نوشتۀ : عقاب علی احمدی
در روزهای اخیر و پس از دیدار تیم ملی فوتبال با رئیسی، رئیس جمهور اسلامی ایران گروهی هرزه درا و ولگردان فضای مجازی به توهین به تیم ملی فوتبال پرداختند و در نمونه هایی، در بی وطنی چنان پیش رفتند که گفتند، آرزومند پیروزی تیم فوتبال انگلستان بر ایران هستند !
در اینجا بازگویی خاطره ای از یکی از زندانیان سیاسی ایران که در پیش از بهمن ۱۳۵۷ زندانی بوده است ، می تواند پرتوی بر منبع اینگونه رفتارهای ضدایرانی بیاندازد :
«من در سال ۱۳۵۵ که تیم ملی فوتبال ایران به بازی های المپیک راه یافته بود، در زندان بودم. پیش از آن، هیچگاه بازی فوتبال را تماشا نمی کردم. آن شب هم هنگام پخش مسابقه از تلویزیون زندان، سرگرم بحث با دوستان بودم که ناگهان فریادهای «مزدور رو لهش کن !» توجه مرا جلب کرد و دیدم چند زندانی توده ای [عضو حزب توده] که بازی را تماشا می کردند، دارند با این فریادهای توهین آمیز، تیم ملی فوتبال کوبا ، حریف ایران را تشویق می کنند!
در اینجا با چند تن از زندانیان فریاد «ایران ایران» را سر دادیم و خوشبختانه، بازی با پیروزی ۱ بر صفر تیم ایران به پایان رسید !»
هرگاه معنای «ملت» بر شهروندان یک کشور روشن باشد، می دانند که در پهنه ی جهان هر شهروند در هر میدان که حضور دارد، برای سرفرازی و دفاع از کیان کشور و ملت خود می کوشد و می جنگد ؛ یکی با نگهبانی دادن در کوه های پربرف مرزی؛ دیگری در بیمارستان ؛ یکی در پای کورۀ ذوب فلز ، و یکی دیگر در زمین فوتبال . برای نشان دادن اهمیت مسابقات ورزشی در زمینه ی دفاع از غرور ملی، می توان به رفتار بازیکنان تیم واترپلوی مجارستان در سال ۱۹۵۶ در بازی های المپیک ملبورن توجه کرد :
«در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن معروف ترین مسابقه واترپلو بین دو تیم مجارستان و شوروی رقم خورد.
مسابقۀ مرحلۀ نیمه نهایی در حالی بین دو تیم مجارستان و شوروی برگزار شد که چند روز قبل از این دیدار، انقلابی در بوداپست آغاز شد که توسط شوروی سرکوب شد. این مسئله رقابت بین دو تیم را تحت تاثیر قرار داد. کاپیتان تیم مجارستان در ابتدای بازی حاضر به دست دادن با کاپیتان شوروی نشد.
در بازی نیز مجارستان توانست ۴ بر صفر پیش بیفتد اما تنش ها داخل استخر افزایش پیدا کرد. خطاهای زیادی بازیکنان انجام می دادند و مشت های زیادی رد و بدل می شد.
فقط یک دقیقه مانده بود تا مسابقه تمام شود که والنتین پروکوف، بازیکن شوروی یک مشت به صورت اروین زادور، بازیکن مجاری زد و باعث شد خون او همه جا پاشیده شود. این اتفاق باعث خشمگین شدن تماشاگران و لغو بازی شد. البته در نهایت مجارستان به عنوان تیم برنده معرفی شد و توانست به فینال صعود کند و با شکست یوگسلاوی عنوان قهرمانی المپیک را کسب کرد. این مسابقه با نام «خون در آب» معروف شد. »(«تبدیل شدن مسابقه واترپلو به رینگ خونین در المپیک ۱۹۵۶» ، به نقل از پایگاه ایسنا )
در واقع، بخشی از مبارزۀ ملت مجارستان با اشغالگران روسی در استخر بازی واترپلو انجام شد. حال آیا می توان پرسید، حال که فرصت زورآزمایی تیم ملی فوتبال ایران با تیم ملی انگلستان ( دشمن استعمارگر و دولت ستمگری که دستش به خون میلیون ها ایرانی آلوده است)، فراهم شده و قاعدتا، ایرانیان با تشویق یکپارچه باید هوادار تیم ملی فوتبال خود باشند، چه کسانی از ضعیف کردن روحیۀ تیم ملی فوتبال ایران، آن هم چند روز پیش از بازی سود می برند؟ از خود بپرسیم، چگونه اختلاف نظر ناراضیان سیاسی ایرانی با دولت ایران، هیزم گرم کردن تنور تبلیغاتی دستگاه رسانه ای انگلستان و زمینه ساز تقویت روحیۀ تیم ملی فوتبال انگلستان شده است ؟!
نوکران و عاملان دست نشاندۀ انگلستان را در هر لباسی که هستند، افشا کنیم ؛ آنها همین دور وبر هستند!
۲۷ آبان ۱۴۰۱
نظر شما