۱۴ - فروردین - ۱۳۹۸
نوشتۀ : دکتر میلاد  عظیمی


 

 

 

 

فقط برخی مقامات جمهوری اسلامی نیستند که دربارۀ تاریخ و فرهنگ ایران سخن ناپخته و غیرعلمی می‌گویند. بخشی از اپوزیسیون هم بی‌سواد و خام‌سخن است؛ تا مغز استخوان سیاست‌زده است و پوپولیست است .

این روزها عکس‌ها و فیلم‌هایی منتشر شده که نشان می‌دهد شبکۀ دیرسال تخلیۀ سیلاب و فاضلاب تخت جمشید در مهار و هدایت سیلاب٬ درست و بسامان کار کرده است. تا آنجا  که من دیده‌ام هر کس این تصاویر را دید مباهات کرد و البته حسرت خورد که چرا امروز در ساخت‌وسازها دقت کافی نمی‌شود .

 

راه آب های زیرزمینی کاخ تخت جمشید که سیلاب های فروردین ۱۳۹۸ به سادگی از آن به بیرون از کاخ رفت .

 

آقای تقی رحمانی، فعال سیاسی ملّی‌مذهبی، اما در این زمینه سخنی طرفه گفته است :

«مگر کاخ و عبادتگاه و تفریگاه [ کذا. درست: تفریحگاه] حاکمان را امروز سیل می‌برد تا در آن زمان ببرد. بلایای طبیعی و غیرطبیعی برای درویشان است نه اغنیا. تخت جمشید امروز آثار هنری است زمانی اثری حاکمانه بوده است، پس مقایسه آن با مکان‌های مردمی قیاسی مع‌الفارغ [کذا. درست: مع الفارق]  است». ( توئیتر )

نثر سست و غلط‌های املایی رسوای آقای فعال سیاسی سابقه‌دار را بنگرید… نگاه نازل او را به تاریخ و تمدن ایران ببینید. تلقّی پیش‌پاافتاده و بازاری او را از تخت جمشید ملاحظه کنید. سخیف‌تر از این و عوام‌فریبانه‌تر از این می‌شد دربارۀ این سازوکار کهن آبی که هنوز هم کارآمد است، سخن گفت ؟! کینه‌های دیرین این حضراتِ به‌اصطلاح «ملّی» از هرچه که به شاه و شاهان مربوط می‌شود، آزارنده است… زین قصه بگذرم که سخن می‌شود بلند…

***

در کتاب ارزشمند راهنمای مستند تخت جمشید ، تألیف استاد فقید علیرضا شاپور شهبازی می‌خوانیم :

«پس از چندسال صخرۀ طبیعی  و پرکردن گودی‌ها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آن‌گاه شروع به برآوردن شالودۀ بناها کردند و در همان زمان شبکه فاضلاب تخت جمشید را ساختند؛ بدین معنی که در دامنۀ آن‌قسمت از کوه که مشرف بر تخت است آبراهه‌هایی کنده و یا درست کردند و سر این آبراهه‌ها را در یک خندق بزرگ و پهن که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان، از آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفّه راه یابد و به در رود. بدین گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت توسط سیلاب جاری از کوهستان، از میان رفت اما بعدها که این خندق پر شد، آب باران کوهستان قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخ‌ها ریخت و آنها را انباشت، تا اینکه در هفتاد سال گذشته، باستان‌شناسان این خاک‌ها را بیرون ریختند و چهرۀ بناها را دوباره روشن ساختند. بر روی خود صفّه نیز آبراهه‌های زیرزمینی کنده بودند که از میان حیاط و کاخ‌ها می‌گذشت و آب باران سقف‌ها، از راه ناودان‌هایی که مانند لوله بخاری و با آجر و ملاط قیر در درون دیوارهای ستبر خشتی تعبیه کرده بودند، وارد آبراه‌های زیرزمینی می‌شد و از زیر دیوار جنوبی به دشت و خندقی در آنجا می‌رسید. هنوز قسمت‌هایی از این آبراه‌های زیرزمینی و ناودان‌های درون دیوارها را در گوشه و کنار تخت جمشید می‌توان دید. هم اکنون نیز آب باران‌های شدید زمستانی از این آبراه‌ها به در می‌رود». (ص۳۳)

 

برگرفته از : کانال نور سیاه ( یادداشت های ایران شناسی میلاد عظیمی )

نظر شما