نوشتۀ : احسان هوشمند
۱. آوارگی، مهاجرت و پناهندگی مفاهیمی آشنا در دنیای جدید هستند. تاریخ ایران ما نیز در سدۀ اخیر با موضوع مهاجران، آوارگان و پناهندگان گره خورده است؛ مانند ورود هزاران مهاجر لهستانی در جنگ دوم جهانی که در هراس از هیتلر ترک میهن کرده و به ایران روانه شده بودند و پذیرایی ایرانیان از صدهاهزار کُرد عراقی که در میانۀ دهۀ ۵۰ خورشیدی به ایران آمدند و بیش از دوونیم دهه در ایران حضور داشتند و حضور میلیونها نفر از میهمانان افغانستانی که در چهار دهۀ گذشته به ایران مهاجرت کردهاند. همچنین مهاجرت صدهاهزار نفر از هموطنان ایرانی به دیگر کشورها، به ویژه در چهار دهۀ گذشته، وجه دیگر رویارویی ایرانیان با مهاجرت را نمایان میکند.
۲. چند میلیون نفر از شهروندان کشور برادر، دوست و همتبار یعنی افغانستان در ایران مستقر شده و زندگی میکنند. در حوزههای مختلف اقتصادی نیز از ظرفیت این نیروی مهاجر در کشور استفاده شده است. حضور و حتی اشتغال مهاجران افغانستانی در بخش وسیعی از جغرافیای ایران به امری عادی بدل شده است. در سالهای گذشته، بهویژه پس از کاهش اعمال تحریمهای ترامپ علیه ایران و به دنبال آن افزایش قیمت دلار و تورم و گرانی ناشی از آن در کشور، گروهی از مهاجران افغانستانی مهاجرت از ایران و عزیمت به ترکیه و از آنجا مهاجرت به اروپا را برگزیدند. البته موقعیت خاص مرزهای غربی ایران به عنوان دروازۀ اروپا موجب شده تا افزون بر مهاجران و آوارگان افغانستانی گروهی از آوارگان از دیگر کشورها ازجمله پاکستان، بنگلادش، هند، عراق، سوریه و حتی کشورهای دوردستتری مانند میانمار، سومالی، مصر، آفریقای جنوبی و دیگر کشورها مسیر مهاجرت از طریق ایران به اروپا را برگزینند.
۳. در سالهای گذشته بر اثر تحولات اقتصادی و سیاسی در ایران و کاهش ارزش پول ملی و در نتیجه افزایش میل خروج گروهی از مهاجران افغانستانی از ایران و نیز تردد آوارگان از سایر کشورها از طریق ایران، مرزهای غربی شاهد روال تازهای از تردد و قاچاق انسان از طریق مرزهای شمال غربی شده است. این شرایط جدید موجب شده تا هزاران شهروند غیرایرانی و نیز هزاران ایرانی برای خروج غیرقانونی از ایران از طریق قاچاقچیان انسان از مرزهای شمال غربی اقدام کنند.
یعنی در دورۀ کوتاهی شهروندانی که قصد مهاجرت و خروج از طریق مرزهای شمال غربی ایران را دارند، افزایشی چندبرابری و هزاراننفره با رشد چندصد درصدی داشته است. این شرایط جدید موجب رویآوردن گروهی سودجو به قاچاق انسان شده و تبادل پول قابل توجه در امر جابهجایی آوارگان از مرزهای شرقی و جنوبی کشور به سوی مرزهای شمال غربی زمینهساز افزایش شمار مشارکتکنندگان در قاچاق انسان شده است. همچنین انبوه چندده هزارنفری آوارگان که در مناطق مرزی خواستار انتقال به آن سوی مرز هستند، نیز موجب وسوسۀ گروههای زیادی در این مناطق شده تا وارد کار قاچاق انسان شوند و سودی کسب کنند. به شکلی که در یکی از سالهای اخیر شمار آوارگان بازداشتشده در یکی از استانهای مرزی کشور به حدود ۵۰ هزار نفر رسیده که حدود ۸۰ درصد آنان را آوارگان افغانستانی تشکیل داده و مابقی از دیگر کشورهای منطقه و فرامنطقه بودهاند. اگر این رقم درست باشد، قطعا شمار کسانی که بازداشت نشده و موفق به خروج از ایران شدهاند، چندین برابر این رقم و نشانگر ابعاد وسیع قاچاق انسان در مرزهای غربی است. البته بازداشت هزاران نفر که قصد خروج غیرقانونی از کشور را داشته و نگهداری این حجم بزرگ از بازداشتیها در کمپها و عدم آمادگی نهادهای مسئول در اینباره موضوعی است که نیازمند پیگیری و بررسی مستقلی است.
۴. تحولات اخیر افغانستان و افزایش جنگ و ناامنی موجب آوارگی شمار بیشتری از اهالی این کشور جنگزده از طریق ایران شده است. تجهیز مرزبانیهای کشور به ابزارهای فنی، تکنیکی، انتظامی و تدارکاتی بیشتر و افزایش شمار مرزبانان و امکانات آن از بدیهیترین نیازهای کشور در اینباره است. کما اینکه در کشور ترکیه دراینباره اقدامات محسوسی در جوار مرزهای ایران از جمله اعزام هزاران نیروی نظامی و تجهیزات صورت گرفته است.
۵. متأسفانه در کنار افزایش شمار آوارگانی که در حال خروج از کشور و عزیمت به سوی اروپا از طریق کشور همسایه هستند، ظهور پدیدهای عجیب و غیرانسانی موجب نگرانی شده است. گروگانگیری به قصد اخاذی از آوارگان توسط قاچاقچیان انسان از جملۀ این رفتارهای غیرانسانی است. در برخی موارد جداکردن مسیر عبور زنان و مردان و در نتیجه، تعرض به زنان و در برخی موارد گروگانگیری و ارسال فیلم و عکس از طریق فضای مجازی برای خانوادۀ آواره و درخواست پول و باج از جمله شگردهای این گروه از قاچاقچیان است.
برخی از قاچاقچیان با استفاده از روش گروگانگیری و حتی بدتر از آن بریدن گوش، بینی و زبان آوارگان بدفرجام و بیپناه و ارسال فیلم و عکس از این اقدامات برای وابستگانشان، درخواست پول میکنند و هشدار به اینکه اقدامات بعدی خشنتر بوده و حتی ممکن است به قتل آواره منجر شود. این روش قاچاقچیان نهتنها اقدامی غیرانسانی است بلکه موجب شده تا وجدان عمومی در برابر این اتفاق بهشدت ملتهب شود. انتشار چنین فیلمهایی بهویژه در افغانستان موجب تحریک افکار عمومی شده است. مسئولان انتظامی و مرزبانی تاکنون گروههایی از این قاچاقچیان را بازداشت و شماری از گروگانها را آزاد کردهاند، اما افزایش شمار این نوع از گروگانگیری میتواند پیامدهای بدتری داشته باشد. بدیهی است که نهادهای مسئول، بهویژه مسئولان اجرایی و قانونی در سطح ملی، با توجه بیشتر به نیازهای نیروهای زحمتکش و خادم مرزبانی در مرزهای کشور، بهویژه در مرزهای شمال غربی کشور، باید بر میزان مراقبتها افزوده و به برخورد جدی با این پدیدۀ غیرانسانی و زشت بپردازند. هرچند مدیریت و مقابله با خروج غیرقانونی از کشور نیازمند اصلاحات اساسی و ساختاری در حوزههای سیاسی و اقتصادی در مقیاس ملی است اما بریدن گوش، بینی و زبان آوارگان توسط قاچاقچیان و اقدامات شنیع و غیرانسانی دیگر پدیدهای نیست که بشود در برابر آن سکوت کرد یا با بیتفاوتی تنها نظارهگر آنها بود. برخی گزارشها حاکی از سازمانیافتگی این اقدامات است. برخورد فوری، جدی، جامع و فراگیر با این قاچاقچیان و اتخاذ روشهای کارشناسی برای مقابله با این پدیده غیرانسانی باید در دستور کار نهادهای مسئول قرار گیرد.
برگرفته از : روزنامۀ شرق، یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۰، شمارۀ ۴۰۶۳ (با ویرایش)
نظر شما