۲۱ - اسفند - ۱۳۹۱
محمداسماعیل حیدرعلی (محمد حیدری )


محمداسماعیل  حیدرعلی ( محمد حیدری )

محمداسماعیل حیدرعلی ( محمد حیدری )

به تازگی نتیجه ی یک نظرسنجی موسسه ی گالوپ  در مورد داوری آمریکائیان پیرامون برنامه ی  هسته ای ایران  منتشر شده  که در رسانه های ایرانی بازتاب نیافته است و رسانه های اپوزیسیون نیز ( تا آنجا که من دیده ام ) به آن اشاره ای نکرده اند .

نخست یاد آور می شوم  که بسیاری از نظرسنجی های این موسسه از حیث انطباق با واقعیات جاری ، قابل اتکا و اعتنا نیست ؛ اما از لحاظ هموارکردن مسیر برای اجرای برنامه های دولت ایالات متحده آمریکا و توجیه این برنامه ها شایان توجه است .

     گالوپ اعلام کرده است که در بررسی گسترده ی خود به این نتایج دست یافته است :

     ۹۹  درصد از آمریکائیان برنامه ی هسته ای ایران را تهدیدی برای منافع آمریکا در ده سال آینده می دانند .

     ۸۳  درصد از آمریکائیان معتقدند که این برنامه یک تهدید حیاتی ( برای آمریکا ) است

     ۳۲  درصد از آمریکائیان ، ایران را دشمن اصلی ایالات متحده آمریکا می دانند .

    کما بیش ، همزمان با انتشار این آمار  ،« هفته نامه ی دیفینس نیوز » آمریکا نوشته است که علت اصلی برپایی سامانه ی موشکی پاتریوت در  ترکیه ، آماده شدن برای شرایط جنگی با ایران است و سوریه تنها بهانه ای برای برپایی این سامانه می باشد .
با تجربه های گذشته ای که از این گونه نظرسنجی ها داریم ( نزدیک ترین و مهم ترینشان در مورد عراق و افغانستان است ) حق این است که هم در مورد آمار گالوپ حساس باشیم و هم در مورد تحلیل هایی که نشریاتی مانند  « دیفینس نیوز » ارائه می دهند .
برای جلو گیری از بهانه جویی ها ، یاد آور می شوم من از کسانی هستم که در حکومت کنونی ایران ، مانند بسیاری دیگر از همکاران روزنامه نگارم ، تحت فشار بوده ام و محرومیت های بسیاری به من تحمیل شده و هم اکنون نیز با سیاست های دولت در زمینه مسائل داخلی و خارجی و فشارهایی که به مردم واردمی شود ، مخالفم و نوشته هایم در فضای مجازی ، گواه این مدعا است ؛ اما در این برهه از زمان ، پرسش این است که ناخشنودی من مهم تر است یا منافع ملتی که وابسته به آنم ؟  آیا باید در برابر خطرهایی که همبستگی و یکپارچگی ملی را تهدید می کند ، خاموش و بی تفاوت باشم و برایم مهم نباشد که ایران هم به عراق ، افغانستان و سوریه تبدیل شود ؟
همین امروز یک مقام ارشد نظامی ایران  ،با لحنی که در دنیای سیاست غیرمعمول و نامعقول است ، اعلام کرد که منابع استراتژیک جهان در تیررس ما است ( نقل به مضمون ) . این گونه سخنان شعاری و تهدید آمیز که به جز داشتن مصرف داخلی ، این پیامد را هم دارد که افکار عمومی جهانیان را به ایران بدبین می کند و بهانه به دست رهبران ضد ایرانی منطقه ای و فرا منطقه ای می دهد تا دشمنی هایشان با ملت ایران را توجیه کنند ، به همان اندازه قابل  نکوهش است که بی تفاوتی گروه های اپوزیسیون در برابر خطراتی که ملت ایران را تهدید می کند .
با اندوه ناگزیرم این واقعیت را یاد آور شوم که در بررسی موضع گیری رسانه ای گروه های اپوزیسیون ، حتی آنها  که زیر پرچم ملی گرایی فعالیت می کنند ، به این نتیجه رسیده ام که آنان به پیامدهای ماجراجویی نظامی علیه ایران بی توجهند و تمامی توانشان را در راه مبارزه با حاکمیت متمرکز کرده اند .
این بی توجهی تا بدان جا است که آنان حتی اشاره ای نمی کنند که قربانیان اصلی تحریم ها مردم ایران هستند ؛ همچنان که در تحریم و محاصره ی عراق در بعد از جنگ ۱۹۹۱ ، این مردم عراق بودند که ، به روایتی ، تا دو میلیون نفرشان از بی غذایی  و بی دارویی قربانی شدند .
حال اگر گروه های سیاسی مخالف در داخل و خارج ، ادامه ی سکوت در برابر شرایطی را که برشمردم ، روا می دانند ، خود دانند .
من وظیفه‌ای را که برای خود قائلم ، انجام دادم .

برگرفته از : تارنگار منافع ملی

نظر شما