۱۲ - تیر - ۱۴۰۱
نوشتۀ : احسان هوشمند


در ماه‌های گذشته، به‌ویژه پس از خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و تسلط طالب‌ها بر این کشور، به شکل شتابانی بر شمار مهاجران افغانستانی در ایران افزوده شده است. بنا بر برخی از برآوردها، امروزه بیش از پنج تا شش میلیون نفر از مهاجران افغانستانی در ایران مستقر هستند. ایران در پنج دهۀ گذشته، بدون هیچ سیاست مدونِ مهاجرتی‌، ‌پذیرای میلیون‌ها نفر از مهاجران افغانستانی و عراقی بوده است. گروه درخور‌توجهی از مهاجران افغانستانی، کشورهای پاکستان و ایران را برای زندگی انتخاب کرده‌اند. گروهی نیز وارد ایران شده تا از طریق ایران عازم ترکیه و سپس کشورهای اروپایی شوند. برآوردهای موجود نشان می‌دهد بخش درخور‌توجهی از مهاجران افغانستانی در ایران را نیروی کار و کارگری، به‌ویژه کارگری ساختمان و سپس کارگری در دیگر حوزه‌ها مانند حوزه‌های دامی و شهری و مانند آن، تشکیل می‌دهند. بخشی از این مهاجران با خانواده‌های خود به ایران مهاجرت کرده‌اند. در موج مهاجرتی اخیر به ایران شماری از نیروهای فکری و نخبگان و استادان دانشگاه و نویسندگان و ناشران و روزنامه‌نگاران حضور دارند. همچنین گروهی از نخبگان سیاسی هم در میان مهاجران هستند؛ یعنی برخلاف تصور عمومی که مهاجران افغانستانی همگی از اقشار کارگری و روستایی و کم‌سواد هستند، گروه تأمل‌برانگیزی از مهاجران افغانستانی در ایران، متخصصان و صاحبان سرمایه و نویسندگان و استادان دانشگاه و اقشار فرهنگی هستند. در شرایط اقتصادی دشوار امروز ایران حضور چند میلیون مهاجر افغانستانی هزینه و بار بسیار سنگینی بر کشورمان تحمیل می‌کند. این جمعیت به صورت روزانه مانند جامعۀ میزبان از یارانۀ پنهان، از جمله در حوزۀ نان و انرژی و آب و برق و دیگر یارانه‌های بهداشتی و درمانی و خدماتی، استفاده می‌کنند؛ اما نبود سیاست مدون و مقررات دست‌ و پاگیر اداری موجب شده تا جامعۀ میزبان، یعنی کشورمان، نتواند تفکیکی میان مهاجران قائل شود و برای نخبگان فرهنگی و علمی و دانشگاهی و استادان دانشگاه و نویسندگان و دیگر مهاجران دارای تحصیلات عالی برنامه‌ای را به اجرا بگذارد تا بتواند از خدمات و توان و ظرفیت‌های این قشر استفاده لازم را برده و در راستای منافع ملی از خدمات آنان برخوردار شود. عناصر فرهنگی و تمدنی و زبانی نقش روشنی در اقبال این گروه از شهروندان افغانستانی به ایران دارد. زبان مشترک با افغانستان یعنی زبان فارسی موجب می‌شود تا ارتباط اجتماعی و فرهنگی آسان‌تر برقرار شود. مشترکات تاریخی و فرهنگی دیگری را نیز می‌توان برشمرد که موجب می‌شود نخبگان افغانستانی در ایران احساس بیگانگی نکنند؛ اما برخلاف این زمینه‌های فرهنگی برخی موانع برای این مهاجران آزاردهنده است که در ادامه دو مشکل اساسی را از میان مشکلات قشر نخبه افغانستانی در ایران یادآور می‌شوم:

۱. برآوردهای راقم این سطور که از طریق گفت‌وگو و پیگیری با کارشناسان مربوطه و شماری از مهاجران افغانستانی صورت گرفته، نشان می‌دهد صدها نفر از نخبگان فرهنگی افغانستانی در کشور ساکن هستند. بخش درخور‌توجهی از این نخبگان با روادید و به صورت قانونی وارد ایران شده‌اند. ویزای این مهاجران به صورت عمومی سه‌ماهه است و پس از پایان زمان سه‌ماهۀ اعتبار روادید، اگر بتوانند از هفت خان موانع و مقررات اداری بگذرند، در مجموع دو بار روادیدشان تمدید می‌شود؛ یعنی در مجموع شاید شش ماه تا نه ماه بتوانند از روادید قانونی استفاده کنند. مشکل اینجاست که بخش بزرگی از این قشر اگر عازم کشورشان شوند، ممکن است با برخورد طالب‌ها در افغانستان روبه‌رو شوند؛ بنابراین این قشر مجبور است یا به شکلی غیرقانونی به ماندن خود و خانواده‌های‌شان در ایران ادامه دهند یا اینکه به افغانستان بازگردند یا عازم ترکیه و کشورهای اروپایی شوند. گروهی که در ایران می‌مانند، از آنجا که اقامت قانونی ندارند، برای امرار معاش و تأمین درآمد مجبور می‌شوند به کارهای خدماتی و کارگری روی آورند. پیشنهاد می‌شود این مشکل اساسی که موجب می‌شود تا این گروه از مهاجران افغانستانی با مسائل و معضلات بزرگی روبه‌رو شوند، به صورت قانونی برطرف و از طریق وزارت امور خارجه و وزارت کشور و نهادهای برنامه‌ریزی و اقتصادی کشور، با تدوین نقشۀ راه و برنامه‌ای کارشناسی‌شده برای استفاده از ظرفیت این گروه در ایران از طریق اعطای روادید قانونی طولانی‌مدت اجرائی شود. بهره گیری از ظرفیت بزرگ نخبگان مهاجر افغانستانی نباید مغفول بماند.

دانشجویان دختر افغانستانی در دانشگاه های ایران

۲. مشکل اساسی دوم این گروه، کاریابی و موضوع اشتغال این نخبگان افغانستانی در ایران است که تاکنون در‌این‌ باره هم برنامۀ کارشناسی و منسجمی طراحی نشده است. درحالی که نداشتن درآمد ثابت، شرایط را برای زندگی شرافتمندانه این گروه از مهاجران سخت و دشوار کرده است، گروهی از این نخبگان تلاش می‌کنند در عرصه‌های علمی و فرهنگی برای خود شغلی دست ‌و پا کنند و اگر موفق نشوند، گروهی نیز به کار اقتصادی و تجارت روی می‌آورند.

افغانستان همسایۀ بسیار راهبردی و اثرگذاری برای ایران مسحوب می‌شود. هم‌اینک افغانستان یکی از مهم‌ترین بازارهای صادراتی کشور محسوب می‌شود. مشترکات تاریخی و تمدنی ایران و افغانستان ظرفیت بزرگی است که باید در سیاست خارجی کشور مد نظر باشد. این در‌ حالی‌ است که دانش افغانستان‌شناسی در ایران بسیار ضعیف و کم‌رمق است. استفادۀ کارشناسی‌شده و سازمان‌یافته از این قشر افغانستانی مهاجر و تحصیل‌کرده و علاقه‌مند به ایران می‌تواند در ارتقای دانش افغانستان‌شناسی کشور بسیار اثرگذار باشد. این گروه برآمده از درون جامعۀ افغانستان و از مناطق مختلف این کشور هستند. هدفمندسازی و گزینش مهاجران ورودی به کشور یکی از اصول بدیهی سیاست‌گذاری مهاجرتی در کشور است. با چنین سیاستی هم مصالح عمومی و ملی تأمین می‌شود، هم می‌توان با دست پرتری برای موج مهاجران واردشده به کشور به اتخاذ تصمیم پرداخت.

 برگرفته از : روزنامه شرق ، هفتم خرداد ۱۴۰۱ (با ویرایش)

نظر شما