۱۳ - فروردین - ۱۳۹۷
برگردان از خط سیریلیک به خط فارسی : جلال حجتی فهیم ؛ ویرایش فارسی : عقاب   علی احمدی


رئیس گرامی مجلس نمایندگان مجلس عالی جمهوری تاجیکستان ، شکرجان زهراو !

رئیس گرامی مجلس ملی مجلس عالی جمهوری تاجیکستان ، محمدسعید عبیدالله او!

نمایندگان گرامی مجلس عالی جمهوری تاجیکستان !

شما بر مسند نمایندگی از سرزمینی نشسته اید که خاستگاه یکی از بزرگ‌ترین و  توانمند‌ترین زبان‌های جهان به شمار می‌آید و پاسداری از آن وظیفۀ یکایک شماست . سغدی سمرقی و عبدالله  رودکی نخستین چامه سرایان چیره د‌ست به این زبان بوده‌اند . صحبت از زبانی است  که پس از استیلای عرب از زبان‌های گوناگون ایرانی مایه گرفت و  بر قرصی [به استواری ] نشست و تمدن شکوهمند سامانیان را ساخت و صفت آن « درباری» و «دری » شد ، چون زبان کارگزاران دربار بود . این زبانی بود که از آغاز پیدایش خود « پارسی» نام داشت و امروز هم  در سراسر جهان با همین نام شناخته می‌شود .

 دانشنامۀ معتبر بریتانیکا در توصیف دوران سامانیان نوشته‌ است : در زمان سامانیان « ادبیات پارسی با آثار رودکی و  فردوسی شکوفا شد، علوم فلسفی و تاریخ رشد کرد و پایۀ فرهنگ اسلامی ایرانی گذاشته شد» (دانشنامۀ بریتانیکا ، مدخل سلسلۀ سامانیان)

 تمام بزرگانی که به این زبان نوشته‌اند ، چه رودکی و  فردوسی و بیرونی ، چه خیام و  مولوی و چه حافظ و  سعدی ، خود را پارسی زبان می‌دانستند و در سراسر جهان « پارس زبان» به شمار می‌آیند . پارسی زبانی است که امروز هم با آفریده‌های تازه خود مایۀ افتخار ماست .

 باباجان غفورف ، یکی از قهرمانان ملی تاجیکستان، در اوج دوران شوروی هم در سال ۱۹۷۳ در گفتگو با سیروس علی نژاد ، روزنامه‌نگار ایرانی در تهران گفته بود :

«ما ،تاجیک‌ها، نمی‌توانیم از ادبیات فارسی در مقیاس جهانی برکنار بمانیم . باید همۀ این‌ها را با یکد‌گر متحد کرد .خرج رابطه و برخورد دانشمندان در بین ما در مقیاس جهانی زیاد‌تر شود ، هم ایران و هم تاجیکستان از این ارتباط (بیش‌تر ) بهره خواهند گرفت .(BC Persian ,08 .04.2004)»

 باباجان غفورف در اثر ماندگار خود « تاجیکان » به صراحت زبان ما را « فارسی» می نامد:

« نوشتجات فارسی (انقترش فارسی میانه) که در  سده ‌های هفتم و هشتم  که در غرب  مرو یافت شد ، به روشنی دلالت می‌کند که در این دوره در این جا‌های با زبان فارسی حرف می زدند… در نیمۀ اول سدۀ هفتم در بلخ زبان فارسی گسترش یافته بود… زبان فارسی از مرو، بلخ و دیگر مرکز‌های اداری و اقتصادی و شهری خراسان شمالی به تمام ماوراالنهر انتشار یافته ، کم کم جای زبان‌های شرق ایرانی آسیای میانه – سغدی و تخاری (باختری) را گرفت… احتمالا چندین سده پیش از استیلای عرب‌ها مانویان زبان فارسی را به ماورا النهر آورده باشند» (ب .گو .غفوروف .تاجیکان .قسم ۲ ، س .۷۵-۷۶) . تمام ۷۵ – ۷۶).

تمام آثار تاریخی و  ادبی گواه است که نام رسمی زبان ما تا سال ۱۹۲۸ هم «فارسی » بوده و در زبان مادری ملی ما اصطلاح « زبان تاجیکی » ، نه رسماً و نه عرفا، به معنای زبان پارسی به کار نمی رفته ‌است .کوچک‌ترین شکی در این مورد وجود ندارد که اصطلاح « زبان تاجیکی » با انگیزه‌های سیاسی برای درهم شکستن جایگاه زبان پهناور پارسی و کم‌زور کردن آن در برابر زبان روسی ، و تحقیر تاجیکان پدید آمده ‌است و ساختۀ تاجیکان نیست .به دور از این توطئه های سیاسی ، زبان ملی ما ، تاجیکان ،همیشه پارسی بوده ،هست و خواهد بود ؛ هرچند امروزه هستند تاجیکانی که بر اثر یک دورۀ طولانی مغزشویی «پارسی» را « بیگانه » می‌دانند و در دفاع از دیدگاه خود ، با اصطلاح سیاسی «بیگانه آورد » ، سینه سپر کرده‌اند .به همین دلیل بود که لایق شیرعلی با درد و  حسرت کنایه‌آمیز سروده بود:

تاجیکی  با فارسی حرفی نگوید ، فخر کن

جوهر خود ، اصل خود را ‌گر نجوید، فخر کن .

 لایق در آثار خود بارها و  بار‌ها نام زبان خود را «فارسی» خوانده‌ است :

پارسی خواندند نماز خویشتن

در زمانی که عرب جرار بود !

رئیس گرامی مجلس نمایندگان مجلس عالی جمهوری تاجیکستان ، جناب زهراو!

رئیس گرامی مجلس ملی مجلس عالی تاجیکستان، جناب عبیدالله او !

نمایندگان گرامی مجلس عالی جمهوری تاجیکستان !

از شما خواهشمندیم که با احیای نام زبان ملی ما در قانون اساسی تاجیکستان در برقراری عدالت تاریخی سهیم باشید . زبان ملی ما ، تاجیکان ، باید رسماً هم «پارسی » نامیده شود . وگرنه :

  1. حقّ معنوی به تمام ادبیاتی را که به زبان پارسی نوشته شده است، از دست می‌دهیم و تاریخ زبانمان از ۱۹۲۸ آغاز می‌شود . جهان ، زبان و ادبیات ما را با نام « پارسی» می شناسد ، نه هیچ نام د‌گری .هیچ کس باور نمی‌کند که فردوسی «شاهنامه» را  به « تاجیکی» نوشته ‌است ، چون هیچ دلیلی برای اثبات این حرف غلط وجود ندارد . زبان تاجیکان زبان فردوسی است و زبان فردوسی پارسی است که می‌گوید : عجم زنده کردم بدین پارسی .
  2. ا‌گر زبانمان را « تاجیکی» بخوانیم ، این زبان در چارچوب یک کشور و برای حدود ۶ میلیون تن محدود می‌ماند و رسماً جزء ده‌ها میلیون تنی نخواهیم بود که زبانشان پارسی است . زبان در چنان محدوده‌ای در جهان پویای امروزی زنده نمی‌ماند و سرانجام می‌میرد .تنها از روی ناآگاهی و خصومت با تاجیکان می‌شود طرفدار راهی بود که به محدود‌ترشدن زبان و سرانجام مرگ آن می انجامد . با کوچک و  محدود نگه داشتن زبان مللمان باعث مرگ تدریجی آن نشویم !
  3. با « تاجیکی» نامیدن زبان خود به پیامد‌های استعمار و تجاوز فرهنگی روسیه تن می‌دهیم و سرِ افکنده مان هرگز بلند نخواهد شد . همۀ دلایل و مدارک ثابت می‌کند که اصطلاح «زبان تاجیکی » تهملست و نامی نیست که تاجیکان برای زبان خود برگزیده باشند . نام زبان تاجیکان «زبان پارسی » است .
  4. « تاجیکی» نامیدن زبان مللمان در میان تاجیکان تفرقه ایجاد می‌کند و تمامیت ارضی و ملی تاجیکان را تهدید می‌کند ؛ زیرا « تاجیکی» نامیدن فقط یکی از زبان‌های تاجیکان ، به معنای پشت کردن به همۀ زبان‌های مادری دیگر تاجیکان است ؛ من یغنابی، من شغنی و روشانی ، من یزغلامی . « تاجیکی» نامیدن پارسی را «بیگانه خواندن زبان مادری خود برای تاجیکان د‌گر» تلقی می‌کنم . در حالی که همۀ  پامیری‌ها و یغنابی‌ها تاجیکان نژاده‌ای هستند که زبان‌های کهن و  باستانی ما را حفظ کرده‌اند .پس به این دلیل هم نمی‌شود فقط زبان پارسی را «تاجیکی» نامید و بر یکپارچگی ملت تاجیک آسیب رساند  .
  5. اصطلاح « زبان تاجیکی » نمی‌تواند معرف ادبیات بزرگ گذشتۀ ما در عرصۀ جهان باشد ، در صورتی که برقرار کردن نام «زبان پارسی » به عنوان زبان دولتی تاجیکستان حقّ تاجیکان را به میراث تالیف‌شده به این زبان ثابت می‌کند و شناسنامه‌ای برای ملت و کشور تاجیکستان خواهد بود .

 در زمانی که بسیاری از کشور‌ها و ملت‌های تازه‌استقلال در جستجوی و  ایجاد هویت خود هستند ، از کاربرد انداختن «زبان پارسی » که مهم‌ترین رکن هویت ملی و مایۀ افتخار است ، کفران نعمت است  .

 دلیل‌های بیش‌تری وجود دارد که باخت تاجیکان در اثر پایبندی به اصطلاح سیاسی « زبان تاجیکی » و محرومیت آن‌ها از تعلق به پیشینۀ درخشان ملت را ثابت می‌کند .اما مهم‌ترین آن‌ها این حقیقت تاریخی است  که تنها نام درست و  راستین زبان ما « پارسی» است و اصطلاح « زبان تاجیکی » صرفاً برای تضعیف و  تصغیر پارسی ، تقویت زبان استعمار و تحکیم تمامیت ارضی شوروی بر سر مردم ما تحمیل شده بود . تاریخ گواه این حقیقت است .برخی از شواهد را در پیوست های این نامه آورده ایم .

 از اعضای مجلس عالی تاجیکستان انتظار می‌رود که این اشتباه فاحش تاریخی را اصلاح کنند و نام راستین زبانمان را که پارسی است بر قرصی اعتبار رسمی برگرداند .

۱.سید محی الدین دوست محمدیان ، روزنامه‌نگار (اتریش)

۲.حافظ بابایار‌اف ، دکتر فلسفه (آلمان)

۳.اسفندیار نظر ، روزنامه‌نگار (آلمان)

۴.عبدالقادر رستم ، نویسنده (تاجیکستان)

۵.صفر عبدالله ، استاد دانشگاه (قزاقستان)

۵.لقمان بایمات‌اف ، استاد دانشگاه (تاجیکستان)

۶.اسفندیار آدینه ،جامعه‌شناس (تاجیکستان)

۷.داریوش رجبیان ، زبان‌شناس (بریتانیا)

۸.سید یونس استروشنی ،استاد فلسفه و عرفان (لبنان)

۱۰.فرهاد نبی او ,بازرگان (تاجیکستان)

۱۱. نصرت‌الله بابایف (تاجیکستان)

۱۲.علی برات‌زاده ، راننده (تاجیکستان)

۱۳. ثریا اساقا ، مشاور گردشگری (تاجیکستان)

۱۴. محمد علی ایستم ، راهنمای گردشگری (تاجیکستان

۱۵. حرم گل قادر ، روزنامه‌نگار (تاجیکستان)

۱۶.شهباز اکرم‌زاده ، راهنمای گردشگری (تاجیکستان)

۱۷.عبدالخالق کامل‌اف ، مهاجر (روسیه)

۱۸.مژگان  گلنار ، زبان‌شناس (آلمان)

۱۹. عمر سعدی او ، کارمند سازمان مردم نهاد (تاجیکستان)

۲۰ عزیز سنگین ، روزنامه‌نگار (دانمارک)

۲۱. جمشید یاروف ، حقوقدان (لهستان)

Tajikestan's Flag

۱ نظر

  1. اسحاق دباغ می‌گوید،

    این افراد گرچه خود میدانند وباید نامه را به رحمان رییس جمهوری مینوشتند که حتما ترس داشتند. مدتی پیش از تلویزیون گوش میدادم خودش میگفت زبان ما تاجیکی هست و قطعا این برنامه خودش یا پشت پرده روسیه هست به دلایل مختلف ولی بسیار جای تاسف هست وقتی ما به راحتی زبان هم را میفهمیم یکی دری گوید یکی تاجیکی یکی فارسی ولی ترکها با اینکه زبان هم را نمیفهمند همه میگویند زبان ترکی و نمیگن اذری یا ازبکی. .دلایل تفرقه و جدایی ملل فارس زبان همین افکار بدون اینده نگری بوده که چنین ضربات را روس وانگلیس به ما زدند. .

    ارسال شده در تاریخ اردیبهشت ۳ام, ۱۳۹۷ در ساعت ۱۲:۰۲ ب.ظ

نظر شما