۱۴ - اردیبهشت - ۱۳۹۳
ندا رضا حسینی


پوستر نخستین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - 1366

پوستر نخستین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران – ۱۳۶۶

 

پوستر بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران - 1393

پوستر بیست و هفتمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران – ۱۳۹۳

این روز‌ها در تمام خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها، تلویزیون، رادیو و حتی جمع‌های خصوصی صحبت از یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای فرهنگی کشور است. نمایشگاه کتاب تهران به روال هرساله ، بهار ما را مزین به کتاب کرده و شور و شوقی را در طیف‌های مختلف پدید آورده است. اخبار رویدادهای نمایشگاه لحظه به لحظه دنبال می‌شود و به اطلاع دوستداران فرهنگ و اهالی رسانه می‌رسد. امسال به لطف پیشرفت‌های مختلف ، ما شاهد سازوکارهای جدیدی در برگزاری نمایشگاه هستیم ؛ مثلا وجود یک سامانه ی پیامکی برای اطلاع از اخبار نمایشگاه یا نخستین نرم‌افزار کتابخوان نسخه اندروید برای گوشی‌های موبایل یا حتی آمارهایی که به لطف جابجایی الکترونیک پول می‌توان از میزان گردش مالی به دست آورد. این آمار‌ها که توسط دستگاه‌های کارتخوان به دست آمده ، گردش مالی در روزهای نخست برگزاری بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را مشخص کرده است.

طبق اخبار به دست آمده این گردش مالی برای ۲ روز نخست ، رقمی در حدود ۴میلیارد تومان را نشان می‌دهد که انتشار آن واکنش‌های متفاوتی را در پی داشته است. از آن جمله می‌توان به گزارش «خبرگزاری مهر» اشاره کرد که به استناد صحبت‌های مدیر کمیته ی تسهیلات رفاهی بیست وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران ، ادعای بسیار جالب توجهی را مطرح کرده که : «تراکنش کارتخوان‌های موجود در غرفه‌ها، حکایت از رشد ۴۰ درصدی در فروش کتاب در ۲ روز نخست نسبت به بازه ی زمانی مشابه در دوره ی قبل» را دارد. در ادامه ی این گزارش آمده است که این موضوع «نشان می‌دهد که فرصت نمایشگاه کتاب بهترین دلیل توجه کردن به این نکته است که کتابخوانی در ایران و در میان اقشار مختلف مردم ایران امری بسیار جدی و هدفمند تلقی می‌شود که مخاطبش با اندیشه، صرف زمان و هدف‌گذاری ویژه در آن گام می‌گذارد. این واقعیتی است که باید آن را پذیرفت و بر مبنای آن برنامه‌ریزی و حتی اظهار نظر کرد.» اما در اینکه رشد ۴۰ درصدی تراکنش مالی به معنی این میزان افزایش در کتابخوانی مردم نسبت به سال گذشته است ، جای تردید وجود دارد. از آنجا که این تراکنش‌ها حاصل مجموع ۲۷۰۰ دستگاه کارتخوان موجود در سطح نمایشگاه است ، باید سهم بخش‌های مختلف از این ۴میلیارد را از سهم کتاب جدا کرد. نمی‌شود سهم عظیم قسمت‌های جانبی نمایشگاه مثل اغذیه فروشی‌ها، غرفه‌های تنقلات و از این دست را که به فروش محصولات دیگری غیر از کتاب می‌پردازند، نادیده گرفت. با توجه به گرمای هوا، وسعت مکان نمایشگاه و ساعات طولانی که بازدیدکنندگان در این مکان می‌گذرانند سهم فروش این بخش‌ها با مشاهده صف‌های بعضا طویلی که مخصوصا در ساعاتی خاص جلوی آن‌ها تشکیل می‌شود ، اندک به نظر نمی‌رسد.

 از طرف دیگر سهم تورم و افزایش قیمت کتاب نیز در این ۴۰ درصد افزایش تراکنش باید در نظر گرفته شود. طبق گزارش‌های منتشر شده از روز نخست برگزاری نمایشگاه ، قیمت بالای کتاب‌ها برای بازدیدکنندگان غافلگیرکننده بوده و بیشتر آن‌ها معتقد بودند که قیمت کتاب‌ها از سال گذشته با افزایش بسیاری مواجه شده است. علاوه بر این‌ها اگر میزان رشد تعداد دانشجویان و دانش‌آموزان نسبت به سال گذشته را نیز در نظر بگیریم  ، عدد قابل توجهی از آن ۴۰ درصد باقی نمی‌ماند. حال بگذریم از اینکه صرف خرید کتاب به معنای این نیست که خریدار حتما کتاب را مطالعه می‌کند ؛ و اگر کمی با خودمان صادق باشیم به وجود کتاب‌هایی در کتابخانه‌مان که هرگز فرصت مطالعه‌شان را پیدا نکرده‌ایم ، اذعان می‌کنیم. کاش واقعا رشد ۴۰درصدی کتابخوانی در جامعه ما رخ دهد. کاش تمام حساب و کتاب‌های ما غلط باشد ؛ اما با وجود حدود ۱۰میلیون بیسواد در کشور چطور می‌توان چنین ادعایی را مطرح کرد؟ کاش واقعا کتابخوانی در میان مردم ما جدی و هدفمند تلقی شود و در پس این همه شلوغی و آمدوشد در نمایشگاه کتاب، بازدیدکنندگان اندیشه و هدف‌گذاری ویژه‌ای را دنبال کنند. کاش شنیدن این جمله که «شرقی‌ها کتاب می‌خوانند تا بخوابند» این همه طعنه‌آمیز نبود ؛ اما با وجود بازدیدکنندگان بی‌هدفی که به قصد تفریح به نمایشگاه کتاب هجوم می‌برند ، چطور می‌توان خلاف آن را ثابت کرد؟ ما هم دوست داریم به این آمار‌ها دل ببندیم و خیال خودمان را با این تصورات شیرین خوش کنیم ، اما تا وقتی شجاعانه با واقعیت‌ها رودررو نشویم چطور می‌خواهیم برایشان چاره‌جویی کنیم؟

برگرفته از : روزنامه ی ابتکار ، یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۳ ، شماره ی ۲۴۶۱ ، صفحه  ۱۶

نظر شما