۲۳ - آذر - ۱۴۰۱
نوشتۀ : احسان هوشمند


بر مبنای اعلام حکم یکی از شعب دادگاه انقلاب در ۱۲ آبان ماه سال جاری، ماهان صدرات مدنی به اتهام محاربه به اعدام محکوم شد. ماهان صدرات که از بازداشتی‌های حوادث اخیر است، متولد ۱۳۷۷ خورشیدی است. ‌ماهان متهم است در جریان اعتراضات اخیر با استفاده از چاقو ضربه‌ای وارد کرده و گوشی همراه و یک موتور را تخریب کرده است. ماهان دارای دو شاکی خصوصی است. به دنبال اعلام تایید حکم اعدام ماهان صدرات و بروز نگرانی‌ها دربارۀ اجرای حکم اعدام ماهان، اتفاق دیگری روی داد تا پروندۀ ماهان مسیر دیگری طی کند و روزنۀ امیدی برای تغییر یا توقف حکم ماهان هویدا شود. محمد‌رضا قنبر‌طلب یکی از شاکیان پروندۀ ماهان صدرات اعلام کرد از شکایت خود گذشت کرده است. پس از آنکه مادربزرگ‌های ماهان هم پیگیری‌های خود را آغاز کردند، آقای قنبرطلب هم از پیگیری‌های خود برای لغو و توقف حکم اعدام ماهان خبر داد و نوشت: «۴۸ ساعت وقت داریم تا فارغ از جناح‌بندی‌های سیاسی و اعتقادی با همدلی و وفاق ملی از قوۀ قضاییه بخواهیم که درخصوص حکم ماهان صدرات با تأسی از سیرۀ اهل بیت علیهم ‌السلام برخورد شود.»

۱. ماهان صدرات یکی از جوانان این سرزمین است که در ماه‌های گذشته درگیر حوادث اعتراضی شده است. در دیگر نقاط کشور نیز گروهی از هموطنان به ویژه جوانان همچون ماهان وارد اعتراضات شده و تعداد قابل‌توجهی از آنان نیز بازداشت یا زخمی و گروهی نیز جان خود را از دست دادند. بررسی ریشۀ این اعتراضات دفتری می‌خواهد صد من! اما جدای از بررسی ریشه‌های بروز اعتراضات در ماه‌های گذشته، در شرایط ملتهب کنونی عقل و تدبیر و مصلحت‌اندیشی حکم می‌کند، سیاست‌هایی در پیش گرفته شود که از هزینه‌ها و زخم‌ها و جراحات وارد بر روح و روان مردم بکاهد؛ آرامش عمومی را افزایش دهد و امید‌آفرینی کند. برخورد فوری و قهری و اعلام احکام سنگین چون اعدام یا زندان‌های طویل‌المدت چون هیزم بر آتش است.

ممکن است این کارها در کوتاه‌مدت ترسی ایجاد کند، اما در اعماق جان‌ها آرامش‌بخش و رضایت‌افزا نیست و انباشت خشم را دوچندان می‌کند. نظرسنجی‌ها و داده‌های در دسترس چون میزان حضور در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری و مجلس نمایانگر ابعاد نارضایتی‌ها و حتی خشم است. اعلام و اجرای احکام سنگین مرهم بر زخم‌ها نیست؛ نمک پاشیدن است که خشم افزاست. برای مهار خشم باید راه‌های دیگری چون گفت‌وگو و مدارا را برگزید.

۲.در روزهای گذشته گروهی از حقوقدانان و حتی علمای دینی و روحانیان و نیز استادان حقوق دانشگاه‌ها و قضات باسابقه در برابر اعلام و اجرای حکم اعدام محسن شکاری، انتقادهای حقوقی مستدلی ارایه کرده‌اند.

در پروندۀ ماهان صدرات، شاکیان خصوصی پرونده اعلام رضایت و گذشت کرده‌اند. گذشت شاکیان خصوصی و پیگیری‌های‌شان موجب شده تا اجرای حکم فعلا تعویق شود. با تغییری که در ماهیت پرونده روی داده، تجدیدنظر در حکم و برخورد همراه با عفو گذشت موجب می‌شود از عمق خشم کاسته شود. ماهان جوانی است که در این کشور بالیده و هرچه هست و هرچه کرده، فرزند ما است. در آموزش و پرورش این سیستم و فضای فرهنگی امروز ایران بالیده است. او جاسوس و اجنبی و دشمن نیست. جوانی است برآمده از مناسبات اجتماعی در این کشور و سرزمین. بیاییم برایش پدری کنیم؛ مادری کنیم؛ برادری کنیم.

۳. گذشت شاکیان خصوصی کاری درخور قدردانی است. محمدرضا قنبرطلب هم یکی از فرزندان ما است. او هم در این سرزمین بالیده و از آموزش و پرورش این کشور بهره برده؛ یعنی ما در کشور بزرگ‌مان هم قنبرطلب داریم هم ماهان صدرات. هر دوی‌شان بخشی واقعی از ایران ما هستند. ایران قابل تقلیل به یکی از این دو و هزاران جوان دیگر چون اینان نیست. واقعیت وجودی ایران امروز ما این تنوع است. همۀ این جوانان فرزندان ما هستند. محمدرضا قنبرطلب تنها از شکایتش گذشت نکرده بلکه این فرزند ما خود دست به کار شده؛ پیشگام شده، و رفقا و هم‌مسجدی‌ها را هم همراه مادربزرگ‌های ماهان کرده تا بلکه راهی بیابند تا ماهان از اعدام نجات یابد. این هم بخشی از فرهنگ ما ایرانیان است. اگر جای این دو هم عوض می‌شد، بدون آنکه آشنایی شخصی با ماهان داشته باشم، به قطع نزدیک به یقین می‌گویم، ماهان هم از محمدرضا قنبرطلب می‌گذشت و رضایت می‌داد.  گذشت و بالاتر از آن، تلاش برای نجات از چوبۀ دار در این شرایط اقدامی است و مرهمی است بر زخم ها ! همگی باید با عشق و شفقت تلاش کنیم تا بلکه این تلاش‌ها به فرجام رسد و امید است قوه قضاییه هم مدبرانه برخورد کند. ماهان در این شرایط حال و روز خوشی ندارد. او چشم انتظار است. بخش بزرگی از ملت‌مان هم چشم انتظار تدبیری راهگشا هستند. برای ماهان و فرزندان دیگرمان که سرنوشتی چون ماهان یافته‌اند باید کاری کرد. باید گذشت. باید مهربانی پیشه کرد. ایران ما، نسل ما چشم انتظار مهربانی است. بیاییم مهربان‌تر باشیم. ایران ما در این روزها هم ماهان دارد هم محمدرضا قنبرطلب. آنها هر دوی‌شان فرزندان ما هستند. ما عرصه را برای ماهان‌ها و محمد‌رضا‌ها تنگ‌تر نکنیم. این فرزندان ایران را رودرروی یکدیگر قرار ندهیم. بیاییم راهی بیابیم تا با عشق و امید ایران آینده را بسازیم. یکی از گام‌های فوری در این راه گذشت است و رهایی پرهام از حکمی چنین سنگین. ایران‌مان را دریابیم. جوانان‌مان را دریابیم. بذر مهربانی بکاریم؛ علف هرز نفرت‌افزا را وا نهیم. عشق و مهربانی و گذشت را به فرزندان‌مان به ایران‌سازان آینده بیاموزیم.

برگرفته از : روزنامۀ اعتماد، شمارۀ ۵۳۷۵ ، سه شنبه ۲۲ آذرماه ۱۴۰۱ (با ویرایش)

نظر شما