نوشتۀ : نصرالله پورجوادی
واژۀ فرنگی «پروتکل» که به معنای قواعد و دستورالعمل رفتار و کردار اجتماعی به کار برده می شود، معادل همان چیزی است که در فارسی به آن«آداب» میگوییم و مفرد آن هم «ادب» است. ایرانیان از قدیم برای هر چیزی و هر کاری آدابی داشتند و در تربیت فرزندان خود هم مهمترین چیزی که به ایشان می آموختند، ادب بود. ادب نشستن و برخاستن ، ادب غذا خوردن، ادب رفتار با دیگران ، با خردسالان و با بزرگسالان…بیست و اندی سال پیش در مجلۀ نشر دانش من مقاله ای نوشتم با عنوان «ما به مجلس مهتران سخن نگوییم». این عنوان، قدیم ترین جملۀ شناخته شده به زبان فارسی تا آن زمان بود. گویندۀ آن هم عبدالله مبارک مروزی ست که در قرن دوم هجری یا هشتم میلادی زندگی میکرد. در مقالۀ خود گفتم که عبدالله مروزی در واقع یک اصل اخلاقی و تربیتی را که متعلق به فرهنگ و تمدن ایرانی بوده بیان کرده ، آن هم به فارسی دری که زبان مردم خراسان بوده است. عبدالله وقتی در جمله خود می گوید «ما»، یعنی ما ایرانیان؛ چه، ایرانیان وارث تمدنی بودند که در آن مردم از کوچکی می آموختند که چگونه با بزرگان رفتار کنند و حرمت آنان را حفظ کنند. عرب ها در زمان پیغمبر چنین آدابی نداشتند. در حضور پیغمبر با هم دعوا می کردند و صدایشان را بلند می کردند. به همین جهت آیه نازل شد و به عرب ها گفته شد که در حضور سرور و سالار خود بلند حرف نزنید و مؤدب باشید. اگر حضرت محمد ایرانی بود هرگز چنین چیزی در محضر او رخ نمی داد، چون ایرانیان آموخته بودند که در مجلس مهتران بدون اجازه سخن نگویند. برای من غیر قابل تصور است که مثلاً شخصی در حضور کوروش و داریوش یا اردشیر و انوشیروان گستاخانه برخیزد و آواز بخواند و بشکن بزند. آدابی که ایرانیان در قدیم داشتند، کم و بیش ، به دورۀ اسلامی منتقل گردید. کتاب هایی که در بارۀ ادب در دورۀ اسلامی نوشته شده یا به قلم ایرانیان بوده یا متاثر از آثار قدیم ایرانی بوده است. از همین عبدالله مبارک نقل کردهاند که گفت: ما به ادب بیشتر احتیاج داریم تا به علم. یا در جایی دیگر گفته است : منظور از ادب که مردم این همه در باره اش سخن می گویند چیزی جز «خودشناسی» (معرفه النفس) نیست. و خودشناسی هم خلاصۀ فلسفه و عرفان ایرانی است. بی جهت نیست که در قرن های سوم و چهارم ، در ایران ، قبل از این که مدرسه درست شود و به بچهها درس علم و حدیث و فقه بیاموزند، سنت ادب آموزی توسط کسانی که به ایشان مؤدب (بر وزن معلم) یا شیخ التربیه می گفتند، احیا گردید. در همین قرن ها بود که ده ها کتاب در بارۀ آداب و ادب، به خصوص آداب الملوک یا ادب الملوک، یا آداب رفتار با بزرگان و مهتران و شرکت در مجالس بزرگان نوشته شد و همۀ این آثار در واقع نمایانگر فرهنگ و تمدن ایران بود که از دورۀ پیش از اسلام به دورۀ اسلامی منتقل می شد. و آن وقت خانمی در مجلس شاهانه ای که در نروژ به مناسبت اهدای جوایز نوبل برگزار شده، بدون اجازه سخن می گوید و در توجیه گستاخی خود می گوید: ما ایرانیان همه پروتکل شکنیم !
نظر شما