیمیان ایران ( با ویرایش )

نظر شما