۲۱ - خرداد - ۱۳۹۵


از همان آغاز مذاکرات ژنو در آذر سال ۱۳۹۲ پیرامون پرونده ی هسته ای ایران ، آگاهان دانشور ، استخوان خردکرده در دنیای سیاست و آشنا به روابط سیاسی و زیر و بم حقوق بین الملل ، پیرامون روش مذاکرات و موضع گیری های مذاکره کنندگان ایرانی ، دادن هشدارها و زینهارهایی را آغاز کردند که با هجوم تبلیغاتی شدید و همراه با اتهام زنی طراحان و مجریان این مذاکرات و جیره بگیران رسانه ای ایشان در داخل و خارج مواجه گردید .

این منتقدان ناوابسته ی ایرانی همان زمان و با ژرف نگری در آن اندک اطلاعات قطره چکانی که از روند واقعی مذاکرات درز می کرد ، پیش بینی می کردند و زینهار می دادند که ادامه  و پایان این روند مذاکرات نه تنها چیزی نصیب ملت ایران نخواهد کرد ، بلکه ایران را ناگزیر از تحمل زیان های فراوان ، قرارگرفتن در برابر شرایط تحمیلی جدید ، ناشناخته و بسیار خطرناک قرار می دهد . اما همان گونه که اشاره شد ، صدای زینهاردهی نیک خواهانه ی این گروه در غریو بلندگوهای محافل توجیه گر به گوش کسی از صاحبان واقعی کشور (ملت ایران ) نرسید و در برابر ، همان بلندگوها به افکار عمومی باوراندند که امضای « برجام » همان است و برطرف شدن تنگناها و سرازیرشدن رونق و رفاه همان .

« برجام » امضاء شد ؛ اما زیاد طول نکشید تا درستی پیش بینی های منتقدان یکی پس از دیگری به پیش نما آمد و کار به جایی رسید که حتی شاهد اعلام ناخشنودی مقام عالی رهبری ایران ، از نتیجه ی آن مذاکرات طولانی و امتیازدادن های شگفت انگیر به ۱ + ۵ شدیم .

در بیانات روز یکم فروردین ماه ۱۳۹۵ رهبر جمهوری اسلامی در شهر مشهد به روشنی و بدون هیچ ابهامی آمده است : « وزیر خارجه ی ما در مواردی به بنده گفت که ما این جا نتوانستیم این خط قرمز را نتوانستیم حفظ کنیم . »

« در همین توافقی هم که با آمریکایی ها کردیم در قضیه ی هسته ای در این قضیه هم آمریکایی ها به آنچه وعده دادند عمل نکردند ، کاری را که باید انجام می دادند را انجام ندادند . به تعبیر وزیر خارجه ی ما ، روی کاغذ کارهایی انجام دادند » .

اینک نیز می خوانیم و می شنویم [ که ] آقای ولی الله سیف ، رییس کل بانک مرکزی در سفر به آمریکا برای شرکت در نشست بهاره ی بانک جهانی در «شورای روابط خارجی آمریکا » سخنرانی کرده است . در این سخنرانی به زبان انگلیسی ، آقای سیف دست آورد ایران از برجام را ( Almost  nothing = کمابیش هیچ ) اعلام کرد . آقای سیف این مطلب را در مصاحبه با تلویزیون « فاکس نیوز ( fox News )» هم تکرار کرد .

روی جلد  « مجله ی خواندنی »

روی جلد « مجله ی خواندنی »

همزمان ، آقای محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه و رییس گروه مذاکره کننده ی جمهوری اسلامی در مساله ی هسته ای ، در گفتگویی با «هفته نامه ی نیویورکر» اعلام کرد : « تقریبا همه ی مقامات ایرانی معتقدند که آمریکا ، برجام را اجرا نکرده است » .

بدینسان امروز مسلم است که دست آورد دولت و مردم ایران از « برنامه ی جامع اقدام مشترک » کمابیش هیچ است .

در این مرحله ، به جای درازکردن انگشت اتهام به سوی این و آن ، با وجودی که متهم و متهمان شناخته شده اند ، نیاز به یک « اجماع ملی » است . رسیدن به « اجماع ملی » نیز با صدور فرمان برگزاری همایش و یا نامگذاری امکان پذیر نیست ؛ بلکه باید در این مرحله از ظرفیت های نهفته و اصول پیش بینی شده در قانون اساسی بهره گرفته شود .

در اصل پنجاه و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است : « در مسایل بسیار مهم اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه ی مقننه از راه همه پرسی و مراجعه ی مستقیم به آرای مردم صورت گیرد . درخواست مراجعه به آرای عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان برسد ».

در درازای ۳۷ سال ، هرگز کشور با مساله ی مهمتری از « برجام » که هم دارای ابعاد سیاسی ، اقتصادی و به پیروی از آنها فرهنگی است ، روبرو نبوده است . از سوی دیگر ، هرگز این چنین پراکندگی عقاید و آرا وجود نداشته است ؛ در حالی که رییس جمهور برجام را « آفتاب تابان» می نامد ، رییس کل بانک مرکزی ، آن را برابر با « هیچ » می داند و وزیر امور خارجه بر این باور است که تقریبا همه ی مقامات ایرانی معتقدند که آمریکا « برجام » را اجرا نکرده است .

با توجه به این پراکندگی عقاید و آرا در میان دولت مردان و تشتت بیشتر در میان مردم ، تنها راه برون رفت از بحران داخلی و ایجاد « اجماع ملی » بهره گیری از اصل پنجاه و نهم قانون اساسی و مراجعه به نظر مردم است و برای آن که مردم آگاهانه نظر بدهند ، بیشتر و پیشتر از هر کار باید رسانه ها و نویسندگان و کارشناسان ناوابسته ، هم در جریان جزئیات پنهان مانده ی « برجام » و سه ضمیمه ی آن قرار گیرند و هم بی بیم و هراس از تهمت پراکنی ، اتهام زنی و پرونده سازی « سودبران از برجام » ، مردم را از ماهیت این توافق و پیامدهای کوتاه و درازمدت آن آگاه کنند .

برگرفته از : مجله ی خواندنی ،  شماره ی ۹۱ ،  خرداد ۱۳۹۵ ، سخن اول ( سرمقاله) .

نظر شما