۲۳ - دی - ۱۳۹۸


بعد از هفته‌ای پرتنش با ایران، گروهی از متخصصان سلامت روانی به کنگره هشدار داده‌اند که باید فورا از دونالد ترامپ بخواهد که تحت بررسی روانی قرار گیرد تا مشخص شود که آیا توانایی لازم برای ادامه کار را دارد، یا خیر ؟

اتحادیۀ سلامت روانی جهان این هشدار را در حالی صادر کرد که ماه پیش، با صدور بیانیه‌ای اخطار داده بود که استرس حاصل از تحقیقات استیضاح، ممکن است باعث شود که سلامت روانی آقای ترامپ به مرحلۀ خطرناکی برسد.

بلافاصله بعد از آن که (مشاهده شد) رئیس جمهوری هنگام سخنرانی در کاخ سفید دربارۀ بحران ایران در تلفظ چند کلمه مشکل دارد و شدید و نامعمول نفس می‌کشد، این اتحادیه بیانیه‌ای صادر کرد که اندکی بعد، به دست ایندیپندنت رسید. در این بیانیه آمده است: «اکنون دیرزمانی است که ما در این باره هشدارهایی جدی داده‌ایم. کنگرۀ ایالت های متحد آمریکا باید بلافاصله و بالاجبار، بدون هر گونه تاخیر بیشتری، اقدام کند.»

به گفتۀ ایشان، آقای ترامپ «از نظر روانی و ذهنی، خطرناک و ناتوان از ادارۀ کشور است» و رفتار او «کاملا مطابق فردی است که وقتی به کذب سعی در بزرگ‌نمایی خود داشته است یا نیاز احساسی وی به تملق و چاپلوسی نتیجه نگرفته است، به دیگران فرافکنی می‌کند تا بکوشد که احساس قدرت و فرماندهی بر دیگران را در خود احیا کند.»
این گروه خاطرنشان کرد که گرچه مقامات ارشد نظامی باید هر سال مورد بررسی‌های روانی قرار گیرند، اما فرماندۀ کل قوا از چنین قاعده‌ای مستثنی است؛ در حالی که بیشترین نیاز برای چنین بررسی‌ای دربارۀ او وجود دارد، و اوست که از همه خطرناک‌تر است. به اعتقاد ایشان، تنش‌های اخیر در خاورمیانه، دوران کنونی را تبدیل به «دورانی حیاتی کرده است که آمریکاییان نمی‌توانند بیش از این برای مقابله با وضعیت خطرناک جاری صبر کنند که ساخته دست فردی است که سلامت روانی‌اش به مخاطره افتاده است و دست به تصمیماتی دمدمی مزاج، بی‌ملاحظه و مخرب می‌زند.»

در بیانیه همچنین آمده است که از آنجا که قدرت اعلام و تامین مالی جنگ بر عهدۀ کنگره است، باید «بلافاصله عمل کند تا اختیار شروع جنگ را از ترامپ بگیرد»، و افزوده می‌شود: «بسیار ضروری است که کنگره اطلاعات دقیق و صحیح را در این باره توسط آن دسته از کارشناسان جامعۀ پزشکی که در زمینۀ بررسی و مدیریت خطرات روانی تخصص دارند، در اختیار داشته باشد.»

نویسندگان بیانیه اظهار می‌دارند: «ما عاجزانه از کنگره تقاضا داریم که طی مشورت با
ما، حتی اگر نمی‌خواهند بررسی روانی توسط این اتحادیه انجام گیرد، پروندۀ ویژگی‌های (پروفایل) روانی ایشان را بگیرند و نگاهی جدی به سلامت روانی این رئیس جمهوری ناتوان از ادارۀ کشور بیندازند.»

گرچه هیچ یک از اعضای این گروه شخصا رئیس جمهوری را مورد بررسی قرار نداده است، یکی از آنان، دکتر ریچارد زینر، استاد دانشگاه جورج واشنگتن، در ماه گذشته به ایندیپندنت گفت که سنت معروف به «قانون گلدواتر» (Goldwater Rule) که ظاهرا روان‌شناسان را از اظهارنظر حرفه‌ای دربارۀ اشخاصی که خود شخصا مورد بررسی قرار نداده‌ باشند، منع می‌دارد، بیشتر یک «اصل یا هنجار است» که با قانون و قاعده تفاوت دارد، «چرا که مقدمۀ قانون اخلاقیات انجمن روان‌شناسی امریکا که راهنمای رفتارهای اخلاقی و درست را تبیین می‌کند، می‌گوید که مسئولیت یک روان‌شناس به ترتیب، اول و بیش از همه، نسبت به مریض خود است، بعد جامعه، بعد همکاران، و بعد شخص خود.»
دکتر برندی لی، استاد دانشگاه ییل و رئیس این گروه، به ایندیپندنت گفت که تصمیم آقای ترامپ مبنی بر پاسخ به حمله به سفارت آمریکا در بغداد با حملۀ هوایی علیه سرلشکر ایرانی، قاسم سلیمانی، از پیش انتظار می‌رفت، چرا که او شدیدترین گزینۀ پیش رو برای مقابله با این مسئله را انتخاب کرد.

دکتر لی خاطرنشان کرد که بیش از ۸۰۰ نفر از همکاران آنان، بیانیه‌ای را امضا کرده‌اند که به کنگره اخطار می‌دهد، استرس و اضطراب حاصل از تحقیقات استیضاح علیه او(ترامپ) «بی‌شک خون او را به جوش خواهد آورد، چرا که شخصیت خودبزرگ‌بین و آسیب‌پذیر آقای ترامپ بعید است بتواند چنین زخمی را تحمل کند.» او افزود، به زعم وی به عنوان یک روان‌شناس و کارشناس سلامت روانی، «غیرقابل تصور» است که کسی که دیر زمانی است به خاطر خطر وی برای دیگران و خود، حایز تمام شرایط بررسی روانی اجباری است، «در راس امور قرار بگیرد و کنترل کامل تصمیم‌های منجر به جنگ و استفاده از سلاح‌های اتمی را در دست داشته باشد.»

او گفت: «این واقعیت که مقامات پنتاگون در عین شگفت‌زدگی تصمیم گرفتند گزینۀ ترور سلیمانی را پیش روی او گذارند، حاکی از آن است که چقدر اطلاع اطرافیان دربارۀ او ناقص است و چگونه افرادی که صلاحیت ندارند، مدیریت او را بر عهده گرفته‌اند. آنها اساسا کبریتی روشن به دست او دادند تا دشتی آغشته به بنزین را به آتش بکشد.»

برگرفته از : پایگاه ایندیپندنت فارسی

نظر شما